زندیفرد: سیاست گذاران رسانه ای «دوربینهای خاموش» را ببینند/ در جنگ ۱۲ روزه با بیسوادی رسانهای روبهرو بودیم
روحاله زندیفرد، تهیهکننده مستند «دوربینهای خاموش»، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی میزان درباره ایده شکلگیری این مستند گفت:
ایده این کار از جایی آغاز شد که در جریان جنگ ۱۲ روزه، شرایطی در مناطق مختلف تهران بهوجود آمد که با وجود حملات رژیم صهیونیستی، مستندسازان عملاً امکان تصویربرداری نداشتند. این موضوع برای ما یک دغدغه جدی بود؛ چراکه در آینده، برای رجوع به تاریخ تصویری از این مقطع مهم تاریخی، تقریباً هیچ تصویری وجود نخواهد داشت. بهنوعی دوربینها بودند، اما خاموش.
وی ادامه داد: یکی از پرسشهای اصلی ما این بود که چرا در یک برهه تاریخی مهم مانند جنگ ۱۲ روزه ــ که کشور ما مورد هجوم و تجاوز قرار گرفت ــ هیچ پروتکل مشخصی برای مستندسازان، تصویربرداران، عکاسان و خبرنگاران وجود نداشت. هرچند برخی افراد مجوزهایی داشتند، اما این مجوزها هم در عمل کارایی لازم را نداشت. اگر بخواهیم کلی نگاه کنیم، ما در شرایط بحرانی دچار ضعف جدی رسانهای در ساختارهای امنیتی در شرایط بحرانی هستیم؛ به نظر من، این ضعف ناشی از نوعی بیسوادی رسانهای است.
زندیفرد با اشاره به هدف مستند «دوربینهای خاموش» گفت: این مستند با محوریت همین مسئله شکل گرفت. تلاش ما این بود که این وضعیت را واکاوی کنیم و تلنگری به مسئولان و سیاستگذاران رسانهای در جایگاههای مختلف بزنیم تا اهمیت رسانه را درک کنند. اگر قرار باشد در آینده به جنگ ۱۲ روزه ارجاع بدهیم، چه مستنداتی برای نسلهای بعدی وجود خواهد داشت؟ پاسخ روشن است: یا مستندی وجود ندارد یا اگر هست، بسیار محدود است.
انتهای پیام /
وی افزود: ما در جنگ ۱۲ روزه، بازی رسانهای را به دشمنانمان باختیم. دلیلش هم روشن است؛ نبود سواد در بین تصمیم گیران و نداشتن نگاه درست به رسانه بهعنوان یک ابزار قدرتمند. در لحظه بحران، مستندساز باید در میدان حضور داشته باشد. این حضور میتوانست نوعی قدرتنمایی رسانهای برای ایران در عرصه بین المللی باشد؛ هم در انعکاس توانمندیها و هم در نمایش جنایتهایی که مردم ما متحمل شدند.
این تهیهکننده با اشاره به برخی نمونهها گفت: برای مثال، حادثهای که در میدان تجریش رخ داد، ماهها بعد ویدئویش منتشر شد. چرا همان زمان منتشر نشد تا افکار عمومی جهان آن را ببیند؟ مردم خودمان که در جریان هستند، اما دنیا باید واقعیت جنایت های رژیم صهیونیستی را ببیند. در حالیکه بودجههای کلانی صرف تولید محتوا، سریالها و آثار امنیتی میشود، عملاً برد رسانهای قابل توجهی نداریم. ضعف اصلی ما در «تبیین» است؛ ما بلد نیستیم درست تبیین کنیم، چون بسیاری از مدیران تصمیمگیر، تکبعدی فکر میکنند و خود را بینیاز از نگاههای متنوع میدانند.
زندیفرد تصریح کرد: نتیجه این رویکرد را امروز میبینیم. ما قافیه را از اساس به رسانههایی مثل بیبیسی، ایران اینترنشنال و حتی کانالهای تلگرامی باختهایم. چرا در ایام جنگ ۱۲ روزه، نگاه مردم به رسانههای خارجی بود؟ چرا اعتماد به رسانههای داخلی شکل نگرفت؟ وقتی این اعتماد وجود ندارد، طبیعی است که حتی مستندسازانی که میتوانستند تاریخ را ثبت کنند، عملاً از کار بازبمانند.
وی با اشاره به محدودیت مستندهای تولیدشده درباره این جنگ گفت: اگر به مستندهای ارائهشده در جشنواره «سینماحقیقت» نگاه کنیم، میبینیم که حجم تصاویر ضبطشده بسیار محدود است. بسیاری از مستندسازان ناچار شدهاند با تکیه بر کانسپت و روایت، خلأ تصویر را جبران کنند. در واقع، ما بیشتر با تاریخ شفاهی مواجه هستیم تا تاریخ تصویری.
زندیفرد در پایان تأکید کرد: پیشنهاد من این است که مسئولان امنیتی و رسانهای حاکمیت، مستند «دوربینهای خاموش» را ببینند. شاید این اثر تلنگری باشد برای خروج از نگاه تکبعدی و درک جدیتر به اهمیت رسانه. در این مستند، بسیاری از مستندسازان مطرح که در ایام جنگ در میدان حضور داشتند، از رنجها و بیمهریهایی که تجربه کردند سخن میگویند؛ آنها آنچه را دیدند اما نتوانستند ثبت کنند، به زبان میآورند. امیدوارم مدیران تصمیمگیر به این هشدار توجه کنند و برای تاریخی که آیندگان قرار است از ما بخوانند و ببینند، چارهای بیندیشند.