یک مستندساز: فرزندان شهدا با ایدئولوژی بزرگ نمیشوند و امکانات ویژه ندارند
احسان آجورلو، کارگردان مستند «روزی روزگاری تابستان» که در بخش مسابقه ایران با موضوع جنگ تحمیلی ۱۲روزه جشنواره سینماحقیقت حضور دارد، در گفتوگو با میزان، درباره شکلگیری ایده این مستند اظهار داشت: این مستند در واقع تلفیق دو ایده بود. یک ایده سالها ذهن من را درگیر کرده بود؛ اینکه بچههای نسل جدید چطور با مفهوم تابستان مواجه میشوند. تابستان برای ما حالوهوای خاصی داشت؛ تمام سال مدرسه بودیم، امکانات بازی نداشتیم و منتظر تابستان میماندیم. اما بچههای امروز، به دلایل مختلف از جمله تعطیلیهای ناشی از آلودگی، انگار معنای واقعی تعطیلات را از دست دادهاند و بازی کردن برایشان به گوشیها محدود شده است.
کارگردان مستند «روزی روزگاری تابستان» ادامه داد: این ایده سالها با من بود تا اینکه تابستان امسال با وقوع جنگ ۱۲روزه، احساس کردم این دغدغه میتواند شکل جدیتری به خود بگیرد. در فضای مجازی میدیدم که به نظامیها برچسبهایی زده میشود که نه اخلاقی است، نه انسانی. اینکه چون کسی از کشورش دفاع میکند، مزدور است یا حقوقش حرام است، حرف درستی نیست.
وی با انتقاد از برخی قضاوتها درباره خانوادههای نظامیان گفت: در فضای مجازی بارها دیدهام که میگویند بچههای نظامیها با ایدئولوژی خاصی بزرگ میشوند یا امکانات ویژه دارند. در حالی که این بچهها هیچ تفاوتی با سایر کودکان این کشور ندارند؛ همان فیلمها را میبینند، همان امکانات را دارند، نه بیشتر و نه کمتر.
آجورلو افزود: پدری که جانش را کف دستش گرفته و زمانی که خیلیها شهر را ترک کردهاند، ایستاده و از کشور دفاع کرده، شایسته چنین برچسبهایی نیست. چقدر جامعه ما دچار سقوط اخلاقی شده که حتی به فرزند این افراد هم با نگاه متفاوتی نگاه میکنیم؟
کودکانی که هنوز مفهوم جنگ را نمیفهمند
کارگردان «روزی روزگاری تابستان» با اشاره به سن کودکان حاضر در مستند توضیح داد: بچههایی که ما انتخاب کردیم، در سنی هستند که هنوز مفهوم پدر برایشان کامل شکل نگرفته، چه برسد به مفهوم جنگ. اینها قربانیان جنگاند، بدون اینکه خودشان معنای آن را بفهمند.
این مستندساز تأکید کرد: من اصلاً دوست نداشتم بچهها حرف شعاری بزنند. کاملاً آزاد بودند هرچه میخواهند بگویند. خیلی از حرفهایشان حتی باعث خنده شد. سؤالهایی مثل «اگر پدرت نبود فکر میکنی ما اینجا بودیم؟» هنوز برایشان قابل درک نیست.
وی درباره شرایط تولید مستند گفت: این فیلم با بودجه صفر ساخته شد. قبل از هر چیز به پدافند ارتش گفتم که پول نمیخواهم. حتی یک ریال هم دریافت نکردم.
این مستندساز درباره روند تولید اثر گفت: کار با این بچهها هم لذتبخش بود و هم بسیار سخت. ما فقط ۲۴ ساعت این کودکان را در اختیار داشتیم و در مجموع، کل فیلم در حدود ۸ ساعت فیلمبرداری شد. ابتدا اجازه دادیم با دوربین دوست شوند و حتی از روانشناس کودک کمک گرفتیم.
وی افزود: خودم فکر میکردم آدم خشکی هستم و نمیتوانم با بچهها ارتباط بگیرم، اما در عمل دیدم اینطور نیست. با این حال، بعضی لحظات آنقدر سنگین بود که صدایم در فیلم میلرزد. نبود پدر، زخمی است که هیچکس نمیتواند آن را التیام دهد.
وی درباره انتخاب سوژه پدافند توضیح داد: با احترام کامل به سپاه پاسداران، باید بگویم خط اصلی دفاع در این جنگ، پدافند بود. اگر پدافند نبود، تعداد شهدا بسیار بیشتر میشد. ایستادن در آن موقعیت، شجاعت زیادی میخواهد.
آجورلو ادامه داد: ارتشیها و بهخصوص پدافندیها مظلوماند. همیشه در خط دفاع هستند و کمتر دیده میشوند. در حالی که شب تا صبح در حال شلیک و دفاعاند، تصویرشان کمتر در رسانهها دیده میشود.
کارگردان مستند با اشاره به غفلت از فرزندان شهدا گفت: سالهاست صدای بچههای شهدا شنیده نشده است. همیشه فقط به سهمیه دانشگاه اشاره میشود، اما کسی نمیگوید این بچه پدرش را از دست داده. چرا فقط نقاط منفی را برجسته میکنیم؟
وی افزود: حتی مادران برخی از این کودکان گلایههایی از بنیاد شهید داشتند. فقط چند ماه از جنگ گذشته، اما انگار این خانوادهها فراموش شدهاند.
آجورلو درباره نگاه عجولانه به تولید آثار جنگی گفت: الان هنوز برای قضاوت قطعی درباره جنگ زود است. بسیاری از اطلاعات هنوز امنیتی است و نمیشود به آنها پرداخت. اگر عجله کنیم، آثارمان ناچاراً گزارشی و سطحی میشود.
این مستندساز تأکید کرد: نباید صرفاً بهخاطر بودجه یا جشنواره، از جنگ فیلم بسازیم. بعضی سوژهها نیاز به فاصله زمانی دارند. حتی یک عملیات بزرگ پدافند پیشنهاد شد، اما ترجیح دادم فعلاً سراغ آن نروم.
این مستندساز در پایان گفت: خواهش من از مسئولان فرهنگی نیروهای مسلح این است که کار را به کسانی بسپارند که فضا را میشناسند. این حوزه مسابقه نیست. صبر، حوصله و شناخت لازم دارد.
وی افزود: بچههای پدافند، شبیه خود پدرهایشاناند؛ آرام، ساکت و مظلوم. ما هم سعی کردیم فضای فیلم آرام و لطیف باشد، نه پرهیجان. امیدوارم این مستند فقط یک تلنگر باشد تا موقع قضاوت و برچسب زدن، کمی بیشتر فکر کنیم.
انتهای پیام/