جنایت‌های رژیم صهیونیستی و آشکار شدن نفرت غرب نسبت به فلسطین

15:40 - 08 آبان 1402
کد خبر: ۴۷۴۱۷۱۴
دسته بندی: حقوق بشر ، عمومی
جنایت‌های رژیم صهیونیستی و آشکار شدن نفرت غرب نسبت به فلسطین
جنایت‌های اخیر رژیم صهیونیستی در نوار غزه، نفرت غرب علیه فلسطین را بیش از پیش آشکار کرده است.

خبرگزاری میزان - بمباران جاری نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی، حمایت گسترده غرب را از این رژیم همراه با درخواست‌های نسل‌کشی برای «پایان دادن» به فلسطین از سراسر طیف سیاسی غرب به همراه داشته است.

در واقع، حتی صدا‌هایی که با فلسطینی‌ها همدردی می‌کنند، عملیات مقاومت فلسطین از روز ۷ اکتبر (۱۵ مهر) را محکوم کردند؛ آن‌ها همچنین برای پیشبرد تبلیغات رژیم صهیونیستی، از جمله ادعا‌های عجیب درباره سر بریدن عجله کردند که بعد از سوی همان رسانه‌های غربی مانند «سی‌‎ان‌ان» که در ابتدا به انتشار این جعلیات کمک کردند، بی سروصدا پس گرفته شد.

نفرت متعصبانه غرب علیه فلسطین

این نفرت متعصبانه غربی‌ها از فلسطین و ستایش رژیم صهیونیستی، بیشتر عرب‎ها را شوکه کرده است، حتی آن‌هایی که قبلا غرب را دشمن اصلی مردم فلسطین می‌دانستند.

در طول چهار دهه گذشته، این تصور غلط از سوی فعالان اقتصادی و نخبگان سیاسی عرب لیبرال و طرفدار غرب وجود داشته است که لیبرال‌های غربی و حتی برخی محافظه‌کاران دیدگاه خود را نسبت به فلسطینی‌ها تغییر داده و خصومت کمتری نسبت به گذشته دارند.

این تغییر در نگرش غربی‌ها از فلسطین محدود به قربانیان قتل‌عام‌هاست، اما به حمایت غرب از حق فلسطینی‌ها برای مقاومت در برابر استعمارگران ترجمه شده است، هرگونه همدردی که فلسطینی‌‎ها دریافت می‌کنند، همیشه با حمایت همیشگی غرب از رژیم صهیونیستی، صرف نظر از اینکه چه تعداد فلسطینی را قتل‌عام می‌کند، وجود دارد.

اقدامات و رویکرد تحقیرآمیز نسبت به مردم فلسطین یک سنت محکم است که به قرن نوزدهم باز می‌گردد؛ در آن زمان، فلسطینیان بومی در برابر متعصبان سفیدپوست آمریکایی، انگلیسی و آلمانی که به دنبال ایجاد مستعمرات خود در فلسطین بودند، مقاومت کردند. 

انگلیسی‌ها همچنین از پروژه اعزام افراد به فلسطین برای استعمار آن حمایت کرده بودند، اما از آنجایی که این پروژه به موفقیت محدودی دست یافت، منجر به ظهور صهیونیسم شد.

تحقیر نژادپرستانه اروپایی و آمریکایی نسبت به فلسطینی‌ها از نگرش‌های سنتی استعماری سفیدپوستان نسبت به مردم غیرسفید پوست قبل از جنگ جهانی دوم ناشی می‌شد.

مخالفت همیشگی غرب با ایستادگی و مقاومت فلسطین

اعلامیه «بالفور» انگلیس و جامعه ملل که تعهد بالفور را پس از جنگ جهانی اول پذیرفتند، مردم فلسطین را در بهترین حالت برای انتقال یهودیان اروپایی از اروپا به فلسطین به عنوان مستعمره‌نشین، «آزاردهنده» و در بدترین حالت «اجتناب‌ناپذیر» می‌دانستند.

پس از اخراج بیشتر مردم فلسطین از سوی صهیونیست‌ها در سال ۱۹۴۸، فلسطینی‌های ناگزیر بار دیگر چیزی جز «مشکل پناهندگان عرب» نبود، زیرا فراموش می‌شدند. 

پس از قتل عام صبراوشتیلا در سپتامبر ۱۹۸۲، با تصاویر غیرنظامیان سلاخی شده فلسطینی بر روی جلد مجلات جریان اصلی غرب، مفسران سیاسی غربی شروع به طیف وسیعی از دیدگاه‌های خود نسبت به فلسطینی‌ها کردند، از دیدگاه‌های منتقد و خصمانه گرفته تا دوستانه.

در حالی که به نظر می‌رسید سطوح مختلف خصومت و دوستی منعکس کننده تفاوت‌های اساسی است، آن‌ها در واقع فرضیات اساسی یکسانی داشتند. 

برای بسیاری از فلسطینی‌ها و عرب‎ها، دوگانگی غرب نسبت به فلسطین، هر چند در همدردی متواضعانه‌اش، تحولی امیدوارکننده به نظر می‌رسید، اما نخبگان سیاسی هیجان‌زده احساس می‌کردند که این دوگانگی به پیشبرد مبارزه فلسطین کمک می‌کند.

در حالی که برخی از غربی‌ها ممکن است با فلسطینی‌ها به عنوان قربانیان ظلم و ستم رژیم صهیونیستی همدردی کنند، آن‌ها با هیچ نوع مقاومتی که فلسطینیان اتخاذ می‌کنند، موافق نیستند.

مقاومت فلسطین که همیشه در دفاع از خود در برابر استعمارگران مهاجم خارجی استوار بوده و باقی می‌ماند، از سوی مقام‎ها و رسانه‌های غربی به‌عنوان بخشی از کارزار «یهودستیزی» تلقی می‌شود تا مقاومت در برابر استعمارگران صهیونیست. 

عملیات طوفان الاقصی باعث شد تا غرب از همه طیف‌های سیاسی به موضع پیش‌فرض خود بازگردند، یعنی موضع محکومیت صریح مقاومت فلسطینیان بومی و حمایت از استعمارگران اروپایی آنها. 

دلیل کمی وجود دارد که این نفرت غرب از مردم فلسطین، کسی را در جهان عرب شوکه کند؛ این تعصب از قرن نوزدهم ثابت بوده است.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *