رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

نگاه به شرق و جریان تحریف

8:41 - 31 شهريور 1400
کد خبر: ۷۵۹۹۸۶
محمد صالح جوکار در یادداشتی نوشت: به دلیل عضویت روسیه و چین در سازمان همکاری شانگهای، این نهاد از طرف آمریکا تهدیدی قابل‌توجه محسوب می‌شود چراکه ابعاد نفوذ کاخ سفید در منطقه را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.

_ محمد صالح جوکار در روزنامه حمایت نوشت: پذیرش دائم ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای عامل مؤثری برای توازن بخشی به روابط خارجی جمهوری اسلامی به شمار می‌رود. آیت‌الله رئیسی و وزیر امور خارجه کشورمان در بدو آغاز به کار دولت به‌صراحت اعلام کردند که بنای سیاست خارجی ایران بر همکاری با کشور‌های منطقه و همسایگان استوارشده و نگاه به شرق آسیا در اولویت است. این در حالی است که یکی از پروژه‌های سنگین و همیشگی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، انزوای ایران از منظر دیپلماتیک بوده و به همین مناسبت، کاخ سفید و شرکایش همیشه درصدد بودند که میان ایران با سایر کشور‌ها و نهاد‌های جهانی اختلاف ایجاد کنند.

جان‌مایه این اختلاف‌افکنی، فشار «تحریمی» و «اقتصادی» است، چون هر راهی که به فکرشان رسید، آزمودند و به در بسته خوردند. طبعاً کشوری که نتواند با دیگران ارتباط حسنه داشته باشد و دولت‌ها از بابت ارتباط گرفتن با ایران دچار هزینه شوند از قدرت کافی برای کاهش فشار‌ها نیز برخوردار نیست و نمی‌تواند آن‌طور که باید، تحریم‌ها را مهار کند. این یکی از اهداف اخلالگری غرب در مناسبات خارجی ایران بود. از سوی دیگر همان‌طور که در طول حداقل سه ماه گذشته شاهد آن بوده‌ایم، آمریکا و تروئیکای اروپایی به‌شدت به دنبال آغاز مذاکرات به‌اصطلاح «احیای برجام» با ایران هستند و تصور آن‌ها این است که با ادامه فشار تحریم‌ها به امتیازدهی، متقاعد می‌شویم. عضویت در سازمان بزرگ و شاخص سازی مثل سازمان همکاری شانگهای، این امکان را برای جمهوری اسلامی فراهم می‌کند که از آن به‌عنوان یک اهرم علیه غرب در مذاکرات وین استفاده کنیم.

قابل انکار نیست که سیاست برجام‌پایه گذشته، خسارت‌های فراوانی به کشور وارد کرده است. از یک‌سو، غرب به تعهداتش در برجام پایبند نبود و نخواست در برابر آمریکا بایستد و از طرف دیگر، سردی روابط با شرق اجازه نداد تا مفری از این وضعیت شکل بگیرد. بنابر آخرین گزارش وزارت خارجه از برجام به مجلس شورای اسلامی؛ «با خوش‌خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمی‌افتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان می‌کردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه می‌شدیم.» بنابراین، تمدید نامحدود تحریم‌های وحشیانه، ناشی از عدم توازن در سیاست خارجی بود و در مقطع فعلی که تعامل با غرب به دلیل سیگنال‌های ضعف در سال‌های گذشته با دشواری و چالش مواجه است، ضروری است تا اضلاع جدیدی از همکاری با قدرت‌های نوظهور جهان ترسیم شود.

منظومه شرق برخلاف منظومه غرب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ‌گاه چالش‌های امنیتی برای کشورمان ایجاد نکردند درحالی‌که در پس هر تحرک دیپلماتیک اروپا و آمریکا، یک پیوست امنیتی وجود دارد. اصرار آن‌ها بر ادامه مذاکره در کنار تداوم تحریم نیز ناظر به مسائل امنیتی است چراکه توطئه‌های چند دهه گذشته آن‌ها با شکست تلخی مواجه شده است. قاعدتاً وقتی امنیت، ضریب خود را از دست بدهد، سرمایه‌گذاران خارجی نیز رغبتی به سرمایه‌گذاری ندارند و این اتفاق مطلوب کشور‌های غربی است. عضویت ایران در پیمان شانگهای شامل تعهدات نظامی کشور‌ها در قبال یکدیگر می‌شود، موضع ایران را در مناسبات بین‌المللی تقویت کرده و جریان امور را به سمت کاهش تحریم‌ها و ارتقای ضریب امنیتی جمهوری اسلامی پیش خواهد برد؛ خروجی این اتفاق، افزایش امنیت و امکان سرمایه‌گذاری بیشتر خارجی است.

از طرفی، سازمان همکاری شانگهای برخلاف نهاد‌های غربی همچون ناتو، یک نهاد کاملاً مخالف با یک‌جانبه‌گرایی آمریکاست و بلوک قدرتمندی علیه غرب محسوب می‌شود. همکاری‌های چندجانبه اعضای پیمان صرفاً به مسائل اقتصادی محدود نشده و برای جلوگیری از نفوذ سیاسی، امنیتی، نظامی و فرهنگی آمریکا، هم‌افزایی برنامه‌ریزی‌شده‌ای را در دستور کار دارند؛ بنابراین پیوستن ایران به پیمان، هم برای سازمان و هم برای ایران منافع متقابل و متعدد در بر خواهد داشت که افزون بر کاهش فشار‌های اقتصادی، غرب را برای تجارت متعادل با کشورمان ترغیب می‌کند.

افزون بر این، وقتی بتوانیم با نگاه به شرق و دیپلماسی سازنده در قبال همسایگان، با نیمی از کشور‌های جهان در این منطقه همکاری و تبادلات مختلف شامل مبادلات اقتصادی داشته باشیم، اقتصاد و معیشت کشور تقویت‌شده و تحریم‌ها هم به‌موازات آن خنثی می‌شوند چراکه دلار از مراودات مالی حذف‌شده و در نتیجه پول ملی ارزش خود را دوباره بازخواهد یافت. شاهد این مدعا آن است که در زمان مذاکره ایران و چین برای نهایی کردن قرارداد راهبردی ۲۵ ساله، طرف‌های غربی خواستار انعقاد توافقاتی مشابه بودند و نمی‌خواستند به‌اصطلاح از قافله عقب بیفتند. این در حالی بود که هنوز دولت جدید روی کار نیامده و از پیوستن ایران به «اس. سی. او» (پیمان شانگهای) خبری نبود. با اینکه طرف‌های غربی متوجه از دست دادن ظرفیت اقتصادی ایران از رهگذر قرارداد راهبردی تهران پکن شده بودند، اما برخی از جریان‌های غافل و مغرض داخلی تلاش بسیاری کردند تا این قرارداد و همچنین عضویت در پیمان شانگهای را تخریب کنند.

نکته اینجاست که اگر آمریکا اختلافاتش را با چین پایان دهد و قرارداد تجاری با این کشور ببندد، از نظر این عده، رویداد بزرگی رخ‌داده، اما چنانچه ایران با کشور‌های صاحب‌نام و پرقدرت شرقی به تفاهم برسد و قرارداد امضا کند، می‌شود قرارداد ننگین و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، قرارداد ناکافی که تنها با پیوستن ایران به معاهدات غربی می‌توان به آن امید داشت!

با این حساب، به دلیل عضویت روسیه و چین در سازمان همکاری شانگهای، این نهاد از طرف آمریکا تهدیدی قابل‌توجه محسوب می‌شود چراکه ابعاد نفوذ کاخ سفید در منطقه را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. طبیعی است که وقتی چین و روسیه به‌عنوان دو تهدید بزرگ در اسناد سالانه امنیت ملی آمریکا ذکر می‌شوند، سازمان‌هایی که این دو کشور در آن‌ها عضو هستند نیز به طریق اولی تهدیدی در برابر اقتصاد آمریکا قلمداد خواهند شد. سخن پایانی اینکه اسطوره‌انگاری از غرب به نحوی که تنها با تعامل با آن‌ها می‌توانیم مشکلاتمان را حل کنیم و مادامی‌که با کدخدا نبندیم نمی‌توان به آینده امیدوار بود، مصداق اتم و اکمل تحریف است و اگر این دیدگاه انحرافی شکست بخورد، جریان تحریم نیز قطعاً عاقبتی جز نابودی ندارد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *