خاطرات سرلشکر صفوی از حضور در نوفللوشاتو و پاریس
دستیار و مشاور عالی مقام معظم رهبری گفت: وقتى امام خمینى (ره) را دیدم، حالتى به من دست داد که در طول زندگى و عمرم آن لحظه را هرگز فراموش نمیکنم.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی مقام معظم رهبری خاطره های خود از حضور در فرانسه و در معیت امام خمینی (ره) را اینگونه بیان می کند:
«موقع ظهر وارد منزل مسکونى امام خمینی (ره) شدم. ایشان به اتفاق همراهان براى اقامه نماز ظهر و عصر آماده می شدند. وقتى امام را دیدم، حالتى به من دست داد که در طول زندگى و عمرم آن لحظه را هرگز فراموش نمیکنم. نورانیت چهره امام (ره)، حالت چشم ها، قد رشید و جذابیت سیماى ایشان، مرا غرق وجودشان ساخت. وقتى دست ایشان را بوسیدم بى اختیار گریه کردم، گریه اى از ته دل با تمام وجود و شیفتگى، از شدت گریه (که از سر شادى بود) کنترل خود را از دست داده بودم. براى اولین بار بود که امام و مرجع تقلید خود را می دیدم و حالتى در وجودم احساس کردم که وصف ناپذیر است.
در مدتى که من در نوفل لوشاتو بودم، خاطرم هست که دانشجویان زیادى از مناطق مختلف فرانسه و بعضاً از سایر نقاط اروپا به دیدن ایشان می آمدند و شخصیتها و روحانیون بزرگوارى از ایران نیز به ملاقات امام (ره) مى آمدند و این روستا تبدیل به یک مرکز تحولات سیاسى مربوط به ایران و منطقه شده بود. آن خانه اى که امام (ره) و خانواده محترمشان در آن زندگى مى کردند، ظاهراً اجاره اى بود، اما خانه اى که روبه روى بیت امام (ره) قرار داشت و محل حضور میهمانان، ملاقات کنندگان و خبرنگاران بود، به یک ایرانى مقیم فرانسه تعلق داشت که در اختیار امام (ره) قرار داده بود. نمازهاى جماعت هم در همین خانه برگزار مى شد. معنویت خاصى در نمازهاى جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء برقرار بود؛ اگر هوا بارانى بود نماز در طبقه دوم ساختمان که فضاى کوچکى هم داشت، برگزار مى شد و اگر هوا مناسب بود در محوطه آن خانه و در نزدیکى یک درخت سیب برقرار مى شد.
شخصیت بزرگوار مرحوم حاج سیداحمد خمینى که مسئولیت و سازماندهى تمام برنامه هاى امام (ره) را به عهده داشت و تقسیم وظیفه اى که ایشان براى افراد خدمتگزار در بیت حضرت امام کرده بود، در پیشبرد کارها بسیار مهم بود؛ مثلاً شهید بزرگوار حاج مهدى عراقى مسئول تدارک و تهیه غذاى میهمانان بود. حاج مهدى عراقى براى همه حضار غذاى ساده اى تدارک مى دید. تعداد زیادى تخم مرغ را در یک دیگ بزرگ روى گاز قرار مى داد و به صورت آبپز مى پخت و همراه با نصف نان باگت در اختیار میهمانان قرار مى داد. در بعضى از روزها هم یک یا دو گوسفند را خریدارى مى کرد و در باغى که در پشت همان خانه محل دیدار و ملاقاتها بود، ذبح مى کرد و پس از کندن پوست و قطعه قطعه کردن گوشت آن، آبگوشت مفصّلى تهیه کرده و به هر کدام از میهمانان یک کاسه آبگوشت و یک نصفه نان باگت مى داد که این غذا فوق العاده خوشمزه بود. از دیگر شخصیتها و مقام هایى که در بیت امام (ره) فعالیت داشتند، خانم دباغ بود. ایشان که با آقاى مهندس غرضى در سوریه، لبنان فعالیتهایشان را هماهنگ مى کرد، در نوفل لوشاتو هم در بیت امام کمک مى کرد و در ضبط و تکثیر پیامها و اعلامیه هاى امام (ره) مشغول به کار بود.
در همان خانه اى که محل ملاقاتهاى امام (ره) بود، زیرزمینى قرار داشت که صحبتها، پیامها و سخنرانى هاى حضرت امام (ره) بعد از ضبط بر روى نوارکاست توسط آقاى سراج الدین موسوى به یاران و دوستان امام در ایران مى رسید. به طور مثال با اصفهان تماس مى گرفت و نوار ضبط شده را پشت گوشى تلفن مى گذاشت و آنهایى که در اصفهان بودند، نوار را ضبط مى کردند از آنجا که هم گواهینامه بین المللى داشتیم و هم به زبان انگلیسى آشنا بودیم به راحتى مى توانستیم صحبت کنیم و در خیابانهاى پاریس رانندگى کرده و مواد مورد نیاز را از فروشگاهها خریدارى کنیم. بعضى از اوقات هم پیگیرى چاپ و تکثیر اعلامیه هاى امام (ره) به عهده ما بود. ما این اعلامیهها را به پاریس مى بردیم و تکثیر مى کردیم تا بین میهمانان و ملاقات کنندگان با حضرت امام توزیع شود. محل استراحت و خواب ما در همان خانه (محل دیدارها) بود. در اواخر حضورمان در نوفل لوشاتو براى مدت کوتاهى یک هتل در نزدیکى محل اقامت امام (ره) براى میهمانان اجاره کرده بودند که ما در آن هتل استراحت مى کردیم.
در همین دوران که ما در پاریس بودیم، بعضى وقتها به دیدن و تماشاى این شهر مى رفتیم؛ مکانهایى چون برج ایفل، خیابان شانزهلیزه و مقبره سرباز گمنام و متروهاى دوطبقه شهر که در دو سطح خطوط رفت و آمد مى کردند، خیلى برایمان جالب و تماشایى بود و جاذبه توریستى خاصى داشت.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *