صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

همیشه پای غده سرطانی در میان است...  

۰۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۸:۲۳
کد خبر: ۴۸۴۲۹۴۴
صبح روز یکشنبه ۱ تیرماه ۱۴۰۴ جمعی از اهالی رسانه و خبرنگاران در ساعت‌های اولیه صبح به منظور بررسی وضعیت ساختمان سوخته شیشه‌ای رسانه ملی، در محل حضور یافته و از نزدیک وضعیت را مورد ارزیابی قرار دادند. آنچه می‌خوانید روایت خبرنگار خبرگزاری میزان است از ساختمان شیشه‌ای رسانه ملی پس از تهاجم اسرائیل؛ 

بر اساس آنچه اعلام شده بود به ساعت ۱۰ و نیم صبح از در مسجد بلال سازمان صدا و سیما، اهالی رسانه و خبرنگاران وارد این مجموعه شدند. شرایط امنیتی شهر و خیابان‌های خلوت مهم‌ترین دلیلی بود که این بار بدون تاخیر و اندکی قبل از ساعت اعلام شده در محل حضور یافتم. پس از ورود به ساختمان و احراز هویت به محوطه داخلی مجموعه رسانه ملی وارد شدم. در حین گذشتن از سراشیبی تندی که با منظره کهنه درختان و شمشاد‌های بلند و سرسبز صداوسیما، توام بود به یکباره نقطه تاریکی چشم را به خود دوخت! بخشی کوچکی از سوخته ساختمان شیشه‌ای صداوسیما! همچنان باشکوه از پس سبزه‌های دلفریب نخستین روز تابستان خود نمایی می‌کرد. تصویری متناقض که از آن نمی‌شد به راحتی عبور کرد.

اما بعد و پس از تاملی کوتاه در روابط‌عمومی صداوسیما، به همراه مدیر روابط عمومی سازمان صدا و سیما به محل ساختمان سوخته اعزام شدیم.

شگفتا... بوی سوخته اخلاق و انسانیت در اتمسفر ساختمان خبرگزاری صداوسیما گلو و چشم را آزار می‌داد. دردا که از آن مجموعه باشکوه، سقف‌های فرو ریخته و دیوار‌های دوداندود شده برجای مانده بود.

زمین پر از شیشه، هوا غبار آلود از دوده، اثری از حیات و شریان اصلی رسانه نبود! پنجره‌ها شکسته و در‌های بخش‌های مختلف به سمت خارج کج و کوج و گا‌ها از چارچوب آویزان شده بودند.
انبوهی از خاکستر، کابل‌ها و قطعات شکسته تجهیزات آسیب دیده در فضا پراکنده بودند. کیس‌ها و کیبورد‌های خبرنگاران متحدالشکل به یک میزان سوخته و درست به ترتیبی که قرار داشتند از حریق مچاله شده بودند. دیوار‌های میانی به شدت سوختگی داشتند و اثری از دود و بخار در فضای داخلی قویا برجای مانده بود.

۵ موشک برای نابودی حقیقت

در حین بازدید، شنیدم که آن عصر کذایی بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر از دوستان و همکارانم در این ساختمان سخت مشغول اطلاع رسانی آخرین وقایع و حوادث جنگ تحمیلی  بودند...

چگونه می‌شود که ساختمان رسانه‌ای را بمباران کنند؟ مگر رسانه جز انتشار اخبار و اطلاع رسانی چه فعالیت دیگری دارد؟

روابط عمومی معاونت سیاسی، از شاهدان عینی واقعه تجاوز به حریم کشور و حمله به صدا و سیما می‌گوید: ما تنها اسلحه‌مان قلم‌مان بود. اینجا نه از سانتیفیوژ خبری بود نه از تسلیحات هسته‌ای و غیر هسته‌ای. اینجا کاغذ و قلم و حقیقت تنها چیزی بود که در دست داشتیم و دشمن آن را هدف گرفته بود.

این فرد مطلع به سمت شرقی ساختمان اشاره می‌کند: پخش شبکه ۴ در این قسمت بود که شهید نیما رجب‌پور پیکر مطهرش آماج ترکش‌های متجاوز قرار گرفته بود. 

مدیر کل روابط عمومی سازمان صدا و سیما نیز در ادامه اظهار کرد: رژیم صهیونیستی برای نابودی قلم و کاغذ و حقیقت، بیش از ۵ موشک شلیک کرد، اما حقیقت امری نابود شدنی نیست.

به داخل ساختمان سوخته شیشه‌ای وارد می‌شویم سوخته میز سلام خبرنگار که مجله صبحگاهی شبکه خبر است نخستین چیزی است که از میان تل خاکستر‌ها به چشم می‌خورد. 

در ادامه این بازدید، رئیس رسانه ملی نیز در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: با وجود این حمله وحشیانه تمام عزم و اراده همکاران ما در پوشش اخبار جنگ همچنان برقرار است.

جبلی پس از بیان بخش دیگری از اتفاقات روز واقعه، تاکید کرد: رژیم صهیونیستی همکاران ما را هدف قرار داد و حتی اگر تمام رسانه ملی را نیز نابود می‌کرد، شما در دیگر رسانه‌ها همچنان این مسیر را بهتر و دقیق‌تر ادامه خواهید داد. تمام رسانه‌های کشور عزیزمان هم پیمان، هم قسم و هم افزا هستیم تا از این برهه تاریخی عبور کنیم.

رییس رسانه ملی با اشاره به شجاعت سحر امامی مجری برنامه پخش زنده شبکه خبر و نطق دلیرانه‌اش، گفت: اهالی رسانه در صدا و سیما و حتی دیگر رسانه‌ها همگی یک سحر امامی هستیم. اما خانم امامی نماد مقاومت خبرنگار ایرانی و شجاعت خبرنگار ایرانی در جهان شد. همه خبرنگاران ایرانی این روحیه را دارند و خوشحالیم که جامعه رسانه‌ای و همکارانم در حوزه خبر صدا و سیما سربلند شدند و در حد انتظار و مسوولیتی که از آنها انتظار می‌رفت در عرصه نبرد با رژیم صهیونیستی و اربابانشان حاضر شدند.

جبلی در خاتمه اظهار داشت: آنچه قوی‌تر شده و به هیچ وجه تحت تاثیر این حمله قرار نگرفته، روحیه همکاران ماست که صد چندان شده و نشانه آن اعلام آمادگی و همبستگی همه جامعه رسانه‌ای کشور است که همگی با شعار «ما هم خبرنگار صدا و سیما هستیم» در کنار رسانه ملی حضور دارند.

تیم بازدیدکننده از پله‌های سوخته در حالی که خاکستر و خورده شیشه‌های زیر پای با هرگام فریاد قژاقژ فرویختن هیمنه پوشالی رژیم کودک‌کش، به آسمان برمی‌خواست. پس از بررسی وضعیت فیزیکی ساختمان به همراه فرزانه آذرفام می‌شوم تا در طبقه اول و تحریریه و میز کارش رفته و اوضاع و احوال را جویا شویم. هنوز قلم و کتابی که در حال مطالعه آن بود روی میزش بود به همراه لیوان‌اش و تعدادی برگه آفیش‌های روزانه‌اش و...

سوخته و بیقوله این ساختمان گر چه به شدت متاثرمان کرد اما این تنها یک سازه بود. مهم این است که رسانه و حقیقت را خاموشی نمی‌گیرد. اما راستش مقابل حوض سابقا زیبای ساختمان شیشه‌ای سوخته، سایه خنکی یافته و لختی نشسته‌ام و فکر می‌کردم؛ خداروشکر دوستانم دور و نزدیکم گزندی ندیده بودند، تصویر یکایک آنها از ذهنم می‌گذشت و به این فکر می‌کردم که از بدو پیدایش رسانه‌های جمعی در جهان، در کدامین جنگ چنین تجاوز ناجوانمردانه‌ای به مردم شده است؟ کجای جهان؟ که یادم آمد پیشتر خبرنگاری از غزه برادرش، همکارش و... در مقابل چشمانش، توسط این غده سرطانی به شهادت رسیدند! گویا در هر توحشی در تاریخ بشر همیشه پای نتانیاهو در میان است.

دیگر پیش از ظهر بود که مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی برای گرفتن عکس یادگاری هریک از بازدیدکنندگان را مبهوت از گوشه‌ای فرا خواند. اگر چه نهاری تدارک دیده شده بود ولی لقمه‌ها به سختی از گلو پایین می‌رفت و سکوتی عجیب بین خبرنگاران حکم می‌کرد. شاید همه به روز پیروزی فکر می‌کردیم.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *