رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی
گشتی در تاریخ حقوق بشر غرب|

باغ وحش‌های انسانی در غرب؛ روی دیگر سکه استعمار و نژادپرستی

16:34 - 10 دی 1402
کد خبر: ۴۷۵۲۲۱۸
دسته بندی: حقوق بشر ، عمومی
باغ وحش‌های انسانی در غرب؛ روی دیگر سکه استعمار و نژادپرستی
باغ وحش‌ها و نمایشگاه‌های انسانی در غرب تا اواخر قرن بیستم میلادی با هدف نمایش آنچه برتری فرهنگ غربی خوانده می‌شد، برگزار می‌شدند.

خبرگزاری میزان – باغ وحش‌های انسانی در قرون ۱۹ و ۲۰ بر پایه نژادپرستی و ایده ادعایی برتری جامعه غربی و نمایش آنچه فرودستی دیگر فرهنگ‌ها در جهان غرب خوانده می‌شد، ایجاد شدند.

اصل برپایی این باغ وحش‌های انسانی تحقیر و انسانیت‌زدایی از افراد از فرهنگ غیر غربی بود؛ اگرچه نخستین باغ وحش انسانی در مکزیک برای نمایش افراد گوژپشت، آلبینوها، ... ایجاد شد، اما نخستین باغ وحش انسانی در دوره رنسانی در یک باغ بزرگ در واتیکان برپا شد.

در این باغ وحش که یک کاردینال در قرن شانزدهم ایجاد کرد، انسان‌ها در کنار حیوانات در معرض نمایش قرار می‌گرفتند؛ در آن زمان گزارش‌هایی وجود داشت که در باغ وحش کاردینال مدیچی گروه‌هایی از به اصطلاح وحشی‌ها (اصطلاحی که کریستف کلمب از آن برای توصیف اقوام ناشناخته و بومی استفاده کرد) وجود دارند که به بیش از ۲۰ زبان از جمله تاتاری، آفریقایی و هندی صحبت می‌کنند.

اگرچه روند احداث باغ وحش‌های انسانی با رشد استعمارگری کشور‌های غربی تسریع شد، اما از دهه ۱۸۵۰ به بعد بود که این باغ وحش‌های انسانی رایج شدند و از دهه ۱۸۷۰ بیشتر کشور‌های غربی دارای این نوع از باغ وحش‌ها بودند.

بسیاری از شهر‌های بزرگ اروپا مانند پاریس، هامبورگ، لندن و میلان و شهر‌های بزرگ آمریکا مانند نیویورک و شیکاگو در دهه ۱۸۷۰ دارای باغ وحش انسانی بودند؛ این باغ وحش‌ها که محلی برای کلیشه‌سازی و نمایش برتری غربی بودند، رفته رفته گسترش یافتند تا روایت امپریالیستی را ترویج کنند: انسان‌های غیر غربی مستحق انقیاد هستند.

کشور‌های غربی دارای جمعیت بومی نیز فرصت را مناسب یافته و باغ وحش‌های انسانی را برای نمایش بومیان خود راه‌اندازی کردند؛ این باغ وحش‌ها در کشور‌های غربی با چنان استقبالی مواجه شدند که در دهه ۱۸۸۰ نمایشگاه‌های جهانی برای نمایش این افراد به کرات برگزار شدند.

در نمایشگاه جهانی پاریس در سال ۱۸۸۹ حدود ۲۸ میلیون نفر از آنچه دهکده سیاه‌پوستان با حضور ۴۰۰ بومی آفریقایی ایجاد شد، دیدن کردند؛ نمایشگاه‌های مشابهی نیز در هلند با استفاده از بومیان سورینامی، بلژیک با استفاده از بومیان کنگویی و اسپانیا با نمایش بومیان فیلیپینی برگزار شد.

برگزاری این نمایشگاه‌ها در موارد متعددی به خیزش‌های ضد استعماری مانند آنچه در ۱۸۹۶ در فیلیپین رخ داد، منجر شدند.

جوامع علمی کشور‌های غربی با دیده تحسین به برگزاری این نمایشگاه‌ها نگریسته و مدعی بُعد آموزشی آن‌ها بودند؛ در حالی که اساس این نمایشگاه‌ها نمایش برتری ادعایی غربی بود.

از اواخر دهه ۱۸۰۰ تا حدود دهه ۱۹۵۰ باغ وحش‌های انسانی در سطح بین‌المللی به‌صورت آشکار وجود داشتند؛ از اروپا تا نیویورک، افراد رنگین‌پوست شامل بومیان، آفریقایی‌ها، آسیایی‌ها و لاتین تبار‌ها به‌صورت برهنه یا با لباس در زیستگاه‌های طبیعی‌گرایانه ساخته دست بشر در باغ وحش‌های انسانی به نمایش در می‌آمدند؛ تماشاگران آن را نوازش می‌کردند یا از آن‌ها عکس می‌گرفتند، چون از نظر آن‌ها این افراد «حیوانات عجیب و غریبی» بودند.

در بیشتر موارد، دلیل اصلی انتخاب افراد برای نمایش در باغ وحش‌های انسانی ویژگی‌های جسمی غیرمعمول آن‌ها مانند چشمان بزرگ بود.

کار این باغ وحش‌های انسانی تا جایی بالا گرفته بود که برخی از ثروتمندان غربی برای بازدید اختصاصی از این باغ وحش‌ها در ملک خود پول‌های هنگفتی می‌پرداختند.

دیگری‌سازی و انسانیت‌زدایی؛ هدف اصلی برگزاری باغ‌ وحش‌های انسانی

هدف از برگزاری باغ وحش‌های انسانی در کشور‌های غربی دیگری‌سازی و انسانیت‌زدایی از افراد در فرهنگ‌ها و نژاد‌های غیرغربی بود.

آن‌ها تلاش داشتند تا از استعمار برای غیرانسانی کردن سیستماتیک مردم مستعمره استفاده و اینگونه جنایت‌های خود را توجیه کنند.

این تلاش کشور‌های غربی تاثیر فراگیر و درازمدتی بر زندگی مردم این کشور‌ها داشته است؛ این تاثیر‌ها در ابعاد مختلف زندگی مردم غرب خود را نشان می‌دهد، از برند‌های نژادپرستانه کالا‌ها تا لباس‌های تحقیرآمیز هالووین.

تاثیر مهم انسانیت‌زدایی از بومیان در آمریکا و کانادا بسیار گسترده ادامه دارد که یکی از نمود‌های آن ناپدیدشدن سالانه ۵ هزار و ۵۰۰ زن و دختر بومی در آمریکا است.

تراژدی زندگی در باغ وحش‌های انسانی

شاید غربی‌ها باغ وحش‌های انسانی را دوست داشتند، اما افرادی که مجبور به زندگی در آن‌ها بودند، ناچار به تحمل تجربه‌ای به شکل باورنکردنی تحقیرکننده و البته خطرناک بودند.

تئودور، کودک کامرونی بود که در باغ وحش انسانی بزرگ شد؛ پدر تئودور برای داشتن زندگی بهتر به آلمان مهاجرت کرد و در نهایت در باغ وحش انسانی برلین شغلی پیدا کرد.

وقتی تئودور یک ساله بود، مادرش درگذشت و دادگاه نتیجه گرفت که پدرش توانایی نگهداری از چهار فرزندش را ندارد و آن‌ها را به چهار باغ وحش انسانی مختلف فرستاد.

ادامه زندگی تئودور نیز در اردوگاه کار اجباری گذشت؛ وی در دوران جنگ سرد به‌عنوان جاسوس کار می‌کرد.

رونق زیاد باغ وحش‌های انسانی در بلژیک

بلژیک یکی از کشور‌هایی بود که باغ وحش‌های انسانی در آن رونق بیشتری داشتند.

در طول سلطنت تقریبا ۵۰ ساله لئوپولد از ۱۸۶۵ تا ۱۹۰۹، هزاران نفر از مردم کنگو، مستعمره بلژیک به‌عنوان ابزار تبلیغاتی برای پروژه ساخت امپراتوری پادشاهی بلژیک به این کشور آورده شدند.

لئوپولد با نمایش مردم کنگو امیدوار بود که علاقه به مستعمره بلژیکی خود را برانگیزد و حمایت بیشتری از مردم به دست آورد؛ وی در تمام این مدت جنایت‌هایی را که تحت سیستم استعماری خود مرتکب شده بود، پنهان می‌کرد.

باغ وحش‌های انسانی در بلژیک تا دهه ۱۹۵۰ وجود داشتند؛ در سال ۱۹۵۸ نمایشگاه جهانی بروکسل یک به اصطلاح دهکده کنگویی را برگزار کرد.

باغ وحش‌های انسانی در آلمان

تاریخ برپایی باغ وحش‌های اانسانی در آلمان بسیار طولانی است.

آلمان در سال ۲۰۰۵ در شهر آگسبورگ به بهانه برگزاری جشن فرهنگ آفریقایی یک به اصطلاح دهکده آفریقایی را در مرکز باغ وحش شهر در کنار قفس میمون‌ها برگزار کرد که انتقادها و اعتراض‌های جدی را به‌دنبال داشت.

باغ وحش انسانی در پرتغال

در سال ۱۹۴۰ در لیسبون، پایتخت پرتغال به‌عنوان یکی از قدرت‌های استعماری اروپایی نمایشگاه جهانی با حضور مردمان مستعمره برگزار شد.

باغ وحش‌های انسانی در انگلیس

انگلیس در سال‌های مختلف در اواخر قرن نوزدهم و تا نیمه قرن بیستم باغ وحش‌های انسانی را برگزار کرد.

به‌عنوان مثال، در سال ۱۹۲۵ یک باغ وحش انسانی در منچستر انگلیس تحت عنوان «آدم‌خواران» برگزار شد که در آن سیاه‌پوستان آفریقایی با لباس‌های ظاهرا بومی به نمایش گذاشته شده بودند.

باغ وحش‌های انسانی در آمریکا

باغ وحش‌های متعددی در شهر‌های مختلف آمریکا وجود داشتند؛ آن‌ها از فیلادلفیا گرفته تا سانفرانسیسکو و از نیویورک گرفته تا شیکاگو فعال بودند.

در سال ۱۹۰۶ در باغ وحش برانکس در شهر نیویورک آمریکا، نمایشگاهی به نام خانه میمون وجود داشت که در اصل یک باغ وحش انسانی بود.

در این باغ وحش، زنی سیاه‌پوست که مبتلا به بیماری استیاتوپیجیا (تجمع چربی در برخی نواحی بدن که سبب بزرگ شدن غیرعادی آن بخش بدن می‌شود) وجود داشت؛ البته این ویژگی برای زنان آفریقایی تبار معمول است، اما از نظر غربی‌ها این ویژگی جاذبه‌ای عمومی بود که باید به نمایش در می‌آمد.

با وجود این با زن مذکور مانند یک حیوان خانگی رفتار می‌شد؛ وقتی او در سن ۲۶ سالگی درگذشت بخش‌هایی از بدن او در شیشه‌های بزرگ الکل قرار داده شد؛ این شیشه‌ها تا سال ۱۹۷۴ در موزه انسان شناسی پاریس به نمایش گذاشته شده بود تا اینکه در سال ۲۰۰۲ بقایای این زن برای دفن به زادگاهش در آفریقا بازگردانده شد.

البته ایجاد باغ وحش‌های انسانی با حضور سرخپوستان نیز سود‌های هنگفتی را به جیب برگزارکنندگان آمریکایی سرازیر می‌کرد.

در دهه ۱۹۳۰ نوع جدیدی از باغ وحش‌های انسانی در آمریکا ظاهر شد.

باغ وحش‌های انسانی در فرانسه

باغ وحش‌های انسانی در فرانسه تا دهه ۱۹۳۰ وجود داشتند؛ البته با گذشت زمان نام آن‌ها به نمایشگاه‌های جهانی انسانی تغییر یافته بود که هدف آن‌ها مثلا نمایش زندگی مردم از قومیت‌ها و نژاد‌های دیگر بود.

چنین نمایشگاه‌هایی با حضور انسان‌های برهنه یا نیمه برهنه در قفس‌های بزرگ در سال‌های ۱۹۰۶ و ۱۹۲۲ در مارسی و در ۱۹۰۷ و ۱۹۳۱ در پاریس برگزار شدند.

نمایشگاه سال ۱۹۳۱ شاهد بازدید ۳۴ میلیون نفر طی مدت شش ماه بود.

آخرین باغ وحش انسانی در فرانسه در سال ۱۹۹۴ برگزار شد.

نوادگان قربانیان باغ وحش انسانی در پاریس در سال‌های اخیر با طرح شکایت‌هایی خواستار دریافت غرامت و در مواردی موافقت با بازگرداندن بقایای اجداد خود از موزه‌های این کشور به خاک خودشان شدند.

باغ وحش‌های انسانی در سراسر اروپا مانند اسپانیا و سوئیس نیز وجود داشتند.

تاریخ هولناک و استثمارگرانه باغ وحش‌های انسانی

در دورانی که برده‌داری در بیشتر نقاط جهان لغو شده بود، باغ وحش‌های انسانی برای میلیون‌ها اروپایی و آمریکایی یک جاذبه محبوب بودند.

نخستین باغ وحش به‌صورت رسمی در سال ۱۸۷۴ در اوج انقلاب صنعتی توسط یک فروشنده حیوانات آلمانی ایجاد شد؛ در آن زمان مردم کشور‌های اروپایی مانند انگلیس و آلمان پول کافی برای صرف هزینه‌های فراغت داشتند و همین امر سبب محبوب شدن این باغ وحش شد.

کارل هاگنبک پس از کسب موفقیت در این زمینه تصمیم گرفت قدمی فراتر گذاشته و انسان‌ها را نیز به نمایش بگذارد؛ خمیرمایه این ایده، نژادپرستی عمیقی بود که در وی و جامعه‌اش وجود داشت.

در آن زمان در بیشتر کشور‌های اروپایی، این باور وجود داشت که آفریقایی‌ها در سلسله مراتب بشریت فقط چند پله برتر از حیوانات هستند.

هاگنبک با استفاده از روش قدیمی آدم‌ربایی و استثمار یک صنعت سودآور را ایجاد کرد.

در این باغ وحش‌های انسانی شی‌سازی انسان‌ها با رعایت نکردن حریم خصوصی آن‌ها از جمله از طریق تشریح و نمایش اجساد پس از مرگ بدون رضایت صورت می‌گرفت.

باغ وحش‌های انسانی روی دیگر سکه نژادپرستی و استعمار

باغ وحش‌های انسانی روی دیگر سکه نژادپرستی و استعمار بودند؛ این مراکز همچنین بالاترین نقطه نژادپرستی علمی نیز محسوب می‌شدند.

در واقع، باغ وحش‌های انسانی و البته نمایشگاه‌های انسانی محل پرورش کلیشه‌های نژادپرستانه بودند؛ به بازدیدکنندگان نمایشی دروغین از آفریقا و دیگر مناطق ارائه شد که عامدانه بر تحقیر استوار بودند.

به عبارت بهتر، نمایشگاه‌ها و باغ‌ وحش‌های انسانی نتیجه تفکر استعماری غربی بود.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *