آپارتاید و شهرکسازی؛ بذر ۲۰ ساله نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه
اجرای طرح خروج از غزه در آگوست ۲۰۰۵ توسط رژیم صهیونیستی، از سوی بسیاری از شهرکنشینان صهیونیست بهعنوان یک شوک بزرگ دیده شد؛ این طرح مستلزم حذف ۲۱ شهرک صهیونیستنشین در نوار غزه و ۴ شهرک دیگر در شمال کرانه باختری بود و در مجموع تقریبا ۹ هزار شهرکنشین صهیونیست جابجا شدند.
اجرای طرح یادشده در زمان آریل شارون، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی موضوعی قابل تامل بود؛ چراکه این یک راستگرای افراطی بود که دستور خروج ارتش رژیم صهیونیستی و حذف شهرکهای غیرقانونی در غزه را صادر کرده بود.
با گذشت ۲۰ سال پس از آن رویداد، اکنون و پس از تقریبا ۲ سال جنگ مستمر رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و تبدیل این باریکه از پیش محاصرهشده به کوهی از آوار، طرح نابودی و محو فلسطینیها از این باریکه در دستور کار کابینه راستگرای افراطی رژیم صهیونیستی قرار دارد تا جبرانی بر اجرای طرح خروج ۲۰۰۵ باشد.
کابینه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی از وزیرانی تشکیل شده است که از ابتدای حضور در کابینه بر تکمیل طرح پاکسازی قومی فلسطینیها که ریشه در روز نکبت اصلی ۱۹۴۸ دارد، تاکید کردهاند.
این کابینه راستگرا، برای پیش بردن اقدامها برای الحاق بالفعل کرانه باختری، با همراهی شهرکنشینان صهیونیست دست به اجرای قتلعام در کرانه باختری زدند و سرقت زمینهای فلسطینیها را تشدید کردند؛ از دیدگاه آنها پاکسازی قومی قرن بیست و یکم باید پیش از اجرای کامل در کرانه باختری، در غزه به عنوان یک آزمایش انجام شود.
طرح ادعایی «اول غزه» رژیم صهیونیستی که از مدتها پیش در ادبیات اشغالگرانه رژیم صهیونیستی جای گرفته است، امروز و پس از ۲ سال نسلکشی در این منطقه، معنای جددی به خود گرفته است؛ در این ادبیات غزه بهعنوان محل نابودی فلسطینیها مطرح میشود و از این رو جای تعجب نیست که بتسلم، گروه حقوق بشری مستقر در اراضی اشغالی در جدیدترین گزارش خود هشدار داد که آنچه در غزه اتفاق میافتد، از قبل برای کرانه باختری برنامهریزی شده است.
اگر حرکت رژیم صهیونیستی در این مسیر از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۵ چندان واشح و آشکار نبود، اما اکنون خطوط کلی کاملا مشخص است.
شارون که در سال ۲۰۰۵ طرح خروج غزه را اجرا کرد، در پاسخ به فشار منتقدان ادعا کرد که که این خروج برای جبران فشار برای عقبنشینی عمیقتر در بخشهای برجستهتر و استراتژیکتر کرانه باختری که رژیم صهیونیستی اشغال کرده بود، در نظر گرفته شده بود.
این دیدگاه بر انقیاد دائمی بدون حقوق سیاسی فلسطینیها استوار بود که از بانتوستانهای آپارتاید آفریقای جنوبی (منطقهای بود که طبق سیاست آپارتاید برای ساکنان سیاهپوست آفریقای جنوبی و نامیبیا در نظر گرفته شده بود) الگوبرداری شده بود؛ شارون در سفر دهه ۱۹۸۰ خود به آفریقای جنوبی با این طرح آشنا شده بود؛ رئیس دفتر شارون، در این باره گفت: طرح خروج، انجماد روند صلح است.
در طول عملیات خروج یادشده، رژیم صهیونیستی فقط ۹ نفر از تقریبا ۴۳۰ هزار صهیونیست ساکن آن زمان در آن سوی خط سبز (ازجمله در قدس شرقی) را بیرون کشید و از اراضی عقبنشینی کرد که فقط ۶ درصد از آنچه اگر قرار بود کشور آینده فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ تشکیل شود، تشکیل میداد و فقط شامل ۱.۵ درصد از آنچه فلسطین تحت قیمومیت انگلیس در سال ۱۹۴۸ بود.
واقعیت آشکار نیز این است که آن خروج با هدف تثبیت کنترل رژیم صهیونیستی بر اراضی اشغالی انجام شد؛ به همین دلیل اشتباه است که کارزار خشونتبار جاری شهرکنشینان صهیونیست به طرح خودجوش آنها نسبت داده شود.
شهرکنشینان صهیونیست در سالهای پس از خروج، جای پای خود را در ارتش و سیستم قضایی رژیم صهیونیستی محکم کردند و توانستند سمتهای مهمی را در این ساختارها به دست بیاورند.
با حضور نتانیاهو در سمت نخست وزیری رژیم صهیونیستی تثبیت حضور این رژیم در کرانه باختری تشدید شد، سازمانهای غیردولتی فلسطینی مجرم شناخته شدند و اتهامهای بهاصطلاح یهودستیزی علیه سازمانهای برجسته حقوق بشری که رژیم صهیونیستی را یک ساختار آپارتاید میدانستند، بیش از هر زمانی مطرح شدند.
در عین حال، ترورها و حملههای فراقضایی که از زمان کابینه بنت – لاپید در میانه تداوم محاصره غزه، سراسر کرانه باختری را فراگرفته بود، تشدید شد.
اشغال و آپارتاید بهعنوان وجه مشخصه کابینه جدید نتانیاهو پس از اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) زمان حمله رژیم صهیونیستی به غزه، به ادبیات مشترک و لفاظیهای مرگبار در سراسر اراضی اشغالی تبدیل شد؛ تا جایی که رئیس سابق اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی کشتار ۵۰ هزار فلسطینی ازجمله کودکان را در غزه ضروری خواند و رئیس ستاد ارتش وقت به همسرش از نابودی غزه سخن گفت.
ماهیت استعماری شهرکنشینان صهیونیسم در ماهیت صفر و صدی خود آشکار شده است؛ رژیم صهیونیستی اکنون به دنبال جدا کردن غزه از فلسطین نیست، بلکه نابودی و اخراج جمعیت آن از طریق نسلکشی را مدنظر دارد تا طرح شهرک سازی موردنظر خود را اجرایی کند.
مقیاس شهدا، مجروحان و معلولین در غزه پس از کارزار نسلکشی مستمر اخیر نیز این موضوع را تایید میکند؛ غزه اکنون بیشترین تعداد کودکان قطع عضوشده در هر کجای جهان را در خود جای داده است و فراتر از تلفات انسانی، غزه از نظر فیزیکی در حال تبدیل شدن به خاکستر است.
انتهای پیام/