صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

«علاج» در وطن است/نگاهی اجتماعی به قطعه ملی‌گرایانه محسن چاوشی

۳۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۱:۰۱
کد خبر: ۴۸۵۷۳۷۲
در شرایط کنونی که ایران عزیزمان از سوی دولت‌های غربی و رژیم سلطه به ویژه اسرائیل و آمریکا با انواع تهدید‌ها رو به‌روست؛ کنش‌ها، اظهارات و فعالیت‌های نخبگان جامعه به ویژه هنرمندان نقش مهمی در حفظ وحدت ملی خواهد داشت. قطعه «علاج» با صدای محسن چاوشی و ترانه‌ای از کاظم بهمنی جزو نخستین واکنش هنری جامعه به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بود. از همین رو در این گزارش سعی می‌کنیم به تحلیل تطبیقی نقش هنرمندان متعهد در مقابله با تهدیدات و تقویت روحیه ملی بپردازیم.

قطعه «علاج» اثر محسن چاوشی، که در کوران تجاوز نظامی اسرائیل علیه ایران، منتشر شد، نخستین و مهمترین‌ واکنش هنری جامعه ایرانی به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بود. ترانه این قطعه موسیقایی توسط محمدکاظم بهمنی سروده شده و به ظن مخاطبین در دوران جنگ بخشی از نگرانی‌ها و دردها را التیام بخشیده است. 

این اثر فراتر از یک ترانه عادی است و در فضای حساس تهدیدات نظامی اخیر و فضای ملتهب جنگی ایران خلق شده و به سرعت به نمادی از مقاومت، وحدت و امید تبدیل شد. بهمنی شاعر جوان کشور با پرهیز از سانتی‌مانتالیزم مرسوم آثار سفارشی، روحی حماسی در ترانه دمیده تا جایی که شاعرانگی بر ترانگی چیره شده است. در اجرا، تنظیم و ملودی نیز آنچنان با فضای آثار چاوشی سینک و هم‌تراز شده گویی اصلا از ابتدا بر روی ملودی ترانه‌سازی شده است.

این قطعه در واکنش به تهدیدات جنگی و شرایط پرتنش منطقه‌ای منتشر شد. چاوشی با درک صحیح از احساسات عمومی، اثری خلق کرد که مستقیم با دل نگرانی‌های مردم صحبت می‌کند. فضای کلی اثر، همدلی عمیقی با شرایط کشور دارد و بازتاب دهنده هراس همراه با امید و ایستادگی جامعه است.

درمان درد‌های جمعی

عنوان «علاج» (به معنای درمان) به‌خودی‌خود معنادار است. چاوشی در این قطعه به دنبال ارائه «مرهمی» بر زخم‌های روانی جمعی است که مردم ایران در سال‌های اخیر تجربه کرده‌اند. ترانه بر وحدت، عشق به میهن و پایداری در برابر سختی‌ها تأکید می‌کند.

رسالت هنرمند 

محسن چاوشی در این اثر، نقش یک هنرمند متعهد را ایفا می‌کند که از «برج‌های عاج» هنری پایین آمده و در کنار مردم می‌ایستد. او نه یک ناظر جدا شده از جامعه، بلکه بخشی از این جامعه است که درد‌ها و امیدهایش را روایت می‌کند. این جایگاه، دلیل اصلی اقبال گسترده به این اثر است.

استقبال بی‌نظیر از «علاج» آن را به یک پدیده فراموسیقایی تبدیل کرد. این قطعه در شبکه‌های اجتماعی به سرعت وایرال شد و به عنوان صدای یک نسل در یک برهه حساس تاریخی ثبت شد. مردم آن را نه فقط یک آهنگ، بلکه یک بیانیه همبستگی می‌دانند.

چرا «علاج» مهم است؟

«علاج» محسن چاوشی موفق شده احساسات پیچیده یک ملت را چون هراس و خستگی در عین حال عشق به وطن و امید به فردایی بهتر را در قالب یک اثر هنری خلاصه کند. این اثر نشان می‌دهد که هنر و موسیقی در بحرانی‌ترین لحظات می‌تواند نقش درمانگر اجتماعی را بازی کند و به نماد مقاومت و انسجام تبدیل شود. 

جایگاه هنر در دفاع از تمامیت ارضی ایران

هنر به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ ایرانی، نقشی اساسی در حفظ هویت ملی و وحدت اجتماعی ایفا می‌کند. همانطور که در منابع مختلف اشاره شده است، هنر ایرانی با قدمتی چند هزار ساله، بازتاب‌دهنده شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره بوده و در بحران‌های ملی به عاملی برای انسجام اجتماعی تبدیل شده است.

اما رسالت هنر و هنرمند چیست؟ به واقع هنر اگر 
در تقویت روحیه ملی آنهم در بزنگاهی که کشور زیر تخاصم دشمن است در حس میهن‌دوستی و غرور ملی اثر گذار نباشد و با روایت‌های هنری، ارزش‌های دفاع از میهن را به نسل‌های بعدی انتقال ندهد، تهییج کننده سربازان وطن به گاه جنگ و روایتگر دلاوری‌های آنان پس از جنگ و مرهم و التیامی بر روح مردم آسیب دیده نباشد؛ دیگر چه کارکردی دارد؟ اساسا رسالت هنر و هنرمند فارغ از هر گرایش سیاسی در بزنگاه تهدید نمود پیدا می‌کند.

خلق اثر زیر موشک‌باران

محسن چاووشی نمونه بارز هنرمند متعهدی است که در اوج جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، اثری به نام «علاج» را خلق کرد. این اقدام نمادین نشان می‌دهد که هنرمند واقعی حتی در سخت‌ترین شرایط نیز دست از خلاقیت و ایفای نقش اجتماعی خود برنمی‌دارد. چاووشی با این اقدام ثابت کرد که هنر می‌تواند به سلاحی قدرتمند در برابر تجاوزگران تبدیل شود. 

او پیشتر نیز در شرایط بد اقتصادی یدطولایی در آزادی زندانیان جرایم مالی داشته و فعالیت‌های خیرخواهانه او شهره خاص و عام است. اما محسن چاووشی در عرصه هنری ۳ بزنگاه مهم داشته که همین ۳ بزنگاه هرگاه او را در شرایط فراموشی قرار داده توانسته به نوعی پوست اندازی کرده و خود را منکوب اذهان کند و مگر رسالت موسیقی وهنر چیزی جز این است. نخستین بزنگاهی که چاووشی را هنرمندی ویژه کرد پس از سال‌ها فعالیت هنری زیرزمینی ساخت موسیقی فیلم سنتوری بود و او با همکاری با داریوش مهرجویی فقید توانست از زیرزمین به مارکت موسیقی کشور وارد شود. 

دو دیگر اینکه درست در شرایطی که حجم انبوهی از تولیدات موسیقی به سبب نرم افزار‌های سمپل مارکت را در بمباران تولیدات بی‌محتوا قرار داده بودند و چاووشی به سبب‌عدم حضورش در مارکت اجرای زنده (کنسرت) آماج حملات مختلفی بود، با موسیقی متن سریال شهرزاد بار دیگر بر زبان‌ها آمد. 

اما نقطه عطف زندگی هنری چاوشی با علاج شکل می‌گیرد؛ آنجا که با وجود همه ناملایمات محافل هنری و مشکلات پای کشورش می‌ماند و به مردمش پشت نمی‌کند و در بزنگاهی تاریخی دردها را التیام می‌شود؛ مردم علاج در وطن است و فریاد خشم بر خصم می‌شود؛ ما در مسیر آمدنیم/ جرثومه‌گان ظلم و ستم/ وقت است تا به همت هم/ از خانه ها فرار کنید.

وطن بالاتر از اختلافات

همایون شجریان نیز با وجود داشتن اختلاف نظرهایی، به صراحت اعلام کرده که «وطن همه چیز است» و در صدد بود تا کنسرت خیابانی در حمایت از ایران در میدان آزادی برگزار کند. این موضع‌گیری نشان‌دهنده درک عمیق او از مفهوم میهن‌دوستی است که فراتر از اختلافات سیاسی، وحدت ملی را در اولویت قرار می‌دهد.

پول بده تا بوق شوم

در مقابل، افرادی مانند حمید فرخ‌نژاد قرار دارند که با اظهارات ضد میهنی خود، به تقویت روحیه دشمنان کمک می‌کنند. فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای با شبکه اینترنشنال صراحتاً بیان کرد: «همانطور که جنگ داعش علیه سوریه جنگ من نبود، جنگ اسرائیل علیه ایران هم جنگ من نیست!». 


خائن همیشه بوده و هست
این دستپخت اجنبی است


این اظهارات که با واکنش‌های گسترده و محکومیت کاربران فضای مجازی مواجه شد، نشان می‌دهد چگونه یک هنرمند می‌تواند با سوءاستفاده از جایگاه اجتماعی خود، به تضعیف وحدت ملی کمک کند. اگر چه فرخ‌نژاد کمتر از آن است که در توان ملی اثرگذار باشد، اما او را می‌توان به عنوان یک «کیس استادی» دقیق و نمونه‌ای مکتبی از انسانی که در ازای پول دست به هر کاری می‌زند، برشمرد. کافی است کیسه را شل کنید، اگر روزی فرخ‌نژاد ملیت خود را انکار کرد و یا برهنه در انظار ظاهر شد، تعجب نکنید، لابد هزینه‌اش را پرداخته‌اند. از چنین شخصیتی هر چه برمی‌آید! 

محسن چاووشی در لخت‌هایی از متن ترانه علاج خطاب به این قشر خودفروخته می‌گوید: 
کودک‌کشان ورطه نیست
بزدل‌تر از شما چه کسی‌ست؟

ما در مسیر آمدنیم
جرثومه‌گان ظلم و ستم
وقت است تا به همت هم
از خانه‌ها فرار کنید

هنر و هنرمندان در شرایط حساس کنونی ایران نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ وحدت ملی و دفاع از تمامیت ارضی کشور ایفا می‌کنند. همانطور که تجربه تاریخی نشان داده است، هنر ایرانی در بحران‌های ملی همواره به عاملی برای انسجام اجتماعی تبدیل شده است. هنرمندان متعهدی مانند محسن چاووشی و همایون شجریان با آثاری که خلق می‌کنند، روحیه مقاومت و میهن‌پرستی را تقویت می‌کنند، در حالی که افرادی مانند حمید فرخ‌نژاد با اظهارات ضد میهنی خود، آب به آسیاب دشمنان ایران می‌ریزند.

در این برهه حساس، ضروری است که هنرمندان بیش از پیش به مسئولیت اجتماعی خود در قبال دفاع از میهن واقف باشند و با خلق آثار متعهدانه، سهم خود را در حفظ تمامیت ارضی کشور ایفا کنند. همانطور که هنر ایرانی در طول تاریخ ثابت کرده است، زبان هنر می‌تواند قدرتمندترین سلاح در برابر تهدیدات خارجی باشد. آن چنان که کاظم بهمنی در لخت آغازین ترانه علاج، به درستی می‌گوید: ما زنده‌ایم مثل امید! 

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *