صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دوگانه ترامپ یا بایدن؛ آیا برای ایران تفاوتی دارند؟

۰۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۵:۲۷
کد خبر: ۶۴۱۵۷۱
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
هر روز که به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیکتر می‌شویم، گمانه زنی‌ها درباره دو رقیب انتخاباتی پر رنگ‌تر می‌شود.

- هر روز که به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیکتر می‌شویم، گمانه زنی‌ها درباره دو رقیب انتخاباتی پر رنگ‌تر می‌شود.

انتخابات در ایالات متحده همواره میان دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در تب و تاب بوده است، آمریکا دوره‌ای در دست حزب جمهوری خواه و دوره‌ای دیگر در دستان دموکرات‌ها اداره شده است.

تشخیص این که میان این دو جریان سیاسی در اتخاذ سیاست‌های اعمالی تفاوتی وجود ندارد کار مشکلی نیست، اما برخی در دنیا و حتی در ایران اعتقاد دارند، دموکرات‌ها بهتر از جمهوری خواهان هستند.

اگر به گونه ساده بخواهیم تنها تفاوت این دو حزب حاکم در آمریکا را تعریف کنیم، این تعریف به دست می‌آید که دموکرات‌ها با پنبه سر می‌برند، اما جمهوری‌خواهان شمشیر از نیام کشیده رفتار می‌کند. سیاست‌ها یکی است، تنها تفاوت در نوع اجرای آن سیاست‌ها است.

جمهوری خواه و دموکرات دو روی یک سکه هستند و به طور روشن‌تر، دو لبه قیچی که با اتصال به هم، بهتر می‌توانند عمل کنند.

باراک اوباما رئیس جمهور پیشین ایالات متحده که یک سیاه پوست بود و اکنون که سیاه پوستان این کشور به دست نظام حاکم به قتل می‌رسند و صدایی هم از او در نمی‌آید، همان رئیس جمهوری است که در دوران او توافق هسته‌ای با ایران به امضا رسید، ولی هیچگاه این توافق از سوی آمریکا حتی در زمان او نیز اجرا نشد.

اوباما دموکرات است و برخی تصور آن را داشته و دارند که می‌توان با دموکرات‌ها راحت‌تر کار کرد چرا که اهل مذاکره و توافق هستند.

زمانی که دوره ریاست جمهوری باراک اوباما رو به پایان بود، هیلاری کیلینتون نامزد دموکرات در انتخابات چهار سال پیش ریاست جمهوری آمریکا معرفی شد و در مقابل او نیز دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه معرفی و حمایت می‌شد.

در ایران نسبت به انتخاب کیلینتون ابراز امیدواری و شادمانی دیده می‌شد چرا که برخی اعتقاد داشتند با ادامه حضور دموکرات‌ها در کاخ سفید می‌توان نسبت به آینده روابط ایران و آمریکا امیدوار بود.

حتی برخی جریان‌های سیاسی و رسانه‌های وابسته آن در ایران، برای خود پیش بینی قطعی کرده بودند که هیلاری کیلینتون نامزد دموکرات‌ها که در دوره اوبام تجربه وزارت خارجه آمریکا را نیز در کارنامه دارد، در انتخابات ریاست جمهوری پیروز خواهد شد.

شادمانی و ابراز رضایت از این اتفاق در تیتر‌ها و عکس‌های روزنامه‌های جریان سیاسی اصلاح طلب در ایران به روشنی دیده می‌شد و حتی یک روز پیش از اعلام رسمی نتایج انتخابات، پیروزی کیلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تیتر و عکس صفحه نخست روزنامه‌های این طیف سیاسی شد. اما آنگونه که این جریان سیاسی پیش بینی می‌کرد و امیدوار بود که اتفاق بیفتد، نشد.

ذوق زدگی آن‌ها با شکست هیلاری و پیروزی دونالد در انتخابات، دیری نپایید، اما طیف مقابل جریان سیاسی اعتقاد داشت و دارد که تفاوتی میان دموکرات و جمهوری خواه وجود ندارد و در واقع این ضرب المثل در اینجا کاربرد پیدا می‌کند که؛ «سگ زرد برادر شغال است.»

اگر فرض را بر این بگیریم که چهار سال پیش هیلاری کیلینتون، دونالد ترامپ را شکست می‌داد و چهار سال مالک کاخ سفید می‌شد، آیا تفاوتی در سیاست‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اتفاق می‌افتاد؟

منظور از تفاوت از نوع مثبت آن است، که اگر قرار بود چنین تغییری در سیاست‌های آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد، دوران اوباما رئیس جمهور دموکرات آمریکا باید ایجاد می‌شد.

هیچگاه نباید این سخن باراک اوباما را از یاد برد که پس از امضای توافق هسته‌ای گفته بود، اگر با ایران به توافق نمی‌رسیدیم، دیوار تحریم‌ها فرو می‌ریخت.
شاید این جمله را بتوان اینگونه تعبیر کرد که اگر ایران با آمریکا به توافق نرسیده بود، با فرو ریختن دیوار تحریم‌های اقتصادی، نیازی به توافق هسته‌ای و ایجاد محدودیت‌های غیر قانونی که حتی در قوانین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم گنجانده نشده، وجود نداشت و با وجود قراردادی که ۵ کشور بزرگ دنیا آن را امضا و تأیید کرده‌اند، تحریم‌های اقتصادی پابرجا نمانده بود. خوانندگان را به سخن اوباما ارجاع می‌دهم که گفته بود اگر توافق هسته‌ای با ایران را امضاء نمی‌کردیم دیوار تحریم‌ها فرو می‌ریخت.

هدف از برجام، تنها برچیدن فعالیت‌های هسته‌ای ایران یا محدود کردن آن نبود، هدف این نبود که ایران را از دستیابی به سلاح هسته‌ای بازدارند، چرا که آمریکایی‌ها خود به خوبی می‌دانند که جمهوری اسلامی قصدی برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد و اگر چنین نیتی داشت تاکنون سلاح هسته‌ای تولید کرده بود و آن‌ها نیز هیچ کاری نمی‌توانستند انجام دهند.

هدف این بود که برجام امضا شود با شیوه‌ای که آمریکایی‌ها می‌خواهند، شیوه آن هم، اکنون برای همگان آشکار گشته، پایبندی ایران به تعهدات برجامی، به گونه‌ای که اگر بخواهد از آن خارج شود عواقب خروج دامن جمهوری اسلامی را بگیرد و اگر طرف مقابل از آن خارج شود و تعهدات خود را اجرا نکند هیچ اتفاقی برای ناقضان نخواهد افتاد و هیچ ابزار تنبیهی نیز برای آن تعبیه نشده است.

در واقع برجام به گونه‌ای تنظیم شده است که قرار بود با فشار‌های آمریکا و اروپا پس از خروج از برجام، ایران نیز در واکنش به این اقدام از توافق خارج شود، چرا که تنها کشور پایبند آن ایران بود و هیچ بهره‌ای از آن نبرده است.

در نگاه نخست، اگر قرار بر هرگونه واکنشی از سوی ایران متصور بود، خروج از برجام گزینه‌ای بود که باید انجام می‌شد، اما تبعات ماندن در برجام کمتر از خروج از آن است. شاید اگر ایران از توافق هسته‌ای پس از خروج آمریکا از آن و نقض تعهدات از سوی اروپا، خارج شده بود، روسیه و چین نیز مجبور به واکنش می‌شدند. اکنون امید بستن به جو بایدن با تصور پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز واهی است.

نامزد دموکرات‌ها همان سیاستی را در پیش خواهد گرفت که دونالد ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای دنبال می‌کند.
بایدن مدعی است که برجام توافقی ناقص است، چون محدودیت‌های هسته‌ای دائمی نیست و این توافق، توان موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران را شامل نمی‌شود.

حزب دموکرات آمریکا سیاست‌های خود را در قالب سندی ۸۰ صفحه‌ای منتشر کرد. بخشی از این سند به موضوع ایران اختصاص یافته است. در بخش ایران این سند ۸۰ صفحه‌ای نوشته شده؛ «توافق هسته‌ای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکرات‌ها از تلاش‌های جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران و پرداختن به سایر فعالیت‌های تهدید کننده این کشور اعم از ستیزه جویی منطقه‌ای، موشک‌های بالستیک و سرکوبگری داخلی حمایت می‌کنند.»

روشن است که سیاست آمریکا چه با وجود دموکرات‌ها در کاخ سفید چه جمهوری خواهان، علیه ایران تفاوتی ندارد و نباید از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ذوق زده شد.

ضمن آن که اگر فرض را هم بر این بگیریم که با پیروزی بایدن، آمریکا به برجام باز می‌گردد و تحریم‌های اقتصادی و نفتی را بر می‌دارد، آیا قرار است هر بار با تغییر دولت در آمریکا و چرخش آن در میان احزاب دموکرات و جمهوری خواه این بازی ادامه داشته باشد؟

آیا می‌توان با چنین سیاستی برای کشور برنامه ریزی کرد؟



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *