صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

«عبد کریم» روایتی از زندگی آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس

۲۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۶:۴۴
کد خبر: ۴۸۶۲۴۰۵
کتاب «عبد کریم» به کوشش محمدحسن سیف اللهی و با همت انتشارات کتاب جمکران، به چاپ رسید.

«عبد کریم» سرگذشت یکی از صادق‌ترین و زلال‌ترین علما و خداشناسان ایران است. مردی که وقتی شروع به خواندن زندگیش کنید، از اینهمه صفا و یکرنگی او تعجب می‌کنید. آیت الله میرزا عبدالکریم حق شناس، در هر فصل با روایتی از شاگردان یا هم‌نشینانش معرفی می‌شود و تقریر کتاب طوری است که انگار همه این روایت‌ها منسجم و برای شناخت هر چه بهتر این عالم بزرگ است.

میرزا عبدالکریم، درس اخلاق داشته و شاگردان زیادی در محضر او درس زندگی کردن آموخته بودند. اما زندگی خود این شخصیت نورانی، پر از نکته‌های ناب و دلنشین است.

ماجرای نماز‌های اول وقتی که در هر صورت می‌خوانده، مو به تن آدم سیخ می‌کند. ما آدم‌های معمولی خیلی راحت و در شرایط خیلی سهل‌تر از این‌ها نمازمان را به تاخیر می‌اندازیم، اما آیت الله حق شناس حتی در صورتی که ضرر مالی در پیش بوده نماز را اول وقت می‌خوانده است.

کتاب «عبد کریم» فقط یک زندگی‌نامه نیست، آشنایی با مردی است که خلوص شخصیتش از همه خاطرات کتاب برمی‌آید. در بین کسانی که از آیت الله خاطره گفته‌اند اسم‌های آشنای زیادی خواهید دید. اسم‌هایی که خود آنها حالا هرکدام به درجاتی از عرفان و دانش دینی رسیده‌اند.

کتاب «عبدکریم» که مروری بر زندگی و زمانه آیت الله میرزا عبدالکریم حق شناس است در ۳۹۷ صفحه و با قیمت ۳۱۰ هزارتومان، به قلم محمدحسن سیف‌اللهی، توسط انتشارات کتاب جمکران در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

من در یک خانواده روحانى و متشرّع بزرگ شده بودم. از نوجوانى و قبل از آمدن به مسجدِ حاج‌آقاى حق‌شناس، به‌طور معمول در محله خودمان در مسجدى کوچک، معروف به مسجد آیت‌اللّه لواسانى، مرتّب در نمازهاى جماعت حاضر می‌شدم. سن‌وسالم که بالاتر رفت، به مساجد مهم تهران نیز رفته بودم و علماى بسیارى را زیارت کرده بودم، ولى حالا در هفده‌هجده سالگى، از وقتى پایم به مسجد امین‌الدوله باز شده بود، انگار حاج‌آقاى حق‌شناس تازه مرا بیدار کرده بود. ایشان در آن‌زمان، سه شب در هفته بعد از نماز درسِ اخلاق داشت. در همان اوایل که تازه در پاى درس و موعظه ایشان می‌نشستم، یک شب خودشان همین مطلب را گوشزد کردند. عین عبارت را الان به یاد ندارم؛ ایشان فرمودند: «شما باید شکر کنید که در چنین سِنّی بیدار شدید.»

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *