صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

نیست چو من شیدایی/ در ستایش لسان الغیب

۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۹:۰۱
کد خبر: ۴۸۶۱۰۲۳
در تقویم ایران، روز بیستم مهرماه به نام خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی، شاعر پرآوازه ایران زمین رقم خورده است. روزی که به پاس گرامیداشت مقام این شاعر بزرگ، مراسم‌های مختلفی در آرامگاه او در شیراز برگزار می‌شود. این گزارش واکاوی بر زندگی این شاعر می‌کند، رازهای مانای شعرش، از «شاخه نبات» افسانه‌ای تا فال مشهورش و تاثیری که تا دوردست‌های ادبیات جهان، بر اندیشمندانی مانند گوته آلمانی داشته است.

انتخاب روز بیستم مهرماه به عنوان روز بزرگداشت حافظ، دلایل نمادین و عمیقی در خود دارد. کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر و زبان‌شناسی که این روز را به ثبت رسانده، سه دلیل اصلی برای این انتخاب برمی‌شمارد: 

مفهوم «مهر» در اشعار حافظ: کلمه «مهر» که هم به معنی خورشید است و هم به مفهوم عشق و دوستی، به کرات در دیوان حافظ به کار رفته و از پایه‌ای‌ترین مفاهیم در جهان‌بینی اوست. نمره حافظ در بین شاعران بی‌همتا است و این نمره به صورت نمادین «بیست» در نظر گرفته شده است. بنابراین، تلفیق مفهوم «مهر» با نمره نمادین «بیست»، منجر به انتخاب «بیستم مهر» شده است.

زندگی و زمانه حافظ

حافظ در حدود سال ۷۲۶ هجری قمری در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش، بهاالدین، بازرگانی از اصفهان بود که به شیراز مهاجرت کرد. وی در نوجوانی پدر را از دست داد و برای تامین معاش، به نانوایی روی آورد. با این حال، عشق به دانش او را به مکتبخانه کشاند و در نهایت، تسلط کامل او بر قرآن — که آن را از بر کرد — موجب شد تا تخلص "حافظ" را برای خود برگزیند.

حافظ در دوران زندگی خود با حکومتی های مختلفی از جمله آل اینجو و آل مظفر ارتباط داشت و در دربار برخی از این اُمرا، منصب دیوانی داشت. اشعاردیوان حافظ به ۴۲ زبان مختلف ترجمه شده است.

حافظ؛ رندی از تبار فانوس‌های قدیمی

شاید جالب باشد بدانید حافظ احتمالاً از نوادگان قبیله عربی «فِیْلی» بود که قرن‌ها قبل به شیراز مهاجرت کرده بودند! 

او در دوره‌ای زندگی می‌کرد که شیراز ۹ بار دست به دست شد و ۱۲ حکمران مختلف بر آن حکومت کردند. این آشفتگی سیاسی، در غزل‌هایش هویداست. 

او تنها یک بار ازدواج کرد و حاصل این ازدواج، یک پسر بود که متاسفانه در سفر نیمه‌تمام به هند، در دوران جوانی درگذشت. حافظ در سال ۷۹۲ هجری قمری در شیراز درگذشت و در گلگشت مصلی، که امروزه به «حافظیه» مشهور است، به خاک سپرده شد. 

جالب است بدانید که حافظ نوازنده چیره دست ساز «عود» نیز بوده است! بسیاری از غزل‌هایش با آواز خوانده می‌شده و این همان دلیلی است که امروز هم خوانندگان بزرگ، اشعار او را بر می‌گزینند.

 شاخه نبات الهام‌بخش حافظ

«شاخه نبات» در فرهنگ ایرانی و در ارتباط با حافظ، به شکل‌های گوناگونی ظاهر می‌شود که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: 

· یک شیرینی: در ابتدا، شاخه نبات به بلورهای نباتی گفته می‌شود که به شکل شاخه درآمده باشد. 

· یک استعاره ادبی: در اشعار حافظ، «شاخ نبات» اغلب به عنوان استعاره‌ای از «قلم شکرین» یا «خامه سخن» خود شاعر به کار رفته است. آنچنان که در بیت معروفش می‌گوید: 

«این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد/اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند» 

 شاخ نبات منبعی است که شهد و شکر سخن حافظ از آن می‌ریزد. 

· یک شخصیت افسانه‌ای: در باور عمومی و در داستان‌های عامیانه، «شاخ نبات» به عنوان نام معشوقه یا همسر حافظ شناخته می‌شود. 

در  روایت‌ها آمده است  که حافظ در جوانی و در دوران نانوایی، عاشق دختری زیبارو به نام «شاخ نبات» شد و برای به دست آوردن او، چهل شبانه روز به عبادت و ریاضت پرداخت. با این حال، این روایت بیشتر رنگی افسانه‌ای دارد و پشتوانه تاریخی مستحکمی ندارد.

فال حافظ؛ از کجا آغاز شد؟

فال گرفتن از دیوان حافظ، سنتی دیرینه است که ریشه در تقدسی دارد که مردم برای کلام حافظ قائل شده‌اند. 

باور عمومی بر این است که اولین فال حافظ، ساعاتی پس از درگذشت او گرفته شد. هنگامی که عده‌ای با دفن او در قبرستان مسلمانان به دلیل اشعارش درباره میگساری مخالف بودند، برای حل مشاجره، از خود دیوان حافظ تفألی زدند. غزلی که آمد حاوی این بیت بود: 

«قدم دریغ مدار از جنازه حافظ / که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت». این واقعه را سرآغاز رسم فال حافظ می‌دانند. 

حافظ به «لسان‌الغیب» (زبان غیب) ملقب شد. مردم بر این باور بودند که وی به اسرار نهان آگاه است و از این رو، برای دریافت پیام از عالم غیب به دیوانش تفأل می‌زدند. ویژگی ایهام و چندپهلویی اشعار حافظ نیز به گونه‌ای است که هرکس با هر نیتی می‌تواند پیامی مرتبط با حال خود در آن پیدا کند. 

آیین فال گرفتن معمولاً با وضو و نیت آغاز می‌شود. سپس فرد، دیوان را با دست چپ گرفته و با دست راست آن را می‌گشاید. غزل بالای صفحه سمت راست، پاسخ فال در نظر گرفته می‌شود. در این آیین، حافظ را به «شاخه نباتش» قسم می‌دهند.

به ناامیدی از این در مرو، بزن فالی         بُوَد که قرعهٔ دولت به نامِ ما افتد

علت علاقه ایرانیان به حافظ

دیوان حافظ، پس از قرآن، پرمخاطب‌ترین و پرتیراژترین کتاب در میان ایرانیان محسوب می‌شود. دلایل این محبوبیت جاودانه را می‌توان در چند مورد خلاصه کرد: 

شعر حافظ به گونه‌ای است که هرکس بنا بر حال و هوای درونی خود، برداشتی شخصی از آن دارد. این ویژگی، اشعار او را برای موقعیت‌های بی‌شمار زندگی قابل تطبیق می‌کند. 

حافظ توانسته است مفاهیم بلند عرفانی را در قالب مضامین عاشقانه و زمینی بریزد و آن را به تجربه‌ای همه‌فهم تبدیل کند. 

حافظ چهره‌ای مقدس نزد ایرانیان دارد. رفتن به آرامگاه او («حافظیه») با آدابی همراه است و بسیاری برای طلب خیر و برکت به آنجا می‌روند.

در همین خصوص استاد علی موسوی گرمارودی شاعر و پژوهشگر کهنه‌کار ادبیات فارسی در گفت‌و‌گو با میزان در پاسخ به این پرسش که رمز ماندگاری اشعار این حافظ شیرازی و اینکه اقبال عمومی به شعر حافظ نسبت به دیگر شعرا بیشتر است، گفت: مهم‌ترین ویژگی‌های اشعار حافظ از دیدگاه متخصصان چندلایگی در معناست.  اشعار حافظ از عرفانی تا اجتماعی قابل تفسیر و تاویل بوده و هر خواننده می‌تواند برداشتی فردی از آنها داشته باشد.

این محقق ادبیات در ادامه سنت تفال به دیوان حافظ را عامل مهمی در گسترش اشعار او در میان مردم توصیف کرد و گفت: تفال به دیوان حافظ سبب شده تا دیوان او از کتابخانه‌ها به زندگی روزمره آورده شود. همچنین اشعار و غزلیات دلنشین حافظ با موسیقی خاص غزلیاتش که حتی برای مخاطب غیرمتخصص نیز جذاب خواندنی و شنیدنی است.

امروز در فضای مجازی جایی که کاربران بخواهند سندی از غادبیات فارسی به مصداق آورند اشعار حافظ پررنگ است و کاربران از بیت‌های او به‌عنوان مطالب الهام‌بخش یا زیرنویس استفاده می‌کنند.

نتیجه اینکه بر اساس گفته‌های شاعر باسابقه آیینی کشور علی موسوی گرمارودی سه ویژگی اصلی راز ماندگاری حافظ زبان روان و موسیقی شعر او، قابلیت تأویل‌پذیری چندگانه و پیوند عمیق با آیین‌های فرهنگی مانند فال حافظ است. این عناصر، دیوان او را جاودانه ساخته و در قلب مردم زنده نگه داشته است.

گوته و عشق به حافظ

یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر و ادیب بزرگ آلمانی، نماد کامل تاثیر حافظ بر ادبیات جهانی است. آشنایی گوته در سال ۱۸۱۴ و در ۶۳ سالگی با ترجمه اشعار حافظ، نقطه عطفی در زندگی او ایجاد کرد. این آشنایی به خلق یکی از برجسته‌ترین آثار گوته، یعنی «دیوان شرقی-غربی» (۱۸۱۹) انجامید. 

· حافظ به عنوان «همزاد»: گوته حافظ را همزاد روحی خود می‌دانست. او در شعر «بیکرانه» می‌سراید: 

«حافظا، با تو و تنها با تو / خواهم اکنون به رقابت خیزم / شادی و رنج از آن ما باد / این دو همزاد و شریک». 

رابطه شگفت‌انگیز گوته و حافظ، تجلی یکی از زیباترین داستان‌های تاریخ ادبیات جهان است؛ پیوندی فراتر از مرزهای جغرافیایی و زمانی که یک نابغه آلمانی را با شاعری ایرانی در فاصله ۴۰۰ سال و ۴۰۰۰ کیلومتر متصل کرد. این ارتباط نه‌تنها پاسخی به بحران‌های روحی گوته بود، بلکه دریچه‌ای نو به دیالوگ بین فرهنگ‌ها گشود. در سال ۱۸۱۴، زمانی که گوته در سن ۶۵ سالگی از خستگی زندگی و محدودیت‌های فرهنگی اروپا رنج می‌برد، ترجمه اشعار حافظ به زبان آلمانی جان تازه‌ای به او بخشید. او با خواندن آثار حافظ، دنیای جدیدی کشف کرد؛ آن‌چنان‌که نوشت: «حافظ مانند ستاره‌ای از آسمان شرق بر زندگی من تابید.» شیفتگی او تا جایی پیش رفت که زبان فارسی آموخت، فضای کارش را با هنر ایرانی آراست و شاهکار «دیوان غربی-شرقی» را به عنوان ادای دین به این شاعر بزرگ خلق کرد. گوته در این اثر حافظ را «برادر دوقلوی روحانی» خود نامید و در گفت‌وگویی خیالی، اما عمیق، زیبایی‌ها و ارزش‌های مشترک شرق و غرب را با او مرور کرد. تأثیر این دوستی ادبی همچنان زنده است. گوته اعتراف کرد که حافظ نه‌تنها او را از افسردگی نجات داد، بلکه نگاهی تازه به زندگی به او بخشید. این رابطه علاوه‌بر معرفی حافظ به اروپا، نمادی از گفتگوی تمدن‌ها شد؛ تبلوری از اتصال انسان‌ها فراتر از مرزها و زمان. امروز در شهر وایمار آلمان، خیابانی به نام حافظ وجود دارد، نسخه‌های خطی فارسی در موزه گوته نگهداری می‌شود و مراسم‌هایی برای بزرگداشت این دو چهره برگزار می‌شود. ارتباط گوته و حافظ بازتابی از قدرت بی‌مرز هنر است؛ جایی که یک شاعر ایرانی توانست قرن‌ها پس از مرگش ناجی روح یک نابغه آلمانی باشد.

دیوان حافظ؛ گنجینه‌ای از رمز و راز

دیوان حافظ فقط یک کتاب شعر نیست، یک جهان کامل است که در قالب غزل نگاشته شده است. برآورد می‌شود این دیوان بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ غزل را در بر می‌گیرد. در ادامه جستاری از مهمترین ویژگی‌های غزل‌های او را که زبان شعر این شاعر پرآوازه را منحصر‌به‌فرد کرده است، خواهیم پرداخت:

هر غزل با یک بیت درخشان آغاز می‌شود که مانند دروازه‌ای به دنیایی جدید است:

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها

که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

و یا

ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما

مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما

و دیگر

عیبِ رندان مَکُن‌ای زاهدِ پاکیزه‌سرشت

که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

و آخر اینکه؛

ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود

وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

بخش میانی غزل‌های حافظ، معمولاً پر از تصاویر عاشقانه و شورانگیز است:

پیشِ کمانِ ابرویش، لابه همی کنم ولی

گوش کشیده است از آن، گوش به من نمی‌کند

با همه عطفِ دامنت، آیدم از صبا عجب

کز گذرِ تو، خاک را، مُشکِ خُتَن نمی‌کند

حافظ از زیباترین استعاره‌ها برای توصیف معشوق استفاده می‌کند؛

ببین که سیبِ زنخدانِ تو چه می‌گوید

هزار یوسفِ مصری، فتاده در چَهِ ماست

اگر به زلفِ درازِ تو، دستِ ما نرسد

گناهِ بختِ پریشان و دستِ کوتهِ ماست

پایان‌بندی‌های اشعار حافظ هر کجا تخلص می‌کند بی‌تردید حکمتی در آن بیت نهفته است؛ 

حافظ چو نافهٔ سرِ زلفش به دستِ توست

دَم درکش ار نه بادِ صبا را خبر شود

 حافظ به کرات در غزل‌هایش به صوفیان ریاکار تاخته؛

صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد

بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّه‌باز کرد

و یا

مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب.

چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند

زبان و سبک منحصر‌به‌فرد حافظ شهره خاص و عام است 

در همه دِیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

 ایهام‌پردازی استادانه از دیگر ویژگی‌های شعر حافظ است؛

گفتم که بویِ زلفت گمراهِ عالَمَم کرد

گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

دیوان حافظ مانند اقیانوسی است که هر کس به اندازه ظرفیت خود از آن بهره می‌برد. این اثر نه تنها یک کتاب شعر، بلکه دائرةالمعارف فرهنگ ایرانی و نقشه راهی برای زندگی است. راز ماندگاری آن در این است که با هر خوانش، معنای جدیدی را آشکار می‌کند.

میراثی جاودان 

حافظ شیرازی تنها یک شاعر نیست؛ او نهادین‌ترین بخش از فرهنگ و هویت ایرانی است که مرزها را درنوردیده و به میراثی جهانی تبدیل شده است. از «شاخه نبات» رمزآلودش تا فال آیینی‌اش و از غزل‌های چندپهلویش تا الهام‌بخشی به اندیشمندی مانند گوته، همگی گواهی بر زنده و پویا بودن این میراث هستند. او نه تنها چشم و چراغ ادب پارسی، که پلی است بین شرق و غرب، بین گذشته و اکنون است. 

جالب اینکه ناسا یکی از غزل‌های حافظ را به فضا فرستاده است و در ژاپن، هرساله کنفرانس بین المللی برای بررسی اشعار او برگزار می‌شود. بسیاری از شرکت‌های معتبر جهانی از اندیشه‌های حافظ برای مدیریت منابع انسانی استفاده می‌کنند. 

به واقع حافظ مانند رودی جاری است که از قرن‌ها پیش تا امروز در جریان است. شاعری که می‌توانیم با او چای بنوشیم، درد دل کنیم و از او راه زندگی بیاموزیم. راز ماندگاریش در این است که او نه تنها شاعر دیروز، که همراه امروز و راهنمای فردای ماست.

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق            ثبت است بر جَریدهٔ عالم دوامِ ما

انتهای پیام/

 


برچسب ها: حافظ شعر

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *