تولد و رشد آمریکا در خشونت سیاسی؛ سایه وحشتبار سنت دیرین بر زندگی آمریکاییها
ترور چارلی کرک، فعال راستگرای آمریکایی، آمریکاییها را نگران کرده است؛ بازداشت تایلر رابینسون، مظنون ترور کرک، آن هم در شرایطی که افشای وابستگیهای سیاسی وی میتواند موج دیگری از اختلافنظرها را تشدید کند، به سختی میتواند اوضاع را بهبود دهد.
واقعیت این است که آمریکا نگرانیهای جدی درباره ورود به دوران جدیدی از خشونت سیاسی دارد که حلوفصل اختلافها در آن نه با کلمهها و استدلال بلکه با اسلحه و خون امکانپذیر است.
تولد و رشد آمریکا در خشونت سیاسی
تولد آمریکا در اواخر دهه ۱۷۷۰ نتیجه خشونتی بود که ریشه در خشونتهای سیاسی اروپایی بهعنوان استعمارگران این سرزمین داشت؛ سازوکار سیاست آمریکا حتی پس از استقلال همچنان بر منطق خشونت استوار بود.
دوئل برای سران ملی آمریکا، فقط یک افتخار نبود، بلکه یک فرهنگ سیاسی را عادی کرد که در آن خود شلیک اسلحه بهعنوان بخشی از بحث تلقی میشد.

این یک واقعیت غیرقابل انکار است که آمریکا در خشونت متولد شد و کمتر از یک قرن پس از تاسیس خود درگیر جنگ داخلی شد؛ این کشور درپی موج ترورهای دهه ۱۹۶۰ که جان مارتین لوترکینگ، مالکوم ایکس، مدگار اورز و جان و بابی کندی را گرفت، خود را در آستانه جنگ داخلی دیگری دیده بود.
اگرچه جان سالم به در بردن از این جنگ داخلی احتمالی برای آمریکاییها تسلی خاطر است، اما اکنون زمان متفاوت است؛ از یک طرف، اسلحهها اکنون حتی بیشتر از آن زمان در دسترس هستند: بیش از ۸۵۰ میلیون سلاح گرم در دست افراد در جهان وجود دارد و تقریبا نیمی از آنها متعلق به آمریکاییها است؛ به ازای هر ۱۰۰ آمریکایی، ۱۲۰ اسلحه وجود دارد.
از طرف دیگر، امروزه عرضه اطلاعات تحت سلطه رسانههای اجتماعی است که افراطیترین صداها را تقویت و خشمگینترین احساسات را تشویق میکنند؛ جایی که زمانی والتر کرونکیت، مجری سیبیاس، میتوانست خبر ترور رئیسجمهور را منتشر کند و آرامشی غمانگیز فراهم کند، اکنون غم و اندوه به خشم تبدیل شده است و فیلم تیراندازی به کرک فقط دقایقی پس از مرگش در سراسر جهان پخش میشود.
اما تفاوت اساسی دیگری وجود دارد؛ پیش از این در آمریکا یک اقدام خشونتآمیز سیاسی با پاسخ استاندارد و قابل پیشبینی روبهرو میشد، اما اکنون دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مسیر جایگزینی را انتخاب کرده است.
ترامپ چهارشنبه شب گذشته در مصاحبه با فاکسنیوز در واکنش به ترور کرک، اعلام کرد که اتحاد کشور برایش اهمیتی ندارد و ادعا کرد که مقصر خشونت سیاسی در این کشور جریان چپگرا است.
اگرچه نادرستی این لفاظی ترامپ با نگاهی به واقعیتهای مستند در سالهای اخیر مشخص میشود، موضوع مهمتر تاثیر احتمالی چنین لفاظیهایی است که میتواند به مشکلات فعلی دامن بزند و آتش انتقام و خشونتهای سیاسی بیشتر را شعله ور کند.
تاریخ ۲۵۰ ساله خشونت سیاسی در آمریکا
خشونت سیاسی در آمریکا سابقه طولانی دارد؛ در واقع، این کشور تاریخ طولانی و تاریکی از خشونت دارد که بالاترین سطح سیاست آمریکا را هدف قرار داده است؛ این گفته کوین بویل، مورخ دانشگاه نورث وسترن، است.
اگرچه شماری از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی درپی ترور کرک تاسف خود از این حادثه را با جمله «ما این نیستیم» بیان کردند و مدعی شدند که آمریکاییها اختلافهای سیاسی خود را بهصورت مسالمتآمیز حلوفصل میکنند، وقایع وحشتناک تاریخی خود را از پشت این ادعاها نشان دادند.
جان اف کندی، رئیسجمهور آمریکا در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد؛ بهتازگی هم در ژوئن ۲۰۲۵، ملیسا هورتمن، رئیس بازنشسته مجلس نمایندگان ایالت مینه سوتا، به همراه همسرش در خانهاش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
بویل گفت: بیش از یک سوم روسای جمهور در قرن بیستم مورد سوءقصد قرار گرفتند و ۲ نفر از آنها کشته شدند؛ فعالان نیز مورد حمله قرار گرفتند و کشته شدند.
در دوران جیم کرو (نظام طردی نهادینهشده) در نیمه نخست قرن بیستم، شهروندان عادی، بهویژه آمریکاییهای سیاهپوست، مرتبا بدون محاکمه اعدام میشدند، اما مورخان میگویند نزدیکترین نمونه به افزایش خشونت سیاسی امروز، دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است، زمانی که جان اف کندی، مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت اف کندی و جورج والاس، نامزدهای ریاست جمهوری هدف تیراندازی قرار گرفتند؛ فقط والاس زنده ماند.
کوینام. شولتز، مورخ دانشگاه ایلینوی-شیکاگو، گفت: در حالی که عاملان این جنایت اغلب مشکلات سلامت روان داشتند، به نظر میرسد که تحت تاثیر دوران سیاسی داغی که به نظر میرسید جمعیت را دوقطبی کرده است، این رویکردها شکل گرفتهاند.
بروس هافمن، متخصص تروریسم در دانشگاه جورج تاون، گفت: اکنون، آمریکاییها به سرعت اعمال و گفتاری را که زمانی تابو بودند، توجیه میکنند؛ وی گفت: لوئیجی مانژیونه که در قتل برایان تامپسون، مدیر اجرایی یونایتد هلثکر در ماه دسامبر متهم شده بود، به یک قهرمان مردمی تبدیل شده است و یک نمایش موزیکال درباره مانژیونه که اکنون در سینماها در حال اکران است، در حال فروش است.
هافمن گفت: در جاهای دیگر آمریکا پرچمهای گروههای خشونتبار یک عنصر ثابت در تظاهرات و اعتراضها هستند.
این یک الگوی تکرارشونده را منعکس میکنند؛ سیاست آمریکا مدتهاست که خشونت خود را شخصیسازی کرده و بارها و بارها نشان داده است که حرکتش را به ساکت کردن یا نابود کردن رقبا پیوند زده است.
- بیشتر بخوانید:
- ترور چارلی کرک؛ بخشی از چرخه خشونت مسلحانه در آمریکا
- بحران خشونت سیاسی در آمریکا؛ نوسان میان جنگ داخلی و آرامشهای دورهای
فرهنگ اسلحه و گسترش آن
خشونت سیاسی را نباید بهعنوان بازماندهای از مرحله بدوی تاریخ آمریکا، در نظر گرفت؛ خشونت هرگز در سیاست آمریکا یک انحراف نبوده است، بلکه این یکی از ویژگیهای تکرارشونده سیاست این کشور و نیرویی پایدار و مخرب برای آن بوده است.
این روند با گسترش مالکیت اسلحه عمیقتر شد؛ در قرن نوزدهم، تولید تسلیحات صنعتی و قراردادهای تهاجمی فدرال، سلاحهای بیشتری را در گردش قرار داد.
این سلاحهای گرم مدرنتر نه تنها به ابزارهای عملی جنگ، جرم یا دفاع از خود تبدیل شدند، بلکه معنای فرهنگی یافتند؛ به همین دلیل است که عبارت «این ما نیستیم» نادرست به نظر میرسد.
خشونت سیاسی همیشه بخشی از داستان آمریکا بوده است، نه یک ناهنجاری گذرا و نه یک اتفاق.

خشونت سیاسی اخیر آمریکا؛ طولانیتر و تاریکتر از همیشه
برای بسیاری از آمریکاییها، ترور کرک، چهره محافظهکار نگرانی فزایندهای را رقم زد: آمریکا خشونت سیاسی فزایندهای را تجربه میکند.
ترور کرک پس از موارد متعددی از خشونت سیاسی اخیر رخ داد؛ فقط در سال ۲۰۲۵، ملیسا هورتمن، نماینده دموکرات ایالت مینهسوتا و همسرش به ضرب گلوله کشته شدند؛ یک آتشافروز عمدی، محل سکونت فرماندار ایالت پنسیلوانیا را در حالی که جاش شاپیرو، فرماندار دموکرات و خانوادهاش در داخل خانه بودند، به آتش کشید؛ یک مامور اداره مهاجرت و گمرک ICE در خارج از یک بازداشتگاه در ایالت تگزاس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد؛ دفتر مرکزی حزب جمهوریخواه ایالت نیومکزیکو به آتش کشیده شد؛ یک تیرانداز به دفتر مرکزی مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها حمله کرد.
خود ترامپ، در سال ۲۰۲۴، هدف ۲ سوءقصد قرار گرفت؛ طرح ابتکاری دانشگاه پرینستون درباره شکافهای موجود در آمریکا، بیش از ۶۰۰ مورد تهدید و آزارواذیت علیه مقامهای محلی را در آن سال ثبت کرد که افزایشی ۷۴ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۲ را نشان میدهد.
رابرت پیپ، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو، تصریح کرد: در کمتر از یک دهه، خشونت به یک ویژگی تکاندهنده و عادی در زندگی سیاسی آمریکا تبدیل شده است؛ حمایت از خشونت سیاسی به جریان اصلی تبدیل شده است؛ روندهای سیاسی در خطوط مستقیم حرکت نمیکنند و پیشبینی آینده کار دشواری است، اما میتوان با اطمینان گفت که آمریکا راه سختی را در پیش دارد.
چرا خشونت سیاسی اکنون در آمریکا اتفاق میافتد؟
چشمانداز سیاسی آمریکا در حال حاضر بهشدت قطبی شده و با خشم، بیاعتمادی و نظریههای توطئه دامن زده میشود؛ خشونت سیاسی در آمریکا به جریان اصلی تبدیل شده است.
کارشناسان میگویند که این خشونت منابع متعددی دارد که ازجمله آنها رسانههای اجتماعی هستند؛ سکوهایی که گفتوگوهای داغ رادیو و تلویزیونهای کابلی را تشدید و این امکان را فراهم کردند که لفاظیهای خشونتآمیز به تعداد زیادی از مردم برسد.
یکی دیگر از عوامل مهم، دسترسی آسان به اسلحه است.
طبق آمارهای گان ویلونس آرشیو، کرک جزو حدود ۱۲ نفری بود که در ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) با اسلحه کشته شدند؛ در سال ۲۰۲۳، نزدیک به ۴۷ هزار نفر بر اثر خشونت با اسلحه جان خود را از دست دادند و حدود ۳۸ درصد از آنها به قتل رسیدند.
در همین حال، کمبود بودجه مراقبتهای سلامت روان باعث شده است که افراد خطرناک بدون هیچ مانعی عمل کنند.
انتهای پیام/

