صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

تجاوز جنایت‌کارانه به مراکز هسته‌ای ایران؛ سرریز خشونت سیاسی ریشه‌دار در آمریکا

۰۸ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۷:۵۰
کد خبر: ۴۸۴۳۸۷۶
دسته بندی‌: حقوق بشر ، عمومی
آمریکا، کشوری است که خشونت سیاسی گذشته آن را شکل داده و حال آن را تعریف می‌کند.

این یک گزاره بسیار شنیده شده است: خشونت، خشونت می‌آفریند؛ و آمریکایی‌ها بهتر از هرکسی این موضوع را می‌دانند.

به گزارش الجزیره، آمریکا کشوری که براساس نسل‌کشی بومیان، به بردگی کشیدن آفریقایی‌ها و قیام آشکار علیه یک قدرت امپریالیستی برای محافظت از ثروتمندترین شهروندان خود بنا شده است، نمی‌تواند خشونت را کنار بگذارد.

علاوه بر این، خشونت در آمریکا سیاسی است و خشونتی که این کشور در طول نسل‌ها در خارج از کشور انجام داده است، همواره با جاه‌طلبی‌های امپریالیستی و نژادپرستی آن مرتبط بوده است؛ از بمباران مراکز هسته‌ای ایران توسط آمریکا در ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد) گرفته تا خشونت روزمره در لفاظی‌ها و واقعیت‌های درون آمریکا ازجمله خشونت‌های لفظی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور، همچنان به تحریک انگیزه‌های خشونت‌آمیز یک ملت مستعد خشونت ادامه می‌دهند.

چرخه خبری آمریکا به‌عنوان تایید مداوم این امر عمل می‌کند؛ فقط در ماه ژوئن (خرداد/ تیر) چندین تیراندازی و قتل مهم در آمریکا رخ داده است؛ در ۱۴ ژوئن (۲۴ خرداد)، یک مرد سفیدپوست، پس از زخمی کردن جان هافمن، سناتور آمریکایی و همسرش ایوت، ملیسا هورتمن، رئیس سابق مجلس مینه‌سوتا و همسرش مارک را با شلیک گلوله به قتل رساند.

در همان روز، در یک اعتراض گسترده با عنوان «نه به پادشاه» در سالت لیک سیتی ایالت یوتا، پلیس آرتور فولاسا آه لو، طراح مد را هدف قرار داده و به قتل رساندند.

در اول ژوئن (۱۱ خرداد) یک قتل در ایالت تگزاس رخ داد و در ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد)، ماموران سرویس مخفی، به الکس پادیلا، سناتور آمریکایی را در جریان کنفرانس خبری کریستی نوم، وزیر امنیت داخلی در لس‌آنجلس به زور بازداشت کرده و دستبند زدند.

تیراندازی‌های دسته‌جمعی، خشونت سفیدپوستان، وحشیگری پلیس و تروریسم داخلی، همگی رویداد‌های عادی در آمریکا و همگی سیاسی هستند؛ با وجود این، سران آمریکا هنوز با کلیشه‌های توخالی واکنش نشان می‌دهند که نشان‌دهنده جدایی نخبه‌گرایانه و خودشیفته‌گرایانه از تاریخ خشونت‌آمیز این کشور است.

با وجود محکومیت‌های ضعیف، آمریکا اغلب خشونت سیاسی را تحمل می‌کند و گاهی اوقات آن را جشن می‌گیرد.

خشونت سیاسی در آمریکا امری عادی است و ترامپ مدت‌هاست که آن را تقویت کرده است؛ در این زمینه می‌توان به مناظره ریاست جمهوری وی در فیلادلفیا، زمانی که به دروغ ادعا کرد مهاجران هائیتی حیوانات خانگی همسایگان خود را می‌خورند، اشاره کرد.

این ادعای دروغین منجر به هفته‌ها تهدید علیه تقریبا ۱۵ هزار مهاجر اهل هائیتی در اسپرینگفیلد، ایالت اوهایو شد.

در عین حال، خشونت سیاسی که ترامپ در اظهارات خود آشکار می‌کند، به موجی از خشونت با مجوز فدرال علیه معترضان در لس‌آنجلس شد که تلاش می‌کردند به سرکوب‌های مهاجرتی ترامپ پایان دهند، ازجمله تصرف و استقرار گارد ملی کالیفرنیا توسط ترامپ در دومین شهر بزرگ کشور.

اما مسئله فقط این نیست که ترامپ ممکن است شهوت خشونت سیاسی داشته باشد و چنین خشونتی را دامن می‌زند؛ آمریکا همیشه انبار باروتی برای خشونت بوده است، یک دولت - ملت که نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد.

خشونت سیاسی علیه مقام‌های منتخب در آمریکا بسیار گسترده است که نمی‌توان آن را به‌طور کامل فهرست کرد؛ آدمکش‌ها، آبراهام لینکلن، جیمز‌ای. گارفیلد، ویلیام مک‌کینلی و جان اف کندی، رئیس جمهور‌های این کشور را به قتل رساندند.

آرون بر در سال ۱۸۰۴، الکساندر همیلتون، معاون رئیس جمهور را در یک دوئل کشت؛ هوی لانگ، نامزد پوپولیست، در سال ۱۹۳۵ ترور شد؛ رابرت اف کندی در سال ۱۹۶۸ ترور شد؛ گبی گیفوردز، نماینده کنگره، در سال ۲۰۱۱ زخمی شد.

بسیاری از قاتل‌ها در آمریکا کسانی را که برای عدالت اجتماعی می‌جنگند، هدف قرار داده‌اند: مارتین لوتر کینگ جونیور، مالکوم ایکس، الیجا پریش لاوجوی، مارشا پی. جانسون و فعالان دیگری مانند مدگار اورز، اندرو گودمن، مایکل شورنر، ویولا لیوزو و فرد همپتون.

آرتور فولاسا آه لو نمونه‌ جدیدتری از افراد به حاشیه رانده‌شده است که در جامعه‌ای با برتری سفیدپوستان مورد حمله قرار گرفته‌ است.

وحشتناک‌ترین حقیقت این است که به دلیل ماهیت خشونت‌آمیز آمریکا هیچ پایانی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، در چشم‌انداز نیست.

اقدام اخیر آمریکا در حمله تجاوزکارانه به ایران، صرفا آخرین حمله پیشگیرانه و بی‌دلیل این کشور به کشوری دیگر است؛ استفاده یک‌جانبه ترامپ از نیروی نظامی، احتمالا در حمایت از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران انجام شده است.

دلایل ادعایی رژیم صهیونیستی برای تجاوز به ایران صرفا بهانه‌هایی هستند که می‌توانند نقض قوانین بین‌المللی نیز باشند.

این نخستین باری نیست که آمریکا براساس اطلاعات یا دلایل مشکوک و ادعایی، به دنبال آغاز جنگ بوده است؛ البته جدیدترین نمونه، حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ است که بخشی از دکترین ادعایی «جنگ پیشگیرانه» جورج دبلیو بوش بود.

آمریکا در حالی با ادعای مخفی سازی سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و احتمال استفاده از آن‌ها علیه آمریکا در آینده به این کشور حمله کرد که هرگز هیچ مدرکی درباره وجود انباری از سلاح‌های شیمیایی یا بیولوژیکی وجود نداشت.

درپی این حمله آمریکا تا ۲.۴ میلیون عراقی در اثر خشونت، بی‌خانمانی و جنگ داخلی ناشی از حمله اولیه در سال ۲۰۰۳ جان خود را از دست داده‌اند.

این یک واقعیت است که آمریکا به بمباران و حمله به کشور‌های دارای اکثریت رنگین‌پوست و غیرمسیحی می‌پردازد.

در صورت لغو بند مربوط به حق حمل اسلحه در متمم دوم قانون اساسی آمریکا و تعهد واقعی برای از بین بردن تهدید تروریسم برتری‌طلبانه مردان سفیدپوست، این خشونت بی‌وقفه ادامه خواهد یافت و پیامد‌هایی ازجمله تروریسم و انتقام، چه در داخل و چه در سطح بین‌المللی، به دنبال خواهد داشت.

کشوری با سابقه خشونت، نخبه‌گرایی و خودشیفتگی مانند آمریکا و فردی مانند ترامپ نمی‌تواند خود را از دی‌ان‌ای خشونت‌آمیز خود جدا کند، خشونتی که روزی می‌تواند این ملت - دولت را در بر بگیرد.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *