متن کامل مناجات الخائفین + صوت و ترجمه

6:50 - 17 بهمن 1399
کد خبر: ۶۷۲۵۵۷
مناجات الخائفین یکی زا مناجات پانزدگانه است که از امام سجاد (ع) نقل شده است.

- الخائفین در لغت نامه به معنی ترسیدگان است. مناجات الخائفین یکی از مناجات‌هایی است که از امام سجاد (ع) نقل شده است و مضمون کلی آن شکایت از بیان خوف و ترس ا خدا است.

متن کامل مناجات الخائفین + صوت و ترجمه

مناجات الخائفین در کتاب بحارالنوار نقل شده است که همین می‌تواند سند معتبری برای این دعا باشد.

مضامین این دعا عبارتند از:

  • شروع دعا به صورتی است که حس ترحم مخاطب و شنونده برانگیخته شود.
  • بدین جهت که در خداوند تغییر حالات و انفعال راه ندارد، این گونه سخن گفتن، باعث دریافت فزون‌تر رحمت الهی می‌گردد.
  • نشان دادن خود در کمال درماندگی و شرمندگی در درگاه خداوند.
  • باقی بودن بین خوف و رجا و حالتی کسی که نمی‌داند که عاقبت او به خیر و سعادت می‌انجامد یا به شقاوت.
  • امیدواری به رحمت و رأفت خداوند در کنار اقرار به گناهکاری.
  • اهتمام در جهت بندگی با همه اعضا و جوارح.
  • باز بودن در‌های رحمت الهی به روی موحدان و جویندگان رحمت واسعه الهی.
  • درخواست مشاهده جمال خداوند از خودش.
  • اشتیاق داشتن به وصال خداوند.
  • بی‌قراری از فراق حق تعالی و ابراز سوز و گداز درونی برای وصال.

صوت کامل مناجات الخائفین

دانلود صوت مناجات الخائفین

متن کامل مناجات الخائفین

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است؛

إِلٰهِى أَتَراكَ بَعْدَ الْإِيمانِ بِكَ تُعَذِّبُنِى ؟ أَمْ بَعْدَ حُبِّى إِيَّاكَ تُبَعِّدُنِى ؟ أَمْ مَعَ رَجائِى لِرَحْمَتِكَ وَصَفْحِكَ تَحْرِمُنِى ؟ أَمْ مَعَ اسْتِجارَتِى بِعَفْوِكَ تُسْلِمُنِى ؟ حَاشَا لِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ تُخَيِّبَنِى .

خدایا آیا چنین می‌نمایی که پس از ایمانم به تو، عذابم نمایی؟ یا پس از عشقم به تو، از خود دورم سازی؟ یا با امید به رحمت و چشم‌پوشی‌ات محرومم سازی؟ یا با پناه جویی‌ام به گذشتت رهایم نمایی؟ هرگز چنین نیست! از ذات بزرگوارت به دور است که محرومم کنی

لَيْتَ شِعْرِى أَلِلشَّقاءِ وَلَدَتْنِى أُمِّى؟ أَمْ لِلْعَناءِ رَبَّتْنِى ؟ فَلَيْتَها لَمْ تَلِدْنِى، وَلَمْ تُرَبِّنِى، وَلَيْتَنِى عَلِمْتُ أَمِنْ أَهْلِ السَّعادَةِ جَعَلْتَنِى، وَبِقُرْبِكَ وَجِوارِكَ خَصَصْتَنِى، فَتَقَِرَّ بِذٰلِكَ عَيْنِى، وَتَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِى

 .ای کاش می‌دانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی به دنیا آورده، یا برای رنج کشیدن و زحمت پرورانده است؟ اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود و ای کاش آگاه بودم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص داده‌ای تا به این سبب چشمم روشن و جانم آرام گیرد؟

إِلٰهِى هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوهاً خَرَّتْ ساجِدَةً لِعَظَمَتِكَ ؟ أَوْ تُخْرِسُ أَلْسِنَةً نَطَقَتْ بِالثَّناءِ عَلىٰ مَجْدِكَ وَجَلالَتِكَ ؟ أَوْ تَطْبَعُ عَلىٰ قُلُوبٍ انْطَوَتْ عَلىٰ مَحَبَّتِكَ ؟ أَوْ تُصِمُّ أَسْماعاً تَلَذَّذَتْ بِسَماعِ ذِكْرِكَ فِى إِرادَتِكَ؛

خدایا آیا چهره‌هایی که در برابر عظمتت سجده‌کنان به خاک افتاده سیاه می‌کنی؟ یا زبان‌هایی را که برای بزرگی و شکوهت به ستایش گویا شده ناگویا می‌نمایی؟ یا بر دل‌هایی که به محبتت پیچیده شده مُهر می‌زنی؟ یا گوش‌هایی را که از شنیدن ذکرت در راه رضایت لذّت برده؟ ناشنوا می‌کنی؟

أَوْ تَغُلُّ أَكُفّاً رَفَعَتْهَا الْآمالُ إِلَيْكَ رَجاءَ رَأْفَتِكَ ؟ أَوْ تُعاقِبُ أَبْداناً عَمِلَتْ بِطاعَتِكَ حَتَّىٰ نَحِلَتْ فِى مُجاهَدَتِكَ ؟ أَوْ تُعَذِّبُ أَرْجُلاً سَعَتْ فِى عِبادَتِكَ ؟ إِلٰهِى لَاتُغْلِقْ عَلىٰ مُوَحِّدِيكَ أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَلَا تَحْجُبْ مُشْتاقِيكَ عَنِ النَّظَرِ إِلىٰ جَمِيلِ رُؤْيَتِك

یا دست‌هایی را که آرزوهای به امید مهرورزی‌ات، به سویت بلند کرده به زنجیر می‌بندی؟ یا بدن‌هایی را که در طاعتت کوشیده تا جایی که در راه کوشش در بندگی‌ات لاغر شده، مجازات می‌کنی؟ یا پاهایی را که در راه عبادتت پوییده، به عذاب دچار می‌نمایی؟ خدایا درهای رحمتت را بر یکتاپرستان مبند و شیفتگانت را از نگاه به زیبایی دیدارت محروم مساز،

إِلٰهِى نَفْسٌ أَعْزَزْتَها بِتَوْحِيدِكَ كَيْفَ تُذِلُّها بِمَهانَةِ هِجْرانِكَ ؟ وَضَمِيرٌ انْعَقَدَ عَلىٰ مَوَدَّتِكَ كَيْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرارَةِ نِيرانِكَ ؟ إِلٰهِى أَجِرْنِى مِنْ أَلِيمِ غَضَبِكَ، وَعَظِيمِ سَخَطِكَ، يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ، يَا رَحِيمُ يَا رَحْمانُ، يَا جَبَّارُ يَا قَهَّارُ، يَا غَفَّارُ يَا سَتَّارُ، نَجِّنِى بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِ النَّارِ، وَفَضِيحَةِ الْعارِ، إِذَا امْتازَ الْأَخْيارُ مِنَ الْأَشْرارِ، وَحَالَتِ الْأَحْوالُ وَهَالَتِ الْأَهْوالُ، و قَرُبَ الْمُحْسِنُونَ وَبَعُدَ الْمُسِيئُونَ، 

﴿وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَهُمْ لَايُظْلَمُونَ﴾

خدایا جانی را که به توحیدت عزّت بخشیدی، چگونه به خواری هجرانت ذلیل می‌کنی و باطنی که بر دوستی‌ات پیمان بسته، چگونه به سوز آتشت می‌سوزانی؟ خدایا، از دردناکی خشمت و بزرگی ناخشنودی‌ات پناهم ده، ای پرمهر، ای منت‌گذار، ای مهربان، ای بخشاینده، ای جبّار، ای چیره، ای آمرزنده، ای پرده‌پوش، به مهرت مرا از شکنجه آتش و رسوایی ننگ، رهایی‌بخش، آنگاه که نیکان از بدان جدا شوند و حالت‌ها دگرگون گردد و هراسنده‌ها بهراسند و نیکوکاران به خوشبختی نزدیک شوند و بدکاران از آن دور گردند و به هرکسی برابر آنچه انجام داده، جزای برازنده داده شود و هرگز به آنان ستم نشود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *