صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

فراخوان رئیس عدلیه به اصحاب رسانه

صفحات داخلی

یادداشت|

نگاهی به سریال پایتخت/ وقتی همه‌چیز معمولی بود

۲۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۰:۴۸
کد خبر: ۴۸۳۱۰۱۴
در خلال انبوه سریال‌های بی‌کیفیت تلویزیون با بازیگران اغلب درجه دو و درجه سه، پخش سریال «پایتخت ۷» قطعا اتفاق مهمی برای رسانه ملی است. اتفاق مهمی است چون حداقل چهار بازیگر درجه یک سینمایی دارد، که بهرام افشاری آن در حال حاضر سوپراستار کمدی سینمای ایران است. 

علی رزاقی بهار - روزنامه‌نگار: ژانر سریال پایتخت کمدی است و کمدی معمولا از ژانرهای دیگر چه در تلویزیون و چه در سینما پرمخاطب‌تر است. شش فصل قبلی این مجموعه تلویزیونی پرمخاطب و خاطره‌انگیز بوده و حتی تبدیل به خاطره جمعی بخشی از مردم شده است؛ پس بدون توجه به کیفیت فصل هفتم به طور مشخص این سریال چندپله از تولیدات دیگر رسانه ملی بالاتر است. 

فصل ۷ سریال «پایتخت» با همه انتقادات از جمله نداشتن قصه و روایت محکم، دیالوگ‌های قوی بدون در نظر گرفتن دیالوگ‌های نقی معمولی، هما و بهتاش در سکانس ماندگار این مجموعه (تنش میان نقی و بهتاش)، نشان دادن چهره‌های خاکستری زیاد با انبوه مشکلات ریز و درشت، اغراق در برخی موضوعات مثل تحویل زمین به نقی، ماشین پرنده، مریضی بهتاش و آزمون‌های ارشاد داماد جدید خانواده و…. بسیار دوست‌داشتنی و جذاب است و به جرات از فصل شش آن پرداخت، طنزهای کلامی و موقعیت بهتری دارد. بازی‌ها کاملا طنازانه است، هرکس به خوبی در نقش خودش فرو رفته است، مسائل اخلاقی و مذهبی را بزرگ‌نمایی نمی‌کند و آنچه نشان می‌دهد بخشی از واقعیت جامعه و زندگی روزمره مردم است. 

خانواده نقی معمولی کاملا معمولی است و در این سال‌ها هیچ پیشرفتی نکرده‌اند؛ اجازه‌نشین هستند، دختران دانجشو و دم بخت دارند، سرپرستی خواهر نقی به عهده آنان است، مشکل بی‌کاری برای بهروز وجود دارد و ده‌ها شاهد مثال دیگر، اما یک خانواده هستند، خانواده به معنای واقعی خانواده. هرکس در جایگاه خودش مورد پذیرش و احترام است اگرچه نقدهای جدی به او داشته باشند اما بزرگ‌تر و کوچیک‌تر آداب خودش را دارد. مادر محترم و گوش شنواست و پدر در تلاش برای بهتر کردن شرایط. 

«پایتخت ۷» در ۲۲ قسمت خود برخلاف بسیاری از سریال‌های ایرانی اصلا رها نشد، موسیقی‌های الکی و تصاویر تکراری و بی‌هدف نداشت، ریتم به درستی در اختیار داستان بود و فرازها و فرودهایش درست کنار هم جا گرفته بود. از سکانس خواستگاری با بستنی تا حمله خرس و حتی نحوه خواستگاری رحمت با فیلم معده هما همه دارای انسجام بود و از همه مهم‌تر داستان را پیش می‌برد. 

با این حال «پایتخت ۷» هرگز یک سریال خیلی درجه یکی نبود، اگرچه در رسانه ملی دیدن سریال درجه یک معمولا در هر دهه شاید یک بار اتفاق بیفتد، اما مجموعه‌ای قابل دفاع و طناز بود. 

یک سریال معمولی مثل خانواده معمولی دوست‌داشتنی و در عین حال گاهی اعصاب خردکن که همه را برای فصل هشتم مشتاق نگه داشت. 

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *