شکوه ارکستر سازهای ایرانی در گرامیداشت استاد همایون پایور
تاریخ از خشت خشت بنیاد رودکی که تالار باشکوه وحدت را در قلب خود جای داده آوازها سر داد و نقشها ایفا کرده است. جای جای سالنهای بنیاد رودکی، هر گوشهاش یادآور بخشی از تاریخ هنر نمایش و موسیقی ایران اسلامی است.
اما این روزها در تالار وحدت، صدا صدای ایران است که از حنجره یک ایرانی گوشنوازی میکند آنهم باهمراهی ارکستر با سازهای ایرانی. تمرینی که بیشتر از هر چیز، شبیه به گفتوگویی زنده میان سازهاست؛ جایی که تار، سهتار، کمانچه و سنتور با هم داستانی تازه میسرایند.
صدای مضرابها و آرشهها در هم میپیچد و فضایی پر از هیجان و تمرکز را میآفریند. رهبر ارکستر علی بهرامیفرد با دقتی مثالزدنی همه نتهای بالا و پائین را که از حجره مجتبی عسگری آوازهخوان گروه خارج میشود در تصادمی عجیب با نوای سازهای ایرانی پیش از آنکه نوازشگر گوش و جان شود سخت کنترل میکند. مبادا نتی ولو بلا و پائین خارج شده و مخاطب را آزار دهد.
او هر نت را به جان سازها مینشاند و نوازندگان، در هر نغمه، تلاشی برای رسیدن به اوج هماهنگی دارند. اینجا دیگر خبری از تمرینهای خشک و یکنواخت نیست؛ هر لحظه، نوایی تازه و کشف نشده به گوش میرسد.
در این لحظات، هر ساز، زبان خودش را دارد، اما همه در یک زبان مشترک، موسیقی ایرانی، سخن میگویند. حس همدلی و همافزایی در میان نوازندگان موج میزند؛ گویی هر کدام قطعهای از یک پازل بزرگ را در دست دارند که تنها با کنار هم گذاشتنشان، تصویر کامل موسیقی اصیل ایرانی به چشم میآید.
تمرین امروز، نه فقط آمادهسازی یک کنسرت، بلکه سفری است به عمق میراث فرهنگی ایران؛ جایی که هر نت، پلی است میان گذشته و حال، میان فردیت و جمع. این ارکستر، بیش از یک گروه موسیقی است گویی نوای واحدی است از اعضای خانوادهای که با عشق به سازهای ایرانی، لحظه به لحظه به هم نزدیکتر میشود و صدای خود را در گوش تاریخ ثبت میکند.
این خانواده در تلاشاند تا خود را برای اجرایی که در بزرگداشت پیشکسوت و چهره ماندگار موسیقی ایرانی استاد همایون پایور به روی صحنه میرود را آماده میکنند و این خود حساسیت و وسواس بهرامیفرد را بیشتر میکند. همایون پایور یکی از چهرههای برجسته موسیقی سنتی ایران است که در زمینه نوازندگی، آهنگسازی و آموزش موسیقی فعالیت داشته است. او فرزند فرامرز پایور، آهنگساز و نوازنده برجسته سنتور، است و از کودکی در محیطی هنری و پر از موسیقی رشد کرده. همایون پایور با حفظ اصالت موسیقی ایرانی، تلاش کرده آن را با شیوههای نوین آموزشی و اجرایی گسترش دهد. آثار و اجراهای او معمولاً ترکیبی از مهارت فنی بالا، دقت در ساختار قطعات، و احساس عمیق نسبت به ریشههای فرهنگی ایران هستند، که باعث شده نامش در میان نسل جدید موسیقیدانان ایرانی شناختهشده و محترم باشد.
حفظ ارکستر ایرانی مستلزم اتخاذ سیاستگزاری صحیح
پس در زمان استراحت گروه به سراغ علی بهرامیفرد رفتیم تا با وی گفتوگو کنیم.
علی بهرامیفرد رهبر و سرپرست ارکستر در پاسخ به پرسش خبرنگار میزان درباره ایده اولیه تشکیل این ارکستر توضیح داد: این ارکستر در واقع پیشنهادی از سوی بنیاد رودکی بود. ولی حدود چهار ماه پیش، دوستان ما در بنیاد رودکی، پیشنهاد تشکیل چنین ارکستری را دادند و با همت خود این هدف را پیگیری کردند.
وی ادامه داد: شورای فنی ارکستر با حضور بنده، سرکار خانم پریچهر خواجه، قاسم رحیمزاده، آقای حسام اینانلو و جناب آقای ستایشگر تشکیل شد و فراخوانی برای عضویت در ارکستر منتشر گردید. پس از دریافت آثار و درخواستها، افراد مناسب دعوت و انتخاب شدند. سپس در جلسات شورای فنی تصمیم گرفته شد که به عنوان افتتاحیه، مجموعه آثار استاد فرامرز پایور که به نوعی پدر گروهنوازی موسیقی ایرانی محسوب میشوند، اجرا شود.
تمرینهای فشرده طی سه ماه گذشته برگزار شده و امیدواریم اجرای موفقی داشته باشیم. این برنامه شامل مجموعهای از تصنیفها و قطعات ضربی استاد پایور، از جمله مجموعه معروف «شب نیشابور» و چند تصنیف دیگر از ایشان است. تلاش شده که این اجرا به عنوان بزرگداشتی برای استاد پایور باشد و حتی آوازها نیز از آثار تصنیفشده و خلقشده توسط ایشان برگرفته شده است.
وی ادامه داد: بسیاری از ارکسترهای زیرمجموعه نهادهای دولتی، فعالیت مستمر نداشتهاند و این استمرار فعالیت از نظر من حتی نسبت به ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک ضروریتر است. در بسیاری از کشورهای صاحب موسیقی و فرهنگ غنی، ارکسترهایی صرفاً متشکل از سازهای بومی خود دارند که برای تجربههای گروهنوازی و همنوازی بسیار مهم است. همانطور که میدانید، ارکستر ملی ما ترکیبی از سازهای ایرانی و غیرایرانی است و رپرتوار آن متفاوت از موسیقی سنتی یا ردیف دستگاهی صرف است.
بهرامی فرد با بیان اینکه در گذشته، با مدیریت اساتیدی، چون استادان مشکاتیان، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی و فرامرز پایور، گروههایی مانند عارف و شیدا زیر نظر وزارت فرهنگ و هنر فعالیتهای چشمگیری داشتند گفت: بسیاری از شاهکارهای شنیداری ما محصول تلاش این بزرگان است. برای دوام و قوام چنین ارکسترهایی لازم است حمایتهای بنیادی و نهادی وجود داشته باشد تا فعالیتها به ثمر برسد و استمرار داشته باشد. البته این استمرار به سیاستهای کلان، سرمایهگذاری و حمایتهای فنی و هنری بستگی دارد تا جوانان مستعد و توانمند بتوانند در این ارکستر حضور یافته و فعالیت کنند.
وی با ذکر مثالی ادامه داد: اگر به کشورهایی مانند چین و هند به عنوان دو کشور با فرهنگ موسیقی غنی نگاه کنیم، ارکسترهایی دارند که ترکیبی از سازهای بومی و غربی است و آهنگسازان نسلهای مختلف تشویق به خلق آثار گروهنوازی و چندصدایی میشوند. در این کشورها، مخاطبان ارکسترهای بومی حتی بیشتر از ارکسترهای تلفیقی است و این ارکسترها به نمادی از معرفی فرهنگی بینالمللی تبدیل شدهاند.
این موزیسین با تقدیر از مسئولین بنیاد رودکی، گفت: بنیاد رودکی حمایتهای لازم را فراهم کرده و از نظر سختافزاری هیچ کمبودی وجود ندارد؛ بهترین فضا و امکانات برای تمرین در اختیار نوازندگان قرار گرفته است. همچنین، برای نوازندگان دستمزد تعیین شده که این موضوع انگیزهای برای فعالیت حرفهایتر آنان است، امری که در بسیاری از گروههای خارج از این مجموعه وجود ندارد.
بهرامی مهمترین چالش گروه را ساختار سنتی سازهای موسیقی ایرانی اعلام کرد و گفت: سازهای ایرانی از لحاظ آکوستیکی و ساختاری با مشکل کوک مواجه هستند. تمهیدات مختلفی در نظر گرفته شده تا این مشکل تا حد امکان کمتر شود. چالش دیگر نیز کمبود آثار و قطعات متنوع برای گروهنوازی در موسیقی ایرانی است که نیازمند توجه بیشتر، سفارش تنظیم و آهنگسازی جدید برای این نوع گروههاست.
لزوم تشکیل ارکستری با سازهای ایرانی چیست؟
در ادامه نیز به سراغ مجتبی عسگری خواننده این گروه موسیقی رفتیم. مجتبی عسگری در ابتدای گفتوگو به خبرنگار میزان درباره قطعاتی که به اجرا در خواهد آمد گفت: قطعه اول «راز و نیاز» که رپرتوار بدون کلام است. سپس قطعات ساز و آواز را اجرا خواهیم کرد که تمامی آنها از آثار استاد فرامرز پایور است. برخی از این قطعات پیشتر توسط استاد عبدالوهاب شهیدی و یکی از آنها توسط آقای علی رستمیان اجرا شده است. قطعه پایانی نیز رپرتواری طولانی است که بر روی اشعار حکیم عمرخیام ساخته شده و پیشتر توسط استاد شجریان و گروه استاد پایور اجرا شده است.
عسگری در پاسخ به این پرسش که تشکیل ارکستری با سازهای تمام ایرانی چه ضرورتی دارد، گفت: در گذشته، ارکسترهایی با سازهای ایرانی، ملی یا سنتی وجود داشتهاند؛ هر نامی که بر آنها بگذاریم، این سازها اختصاصی یک کشور و فرهنگ خاص هستند. سازهایی مانند تار، سهتار، قانون، سنتور و نی نمونههایی از سازهای بومی ایران هستند. ارکستر ملی، همانطور که میدانید، تلفیقی از سازهای ایرانی و غیرایرانی است، اما ما نیازمند ارکستری بودیم که صرفاً به سازهای سنتی و ایرانی خودمان بپردازد. چنین ارکستری باید زیر نظر یک نهاد یا سازمان دولتی باشد تا حمایت لازم را دریافت کند، اما متأسفانه در سالهای گذشته این حمایت وجود نداشت. به همین دلیل، معتقدم که ضرورت ایجاد چنین ارکستری برای ما بسیار حیاتی بود.
این خواننده موسیقی سنتی ایرانی در پایان ابراز امیدواری کرد تا در آینده با حضور خوانندگان دیگر نیز این گروه اجراهایی داشته باشد و به فعالیت خود ادامه دهد. امیدوارم وضعیت به گونهای پیش برود که این ارکستر بتواند به رشد و ارتقای موسیقی ایرانی کمک شایانی کند.
اما در تالار وحدتِ بنیاد رودکی جریان جدی موسیقی اصیل ایرانی درحال بازآفرینی مجدد است. تا این بار با ارکستری مسلح به سازهای ایرانی صحنه را گوشنوازی کند. تلاشی برای بازآفرینی روح اصیل هنر ایرانی در قالبی نو و همدلانه. ارکستر سازهای ایرانی، با هدایت علی بهرامیفرد و آواز مجتبی عسگری، نهتنها یاد و نام استادان بزرگی، چون فرامرز و همایون پایور را زنده میکند، بلکه نمایانگر استمرار میراث آنان در نسل امروز است؛ نسلی که میان سنت و نوآوری پلی استوار میسازد. این حرکت، نوایی است از پیوند تاریخ با اکنون، از همت هنرمندانی که با شور، دقت و عشق، صدای ایران را دوباره مینوازند تا بگویند موسیقی ایرانی، همچنان زنده است و میتپد در دل تالار وحدت، در گوش جان مردم، و در حافظه فرهنگی این سرزمین.
انتهای پیام/