یک فیلمساز مستند: مستندها باعث شکلگیری موجهای رسانهای کوتاهمدت شدهاند
یاسر فریادرس تهیه کننده و مستندساز سینمای ایران در گفتوگو با میزان و با بیان اینکه فیلم مستند در طرح دغدغههای اجتماعی اغلب جسورتر از سایر گونههای سینمایی عمل کرده است، گفت: مستندسازان در طرح مسائلی چون فقر، اعتیاد، آسیبهای زنان، مهاجرت، تا تخریب محیط زیست و… همواره در خط مقدم روایت واقعیت بودهاند. اما این تلاشها در سیاستگذاریها عمدتاً نادیده گرفته شدهاند. دلیل آن نیز روشن است؛ سیاستگذار ترجیح میدهد واقعیت را از دریچهای مطلوب خودش ببیند نه واقعیتهای بعضاً تلخ.
به گفته فریادرس در بهترین حالت، مستندها باعث شکلگیری موجهای رسانهای کوتاهمدت شدهاند، اما در سیاستگذاری کلان تأثیر محسوسی نداشتهاند، مگر در حوزههای محدود مانند محیط زیست یا میراث فرهنگی و به عقیده من مستندسازان وظیفه حرفهای خود را میشناسند ولی برخی سیاست گذاران فرهنگی خیر.
این تهیه کننده گفت: به اعتقاد بنده، همه موضوعاتی که به منافع ملی، عدالت اجتماعی، ارتقاء آگاهی عمومی و حفظ سرمایههای انسانی و طبیعی کشور مربوط میشوند، ظرفیت مستندسازی دارند و شایسته توجه هستند؛ در واقع، ارزشگذاری بین موضوعات نباید به گونهای باشد که برخی مسائل به حاشیه رانده شوند یا اصلاً مجال روایت نیابند.
مستندسازی با کاهش تنوع موضوعی مواجه است
فریادرس معتقد است آنچه امروز به عنوان یک آسیب جدی در حوزه مستندسازی مشاهده میشود، کاهش تنوع موضوعی و شکلگیری نوعی تمرکزگرایی در تولیدات است. متأسفانه بخش قابل توجهی از مستندهایی که توسط مراکز رسمیو نیمهرسمیتولید میشوند، به لحاظ موضوع، رویکرد و حتی زبان بصری، شباهت زیادی با یکدیگر دارند. این امر موجب شده است که برخی از دغدغههای واقعی، پیچیده و در عین حال ضروری جامعه، کمتر دیده شوند یا اصلاً به تصویر درنیایند.
این مستند ساز تصریح کرد: در حالی که جامعه ایران به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، قومیتی، جغرافیایی و نسلی، بسیار متکثّر و چندلایه است؛ این تکثّر باید در موضوعات مستند نیز بازتاب یابد. تمرکز صرف بر برخی موضوعات مشخص، ولو مهم، نباید به نادیده گرفتن سایر مسائل کلیدی منجر شود. برعکس، ما باید مستندساز را به سمت جستوجوی روایتهای کمتر شنیدهشده، مناطق کمتر دیدهشده و اقشار کمتر نمایانشده سوق دهیم.
وی ادامه داد: بنابراین، بهجای تعیین فهرستی خاص از موضوعات، مهمتر آن است که زمینه برای شکلگیری مستندهایی با زاویه دیدهای متفاوت، سوژههای نو و روایتهای غیرکلیشهای فراهم شود. تکثر در موضوع و نگاه، یکی از مؤلفههای اصلی پویایی و بلوغ سینمای مستند است.
تهیه کننده و فعال سینمایی بیان کرد: ارزیابی کلی من از وضعیت مستندهای ایرانی، ترکیبی از پیشرفتهای قابل توجه در برخی حوزهها و ضعفهای جدی و ساختاری در بخشهای دیگر است. در سالهای اخیر شاهد ارتقای چشمگیر در برخی جنبههای فنی، تسلط بر زبان بصری و استفاده از فرمهای متنوع بودهایم؛ اما در کنار این پیشرفتها، چند آسیب عمده نیز قابلذکر است که بر کیفیت نهایی آثار تأثیر منفی گذاشتهاند.
برخی مستندها بدون مطالعه کافی ساخته میشوند
وی تصریح کرد: نخست، پژوهش ضعیف یا سطحی در بخشی از آثار بهوضوح مشهود است. برخی مستندها بدون مطالعه کافی یا بدون اتکا به منابع معتبر ساخته میشوند و در نتیجه، عمق تحلیلی لازم را ندارند. دوم، بازسازیهای غیرضروری یا غیرواقعی است که گاهی تا حد بازآفرینی صحنههایی میرسد که بهجای کمک به روایت، اصالت مستند را زیر سؤال میبرد. متأسفانه در برخی موارد، تمایز بین مستند و درام بازسازیشده از بین میرود.
فریادرس افزود: همچنین، تکراری شدن سوژهها و یکنواختی زاویه دید، بهویژه در مستندهایی که از سوی برخی نهادهای تولیدکننده ساخته میشوند، باعث شده که با مجموعهای از فیلمها مواجه شویم که نه فقط از نظر محتوا، بلکه حتی از نظر لحن، روایت و فرم نیز شبیه به یکدیگر هستند. این یکنواختی در نهایت موجب دلزدگی مخاطب و کاهش تأثیرگذاری اجتماعی فیلمها میشود.
به گفته این تهیه کننده، کمبود امکانات و محدودیتهای مالی همچنان یکی از چالشهای مهم فیلمسازان مستقل است، اما باید تأکید کرد که ضعف در ایدهپردازی و پژوهش، حتی بیش از محدودیت فنی، بر کیفیت نهایی اثر سایه میاندازد.
نقش رسانه ملی در جشنواره سینما حقیقت کمرنگ است
وی همچنین در پاسخ به سوالی در خصوص وضعیت کمی و کیفی برگزاری جشنواره «سینما حقیقت» با هدف معرفی فیلمهای مستند گفت: طی سالهای گذشته این جشنواره توانسته جایگاه مهمی در فضای مستند کشور پیدا کند، اما برای تقویت اثربخشی و افزایش تعامل اجتماعی، به باور من چند نکته حائز اهمیت است.
فریادرس افزود: نخست آنکه نقش رسانه ملی، بهویژه تلویزیون، باید در جریانسازی جشنواره پررنگتر شود. نکته دوم، لزوم ایجاد فضای واقعی برای بازخورد مخاطب است. جشنواره نباید صرفاً بهعنوان رویدادی بسته در میان اهل سینما و نهادهای برگزارکننده باقی بماند. برگزاری نشستهای نقد و گفتوگو با حضور مخاطبان عمومی، ایجاد پلتفرمهای آنلاین برای دریافت نظر بینندگان، و پیگیری تأثیر اجتماعی آثار، میتواند جشنواره را از یک رویداد صرفاً نمایشی، به یک پدیده فرهنگی و گفتوگومحور تبدیل کند.
به گفته این مستندساز از سوی دیگر، با توجه به وضعیت خاص و پیچیده منطقه، از نظر سیاسی، اجتماعی و انسانی، لازم است که جشنواره امسال با دیدی متفاوت عمل کند و از مستندسازانی که خارج از جریان رسمی تولید فعالیت میکنند نیز دعوت به عمل آید. مستندسازانی که ممکن است ایران را نشناسند ولی میتوانند روایتهایی متفاوت و کمتر شنیدهشده را به فضای جشنواره وارد کنند. این تنوع نگاه و روایت، نهتنها به غنای جشنواره میافزاید، بلکه اعتبار آن را در سطح بینالمللی نیز افزایش میدهد.
وی در خصوص تعریف بخش فیلمهای دانشجویی در دور جدید جشنواره نیز بیان کرد: بیتردید دانشجویان ظرفیت بالقوه بالایی برای تبدیلشدن به مستندسازان موفق دارند و تجربه زیسته، انرژی خلاق و نگاه تازه آنها برای آینده سینمای مستند بسیار مهم است. با این حال، بنده نسبت به تعریف بخشی مستقل برای نمایش آثار دانشجویی در دل جشنواره سینما حقیقت با تردید جدی نگاه میکنم.
وی تاکید کرد: واقعیت این است که بسیاری از آثار دانشجویی، بهویژه در تجربههای اول، هنوز به پختگی لازم از نظر روایت، ساختار یا کیفیت فنی نرسیدهاند. نمایش این آثار در بخش اصلی یا رسمی جشنواره، ممکن است به سطح کیفی و اعتبار حرفهای جشنواره خدشه وارد کند. جشنواره سینما حقیقت، ویترین جدیترین و حرفهایترین مستندهای ایران است و نباید جایگاهش با تصمیمهای هیجانی یا شعارزده، تضعیف شود.
فریادرس تصریح کرد: در عوض، بهتر است حضور دانشجویان در قالبهای هوشمندانهتری تعریف شود؛ برای مثال برگزاری کارگاههای تخصصی با حضور مستندسازان حرفهای برای دانشجویان منتخب، ارائه بلیطهای ویژه دانشجویی برای تماشای فیلمها و شرکت در نشستها، فراخوان ایده یا طرح اولیه مستند برای دریافت بازخورد از اساتید و داوران و در صورت تمایل، اکران محدود و جانبی آثار دانشجویی در حاشیه جشنواره، بهعنوان «نمایشگاه تجربههای اول» پیشنهاد میشود.
این فعال سینمایی تاکید کرد: به این ترتیب، هم دانشجویان در معرض آموزش، تحلیل و تعامل قرار میگیرند، و هم استاندارد حرفهای جشنواره حفظ میشود. حضور دانشجویان نباید صرفاً با هدف نمادین و نمایشی باشد؛ باید زمینهساز رشد واقعی، تدریجی و هدفمند آنها در مسیر مستندسازی حرفهای باشد.
وی همچنین در خصوص اختصاص بخشی تحت عنوان «ایران» برای انعکاس فیلمهای مرتبط با جنگ ۱۲ روزه در جشنواره سینما حقیقت گفت: مستند در بحران، یک ابزار ضروری برای شهادت دادن به حقیقت است. فیلمسازی در جنگ، تنها ثبت صحنهها نیست؛ تحلیل، اخلاق و روایت تاریخ در چنین شرایطی مهمتر است.
فریادرس افزود: مستند امری مثل خبر نیست که زود بازده باشد مستندساز باید تحلیل و روایت متفاوت داشته باشد برای همین جشنواره باید مراقب این نکته باشد که فقط بخشی برای گزارش دادن به بالادستی ایجاد نکند و حتی شده فقط یکفیلم در این بخش داشته باشد ولی آن فیلممتفاوت و درخور باشد.
انتهای پیام/