درخشش ادامهدار شیرهای اطلس؛ چرا مراکش در فوتبال به یک ابرقدرت تبدیل شده است؟
تیم ملی فوتبال مراکش شب گذشته (پنجشنبه) در عرب کاپ به قهرمانی رسید تا بار دیگر در عرصه فوتبال بینالمللی افتخارآفرینی کند. این تنها دستاورد مراکشیها در سالهای اخیر نیست، بلکه آنها با یک پروژه توسعه و رشد نظاممند و سازمان یافته و همچنین یک سرمایهگذاری هدفمند، موفق شدهاند به فوتبال ملی خود در سالهای اخیر روح تازهای ببخشند و تبدیل به یکی از قدرتهای برتر قاره آفریقا و حتی جهان شوند.
کافی است نگاهی به افتخارات فوتبال مراکش در سالهای اخیر بیندازیم:
قهرمانی باشگاه ویداد کازابلانکا در جام باشگاههای آفریقا ۲۲-۲۰۲۱ و حضور در جام جهانی باشگاهها ۲۰۲۵
صعود تاریخی به نیمهنهایی جام جهانی ۲۰۲۲ برای اولین بار در تاریخ آفریقا
کسب مدال برنز تیم ملی امید مراکش در المپیک پاریس ۲۰۲۴
قهرمانی تاریخی در جام جهانی جوانان ۲۰۲۵
قهرمانی در جام ملتهای نوجوانان آفریقا ۲۰۲۵ و صعود به یکچهارم نهایی جام جهانی نوجوانان
قهرمانی در عرب کاپ ۲۰۲۵ (آنهم با تیم دوم و بازیکنان ذخیره خود، به دلیل اردوی آمادهسازی تیم اصلی برای جام ملتهای آفریقا که فاصله کمی با عرپ کاپ داشت و برای فدراسیون مراکش اهمیت بیشتری دارد)
ضمنا علاوه بر تبدیل فوتبال این کشور به یکی از قدرتهای جهانی که حتی شانس بالایی برای موفقیت در جام جهانی 2026 نیز خواهد داشت، مراکش در فوتبال زنان و همچنین فوتسال هم سرمایهگذاری کرده و توانسته در شاخهها و رشتههای جانبی نیز به موفقیتهایی برسد؛ برای مثال تیم ملی فوتسال مراکش به یکی از تیمهای قدرتمند دنیا تبدیل شده که حتی در جام جهانی گذشته، موفق به حذف تیم ملی ایران شد. همچنین تیم فوتسال زنان آنها موفق به قهرمانی در آفریقا شد. کارنامهای پربار و پرافتخار برای کشوری آفریقایی که یکی از موفقترین کشورهای سالهای اخیر فوتبال جهان به شمار میرود.
موفقیتهای پیدرپی فوتبال مراکش در سالهای اخیر، از صعود تاریخی به نیمهنهایی جام جهانی ۲۰۲۲ گرفته تا قهرمانی در رقابتهای قارهای و درخشش ردههای پایه، حاصل اتفاق یا شانس نیست. یک بررسی جدی و نگاهی ریزبینانه، نشان میدهد که این موفقیتها نتیجه یک برنامهریزی ساختاری و سرمایهگذاری بلندمدت است و به قدرت رسیدن این کشور مدیترانهای در فوتبال، چند عامل کلیدی و مهم در خود دارد.
نخستین عامل، حمایت حاکمیتی و چشمانداز ملی در توسعه فوتبال است. مراکش از بیش از یک دهه پیش و به خصوص از ابتدای سال ۲۰۰۸، فوتبال را بهعنوان یک پروژه ملی تعریف کرد؛ پروژهای که با حمایت مستقیم دولت و فدراسیون فوتبال، از تغییرات مقطعی و تصمیمات کوتاهمدت فاصله گرفت و بر تداوم و ثبات مدیریتی تکیه داشت. حتی پادشاه این کشور یعنی محمد ششم، شخصا از پروژه گسترش فوتبال در مراکش حمایت کرده است.
عامل دوم، سرمایهگذاری گسترده در زیرساختها است. ساخت و نوسازی استادیومها، کمپهای تمرینی مدرن، آکادمیهای باکیفیت در ردههای سنی پایه و مراکز تخصصی فوتبال، باعث شد تیمهای ملی و باشگاهی مراکش به امکاناتی در سطح استانداردهای جهانی دسترسی پیدا کنند؛ موضوعی که در بسیاری از گزارشهای فیفا و رسانههای بینالمللی و معتبر ورزشی، به عنوان یکی از پایههای جهش فوتبال این کشور ذکر شده است.
مراکش به طور مشترک با اسپانیا و پرتغال، میزبان جام جهانی ۲۰۳۰ خواهد بود تا پس از آفریقای جنوبی، تبدیل به دومین میزبان آفریقایی معتبرترین تورنمنت فوتبال دنیا شود. مراکش در برنامهای بلند مدت، در کنار تقویت و بازسازی استادیومهای خود، از همین حالا مشغول تقویت خطوط ریلی و حمل و نقل، افزایش ظرفیت هتلها و بهروزرسانی فرودگاههای خود است تا میزبانی درخوری از هواداران فوتبال در دنیا داشته باشد.
در کنار آن، تمرکز جدی بر ردههای پایه نقش کلیدی داشته است. ایجاد و توسعه آکادمیهای حرفهای، بهویژه آکادمی فوتبال محمد ششم، باعث شد شناسایی و پرورش استعدادها از سنین پایین بهصورت هدفمند انجام شود. این سیاست موجب شد فوتبال مراکش به بازیکنان آماده و تربیتشده داخلی تکیه کند و نسلی جوان و باانگیزه را برای آینده بسازد؛ تیمی که منحصر به یک دوره خاص نباشد و بتواند سالها اسکلت خود را حفظ کرده و یک چرخه پویا و فعال داشته باشد.
سرمایهگذاری گسترده در آموزش مربیان و نیروی انسانی نیز اهمیت بالایی داشته است. مراکش تلاش کرد دانش مربیگری و مدیریت فوتبال را همزمان با پرورش بازیکنان ارتقا دهد تا یک زبان و فلسفه مشترک در تمام سطوح فوتبال کشور شکل بگیرد. اعزام تعدادی از مربیان به کلاسهای رسمی تحت نظر فیفا و شرکت مربیان در کنفرانسهای بینالمللی، نقش ویژهای در افزایش دانش استراتژیک و تفکر مدرن فوتبالی در این کشور شده است. حتی ولید رگراگی، سرمربی تیم ملی مراکش، چندی پیش در یکی از کنگرههای مربیان مطرح در مادرید شرکت کرده بود.
بسیاری از تحلیلگران بزرگ و ورزشینویسان خارجی معتقدند که مراکش فوتبال را تنها یک ورزش نمیبیند، بلکه آن را بهعنوان ابزار توسعه اقتصادی، اجتماعی و حتی دیپلماسی ورزشی به کار گرفته است. علاوه بر موفقیتها و افتخارات اخیر شیرهای اطلس، میزبانی جام جهانی ۲۰۳۰ میتواند مراکش را به یکی از قطبهای فوتبال دنیا تبدیل کند و علاوه بر آن، گردشگری، تجارت و تبلیغات ورزشی در این کشور نیز رونق گیرد و مورد توجه بیشتری قرار بگیرد.
با نگاهی کلی به این مطالب، میتوان نتیجه گرفت که مجموع این عوامل نشان میدهد که موفقیتهای اخیر فوتبال مراکش نتیجه شانس، جادو، دلالی، سهلانگاری، تبلیغ بیثمر رسانهای یا هزینههای بیهدف نیست؛ بلکه محصول صبر، سرمایهگذاری هوشمند، فاصلهگیری از تفکر نتیجهگرا و نترسیدن از شکست، تغییر نگرش کشور به فوتبال و برنامهریزی بلندمدت است؛ الگویی که حالا توجه بسیاری از خبرنگاران و روزنامهنگاران جهان را به خود جلب کرده است.
شاید بتوان از این برنامهریزی و پروژه عظیم که با موفقیت همراه بوده و قطعا در آینده نیز موفقیتهای بیشتری از آن خواهیم دید و شنید، الهام گرفت و یک برنامه ویژه رشد، توسعه و احیاسازی در فوتبال ایران تعریف و طی یک برهه ۱۰ ساله در فوتبال کشور پیاده کرد تا فوتبال ملی ایران نیز که روزگاری در صحنه قارهای آقایی میکرد به روزهای طلایی خود بازگردد و از جو متشنج، پرهیاهو و ناموفق سالهای اخیر فاصله بگیرد؛ البته اگر دولت و فدراسیون فوتبال ایران واقعا همچین قصد و هدفی را در ذهن داشته باشند.
انتهای پیام/