صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

وسواس، بیماری با ریشه‌های عمیق که درمان‌پذیر است

۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۸:۳۲
کد خبر: ۴۸۴۶۴۹۹
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان گفت: اختلال وسواس علیرغم پیچیدگی‌هایش، قابل درمان و کنترل است، به شرطی که فرد مبتلا به‌موقع برای درمان اقدام کند.

به گزارش وبدا، سولماز اعلایی گفت: اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یکی از اختلالات روانی شایع است که می‌تواند جنبه‌های مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

به گفته وی، این بیماری علیرغم پیچیدگی‌هایش، قابل درمان و کنترل است، به شرطی که فرد مبتلا به‌موقع برای درمان اقدام کند.

روان‌پزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان، با بیان اینکه این اختلال به طور کلی شامل دو بخش است، توضیح داد: وسواس‌های فکری، افکار، تصورات یا تکانه‌های مکرر و ناخواسته‌ای هستند که اضطراب یا ناراحتی شدیدی برای فرد ایجاد می‌کنند، مانند ترس از آلودگی، نگرانی از آسیب رساندن به خود یا دیگران، اضطراب از اشتباه انجام دادن کارها، یا حتی افکاری که فرد آنها را زشت می‌داند، مثل افکار جنسی یا توهین به مقدسات.

وی افزود: بخش دوم این اختلال مربوط به زمانی است که فرد برای کاهش اضطراب، رفتار‌هایی اجباری را انجام می‌دهد، این رفتار‌ها معمولاً نه تنها استرس را کاهش نمی‌دهند، بلکه گاهی آن را افزایش می‌دهند، نمونه‌هایی از این رفتار‌ها شامل شستن مکرر دست‌ها، چک کردن قفل‌ها، مرتب کردن یا تمیز کردن افراطی و رفتار‌های ذهنی مثل دعا کردن، شمارش اعداد خاص یا تکرار کلمات و جملات در ذهن است.

اعلایی عنوان کرد: وسواس زمانی به‌عنوان اختلال بالینی مطرح می‌شود که بیش از یک ساعت در روز وقت فرد را بگیرد و باعث اختلال جدی در عملکرد شغلی، اجتماعی یا فردی شود.

کودکان و وسواس پنهان‌شده

این روان‌پزشک با اشاره به وسواس در کودکان گفت: بسیاری از کودکان قادر به بیان دقیق اضطراب خود نیستند و وسواس خود را پشت تکرار رفتار‌هایی مانند شست‌وشوی مکرر یا پرسش‌های پی‌در‌پی پنهان می‌کنند، برخلاف بزرگسالان، آنها معمولاً درک درستی از غیرمنطقی بودن افکارشان ندارند و اگر نتوانند رفتار‌های تکراری مانند شستن دست‌ها را انجام دهند، ممکن است بی‌قرار، بدخلق یا خشمگین شوند.

اعلایی منشأ این اختلال را چندعاملی دانست و افزود: ژنتیک نقش مهمی دارد، اما عواملی مانند عدم تعادل سروتونین در مغز، ویژگی‌های شخصیتی مثل کمال‌گرایی یا احساس گناه، تجربیات دوران کودکی مانند طرد شدن، سوگ، فشار‌های زیاد یا سخت‌گیری والدین، در بروز وسواس نقش دارند.

وی همچنین تأکید کرد:استرس‌های شدید مثل طلاق، بیماری یا مهاجرت نیز می‌توانند آغازگر یا تشدیدکننده این اختلال باشند.

این روان‌پزشک خاطرنشان کرد: یادگیری مشاهده‌ای نیز تأثیر زیادی در ایجاد و تشدید وسواس دارد؛ کودکانی که والدینشان رفتار‌های وسواسی دارند، بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند.

اعلایی با بیان اینکه اضطراب دائمی، احساس شرم و افسردگی از جمله پیامد‌های شایع آن است. بیان کرد: از نظر رفتاری، وقت‌گیر بودن رفتار‌های اجباری، افت تحصیلی یا شغلی، انزوای اجتماعی و اختلال در زندگی زناشویی مشاهده می‌شود؛ همچنین مشکلات جسمی مانند خشکی یا زخم شدن پوست به دلیل شست‌وشوی افراطی نیز از پیامد‌های رایج این بیماری است.

وی با بیان اینکه در حوزه روان‌شناختی و عاطفی، وسواس معمولاً با اضطراب مزمن و فرساینده همراه است، مطرح کرد: فرد مبتلا در حلقه بی‌پایان افکار مزاحم و اضطراب گرفتار می‌شود، بسیاری از بیماران احساس شرم، گناه یا دارند، آنها می‌دانند افکار و اعمالشان غیرمنطقی است، اما نمی‌توانند آنها را کنترل کنند.

درمان وسواس

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان یادآور شد: درمان وسواس معمولاً ترکیبی از دارو و روان‌درمانی است؛ دارو‌های ضدافسردگی از خانواده SSRI مانند فلوکستین و روان‌درمانی شناختی-رفتاری (CBT) مؤثرترین روش‌ها به شمار می‌روند و معمولاً درمان مداوم به مدت حداقل ۶ ماه تا یک سال نیاز است.

اعلایی با تأکید بر اینکه قطع دارو باید تنها با نظر پزشک صورت گیرد، نسبت به مصرف خودسرانه دارو هشدار داد و افزود: استفاده از داروی تجویزشده برای فرد دیگر می‌تواند خطرناک باشد و روند درمان را مختل کند.

وی با بیان اینکه اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) نه‌تنها زندگی فرد مبتلا را دستخوش آشفتگی می‌کند، بلکه خانواده، دوستان و حتی همکاران نیز به نوعی درگیر این چرخه اضطراب و رفتار‌های اجباری می‌شوند

به گفته این متخصص، نخستین قدم، درک وسواس به‌عنوان یک بیماری واقعی اضطرابی و نه یک ضعف شخصیتی یا رفتار انتخابی است؛ جملاتی مانند «بی‌خیال باش» یا «این چیز‌ها رو بزرگ نکن» اگرچه از روی دلسوزی گفته می‌شود، اما نه‌تنها کمکی نمی‌کنند بلکه می‌توانند حس شرم، انزوا و طردشدگی را در فرد مبتلا تقویت می‌کند

وی با بیان اینکه یکی از اشتباهات رایج اطرافیان، مشارکت در رفتار‌های وسواسی یا دادن اطمینان‌های مکرر است، گفت:برای مثال چک‌کردن قفل در به‌جای فرد، یا گفتنِ چندباره اینکه “همه چیز امنه”، فقط اضطراب آن لحظه را کاهش می‌دهد، اما در بلندمدت وسواس را تقویت و تثبیت می‌کند، بهترین کمک، حمایت بدون ورود به این چرخه است.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان اذعان کرد: نقش اطرافیان باید در مسیر درمان و بهبودی تعریف شود، که شامل تشویق برای ادامه درمان روان‌شناختی، مصرف منظم دارو و صبوری با فراز و فرودهاست؛ روند بهبود وسواس همیشه خطی نیست؛ ممکن است فرد روز‌های خوب و بد زیادی تجربه کند.

اعلایی افزود: هر پیشرفت کوچک مثلا یک بار کمتر شستن دست یا مقاومت در برابر یک فکر مزاحم ارزشمند است؛ اطرافیان باید این تلاش‌ها را ببینند و تقویت کنند.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *