انگشتان روی ماشه شهروندان آمریکایی؛ خشونت مسلحانه داستان روزمره نیم میلیارد سلاح
در حالی که واکنشهای مختلف و مکرر به ترور چارلی کرک، فعال راستگرای آمریکایی از هر سوی این کشور شنیده میشود، یک موضوع مهم همچنان تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده است: آمریکا از اسلحه اشباع شده است و شهروندان زیادی هستند که آماده استفاده از اسلحهها علیه هموطنان خود هستند.
خشونت مسلحانه؛ داستان روزمره آمریکاییها
در روزی که کرک در ایالت یوتا ترور شد، خبر تیراندازی در مدرسهای در ایالت کلرادو نیز منتشر شد؛ این ۲ مورد تنها اخبار مربوط به خشونت مسلحانه در این کشور در آن روز نبودند، بلکه برجستهترین موارد این نوع خشونت بودند.
تلاقی این ۲ حادثه خونین با فاصله یک دقیقه که اولی جان یکی از چهرههای کلیدی جنبش «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را گرفت و دومی در همان منطقه مدرسهای که قتلعام بدنام کلمباین در سال ۱۹۹۹ در آن رخ داد، بر یک موضوع کوچک و کثیف و غیرمخفی آمریکا تاکید کرد: ماهیت فراگیر و روزمره خشونت با اسلحه.
استیو اشمیت، استراتژیست سیاسی سابق جمهوریخواه و منتقد ترامپ، در واکنش به این رویداد گفت: چهارشنبه روز تاریکی در آمریکا بود؛ روز خشونت جمعی، کشتار، خشونت با اسلحه بود؛ بهعبارت دیگر، در آمریکا روزی مانند هر روز دیگر بود.
در میانه بهت و هراس قابل درک آمریکاییها از این موضوع، رسانههای آمریکایی از رادیو و تلویزیون تا رسانههای اجتماعی به عرصهای برای سرزنش افراد مسئول و کنکاش وضعیت مخاطرهآمیز تبدیل شدند؛ دعواهای حزبی بالا گرفت و هشدارهای تیره و تاری درباره جنگ داخلی قریبالوقوع منتشر شد.
در این میان بیتوجهی به موضوع اصلی قابل توجه بود: در دسترس بودن و فراوانی اسلحه.
یکی از چهرههای رسانه اجتماعی در آمریکا با بیان اینکه آمریکا ملتی بهطرز دیوانهواری خشن است، از نبود بحث معنادار در مورد اصلاح قوانین سهلانگارانه جهانی اسلحه در این کشور ابراز تاسف کرد.
وی گفت: جلیقه ضدگلوله چارلی کرک را نجات نمیداد؛ رعایت تدابیر امنیتی هم چارلی کرک را نجات نداد؛ تنها چیزی که میتوانست بهطور بالقوه چارلی کرک را از اصابت گلوله به گردن نجات دهد، کنترل معقول اسلحه بود.
آدام وینکلر، استاد حقوق دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده کتابی درباره حق حمل سلاح در متمم دوم قانون اساسی به نام «گانفایت»، گفت: آمریکاییها در گذشته با وجود وقوع حادثههای تیراندازی وحشتناک، مقاومت سرسختانهای در برابر اصلاحات ایمنی اسلحه نشان دادهاند؛ این شامل حادثههای وحشتناکی مانند کشته شدن ۲۰ کودک دبستانی در نیوتاون ایالت کنتیکت در سال ۲۰۱۲ و قتل عام ۶۰ نفر ۵ سال بعد در یک جشنواره موسیقی در لاس وگاس میشود.
وینکلر گفت: مواضع مردم در مورد متمم دوم قانون اساسی و سیاست اسلحه در سالهای اخیر واقعا سختتر شده است؛ به نظر میرسد آمریکاییها در برابر تغییرهای مبتنی بر تیراندازی نفوذناپذیر هستند؛ فکر نمیکنم تراژدیهای این هفته بتواند اصل بحث یا بنبست فعلی در مورد اسلحه را تغییر دهد.
کرک در لحظهای که مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در مورد خشونت با اسلحه بحث میکرد؛ دیدگاههای خود کرک در مورد اسلحه در آمریکا، منعکسکننده نگرش غالب در سراسر جهان ماگا بود که با وجود عوارض جانبی آشکار چنین رویکردی، بهشدت از متمم دوم قانون اساسی محافظت میکند.

کرک؛ قربانی معاملهای مرگبار
چارلی کرک، ۲ سال پیش در یکی از سخنرانیهای خود ادعا کرد که مزایای داشتن اسلحه در دست بسیاری از آمریکاییها از هزینههای آن بیشتر است.
وی مدعی شد که مرگومیر ناشی از اسلحه در چنین جامعهای که بهشدت مسلح است، اجتنابناپذیر است، اما همهگیری سلاح گرم به شهروندان این امکان را میدهد که از خود در مقابل آنچه دولت زورگو خواند، دفاع کنند.
کرک گفته بود: فکر میکنم ارزشش را دارد که متاسفانه هزینه مرگومیر ناشی از اسلحه در هر سال را داشته باشیم تا بتوانیم متمم دوم قانون اساسی را برای محافظت از دیگر حقوق خود داشته باشیم؛ این یک معامله محتاطانه است؛ منطقی است.
وی در ادامه شعاری را تکرار کرد که انجمن ملی اسلحه (NRA) طرفدار اسلحه پس از فاجعه نیوتاون مطرح کرده بود: راهحل خشونت با اسلحه، اسلحه بیشتر است؛ اگر پول و رویدادهای ورزشی و هواپیماهای ما نگهبانان مسلح دارند، چرا فرزندان ما نداشته باشند؟
چنین موضع سختگیرانهای در حمایت از اسلحه توسط ترامپ نیز تکرار شده است؛ رئیسجمهور آمریکا درپی قتلعام لاسوگاس در سال ۲۰۱۷، در مراحل اولیه نخستین دوره ریاست جمهوری خود در کاخ سفید، از افزایش سن مالکیت اسلحه به ۲۱ سال حمایت کرد.
اظهارنظر ترامپ پس از ترور کرک نشان داد که او تمایلی به ریشهیابی مشکل ندارد، بلکه با اشتیاق به انتقام پیش میرود؛ وی در بیانیهای از دفتر بیضی شکل تلویحا گفت که قصد مقابله با جریانهای چپگرا را دارد؛ وی تاکنون هیچ صحبت مشابهی در مورد سرکوب اسلحه نکرده است.
تعداد اسلحهها در آمریکا
یکی از دلایل اصلی مبارزه منحصربهفرد آمریکا با خشونت مسلحانه دست نخورده باقی مانده است؛ تحلیل Trace، رسانه خبری که در مورد این موضوع گزارش میدهد، تخمین میزند که تقریبا ۴۰۰ میلیون اسلحه در آمریکا در گردش است؛ این رقم این بیشتر از تعداد افرادی است که در این کشور زندگی میکنند.
براساس گزارش مرکز تحقیقات پیو، بیش از ۴ نفر از هر ۱۰ آمریکایی در خانوادههایی زندگی میکنند که اسلحه دارند؛ اگرچه اختلاف سیاسی حزبی در مالکیت اسلحه وجود دارد، بهطوری که ۴۵ درصد از جمهوریخواهان اسلحه دارند، اما همچنان از هر ۵ دموکرات، یک نفر سلاح مرگبار در اختیار دارد.
با افزایش تعداد اسلحه، مرگومیر ناشی از اسلحه نیز افزایش یافته است؛ تقریبا ۴۷ هزار نفر در سال ۲۰۲۳ در آمریکا بر اثر خشونت مسلحانه جان خود را از دست دادند؛ این آخرین سالی بود که مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) آمار رسمی آن را منتشر کرده است.
استدلالی که اغلب توسط لابیگران متمم دوم مطرح میشود مبنی بر اینکه اوضاع همین است، میتواند به راحتی در مقایسه با دیگر کشورهای ثروتمند، مردود شود؛ یک مطالعه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در سال ۲۰۱۶ نشان میدهد که میزان مرگومیر ناشی از اسلحه در آمریکا ۱۰.۶ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر است که بیش از ۵ برابر میزان در کانادا (۲.۱ در هر ۱۰۰ هزار نفر) و تقریبا ۲۰ برابر اسپانیا (۰.۶ در هر ۱۰۰ هزار نفر) است.
چنین آمار نگرانکنندهای در تضاد با یک خرده فرهنگ قدرتمند است که در آن صنعت تولید اسلحه و گروهها و مجلات طرفدار اسلحه بهطور فعال جذابیت تک تیراندازی را ترویج میکنند.
مدیر اجرایی مرکز سیاست خشونت که گسترش خرده فرهنگ تکتیراندازی را پیگیری کرده است، رشد چنین فرهنگی را بخشی از نظامیسازی فزاینده صنعت اسلحه و پیشنهادهای استفاده غیرنظامی آن میداند؛ وی گفت: هیچکس متوجه نمیشود یا به نظر نمیرسد اهمیتی بدهد که صنعتی وجود دارد که بهطور فعال سلاحهایی را طراحی و میسازد که تیراندازان را قادر میسازد تا ترورها و تیراندازیهای جمعی را بهطور موثرتری انجام دهند.
به گفته مدیر اجرایی مرکز سیاست خشونت، صنعت اسلحهسازی در حال طراحی، ساخت و تبلیغ تفنگهایی است که در برد بسیار طولانیتری موثر هستند و هدفشان «یک شلیک، یک کشتن» است.
مرگ کرک و ترس از آغاز فصلی تاریکتر برای خشونت در آمریکا
قتل چارلی کرک در بحبوحه افزایش خشونت سیاسی در آمریکا رخ داد، خشونتی که اکنون آنقدر رایج شده است که به سرعت از چرخههای خبری که زمانی بر آن تسلط داشت، خارج میشود.
فهرست طولانی و رو به رشد است؛ از ۲ سوءقصد به جان ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتیاش در سال گذشته گرفته تا خانه جاش شاپیرو، فرماندار پنسیلوانیا که در ماه آوریل در یک حمله به آتش کشیده شد و نماینده دموکرات ایالت مینه سوتا و همسرش که در ماه ژوئن توسط مردی با شلیک گلوله کشته شدند، تنها چند نمونه از این موارد هستند.

در ۶ ماه نخست سال ۲۰۲۵، بیش از ۵۲۰ توطئه و اقدام تروریستی و خشونت هدفمند رخ داده است که تقریبا همه ایالتهای آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و باعث رقم خوردن آمار ۹۶ کشته و ۳۲۹ زخمی شده است.
طبق دادههای مطالعه تروریسم و پاسخ به تروریسم در دانشگاه مریلند، این تقریبا ۴۰ درصد افزایش نسبت به ۶ ماه نخست سال ۲۰۲۴ است.
تیراندازیهای جمعی در ۶ ماه نخست سال ۲۰۲۵ در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۸۷.۵ درصد افزایش یافته است.
مایکل جنسن، مدیر تحقیقات START، بهتازگی از مشهود بودن نشانههای هشداردهنده افزایش ناآرامیها در آمریکا خبر داد.
فرماندار جمهوریخواه ایالت یوتا، پس از ترور کرک، گفت: من کاملا معتقدم که این یک نقطهعطف در تاریخ آمریکا است؛ پرسش این است که چه نوع نقطهعطفی؟ آن فصل هنوز نوشته نشده است؛ آیا این پایان یک فصل تاریک در تاریخ ما است یا آغاز یک فصل تاریکتر در تاریخ ما؟
کارشناسان حوزه خشونت سیاسی میگویند که شرایط فعلی آمریکا شبیه به دهه ۱۹۶۰ این کشور است، زمانی که قاتلان، جان.اف کندی و مارتین لوتر کینگ جونیور را در بحبوحه تغییرهای اجتماعی گسترده و واکنشهای شدید به قتل رساندند.
امی پیت، مدیر موقت و مدیر اجرایی START، گفت: ۲ تفاوت اساسی این دوران را خطرناکتر میکند: رسانههای اجتماعی و دسترسی گسترده به سلاحهای بسیار کشنده.
وی در ادامه اظهار کرد: افزایش پذیرش نظریههای توطئه و شبکههای آنلاین که این نظریهها در آنها رشد میکنند، به این معنی است که افراطیگری سرعت میگیرد و به مردم زمان کمتری برای مداخله در زمانی که کسی در مسیر خشونت قرار دارد، میدهد.
قتلعام مسلحانه در آمریکا؛ محصول انتخابهای سیاسی
قتلعام با اسلحه در آمریکا هزینه هیچ نوع آزادی در این کشور نیست، بلکه محصول انتخابهای سیاسی است.
افزایش شدید تیراندازیهای دستهجمعی پس از آنکه کنگره آمریکا اجازه داد ممنوعیت سلاحهای تهاجمی فدرال در سال ۲۰۰۴ به پایان برسد و افزایش اخیر خشونت سیاسی، دلایلی برای نگرانی عمیق در این کشور هستند؛ تصاویر خونریزی کرک، تیراندازی به قانونگذاران ایالت مینه سوتا، فرار کودکان از مدرسهها و قتل آمریکاییها در اماکن عمومی، شهروندان این کشور را بهشدت آزار میدهد.
تیراندازیهای دسته جمعی یک مشکل منحصربهفرد آمریکایی است؛ این رویدادها باعث میشوند هر سوپرمارکت و کلاس درسی مانند یک صحنه جرم بالقوه به نظر برسد.
دلیل تداوم این روند، دسترسی رو به افزایش به سلاحهای گرم مرگبار است؛ پس از تصمیم دیوان عالی آمریکا در سال ۲۰۲۲، فروش اسلحه افزایش یافت، در حالی که نظارت بر اسلحه در بیشتر ایالتها ضعیف شد؛ آمریکا با نزدیک به نیم میلیارد اسلحه پر شده است.
در حالی که در گذشته، تیراندازیهای مرگبار در مدرسههای آمریکا اغلب موجی از حمایت عمومی را برای تنظیم مقررات قویتر ایجاد میکرد، سالها است که این اشتیاق برای تغییرها توسط قدرت سازمانیافته لابی اسلحه خنثی شده است.
تقابل این روند با تلاش کمیتههای اقدام سیاسی برای ایمنی اسلحه به این معنی است که تراژدی دیگر منجر به واکنش یک طرفه نمیشود؛ در عوض، سیل پول از هر ۲ طرف خنثی میشود و به جای تغییر، بنبست ایجاد میکند.
با وجود این، داستان گستردهتر همچنان غمانگیز است؛ در حالی که دیگر کشورهای توسعهیافته با تصویب قوانینی که به شدت خطرهای آتی را کاهش میدهند، به تیراندازیهای فاجعهبار منفرد پاسخ دادهاند، آمریکا شاهد تیراندازیهای فاجعهبار کلمباین، ویرجینیا تک، سندی هوک، پارکلند، اووالد بوده است.
در این میان قطع ارتباط بین افکار عمومی و اقدامهای سیاسی در آمریکا حیرتانگیز است؛ نظرسنجیها بهطور مداوم نشان میدهد که بیشتر آمریکاییها از قوانین سختگیرانهتر اسلحه حمایت میکنند.
یک نظرسنجی پیو در سال ۲۰۲۳ نشان داد که ۶۶ درصد از ممنوعیت خشابهای با ظرفیت بالا و تقریبا دو سوم آمریکاییها از ممنوعیت خشابهای با ظرفیت بالا حمایت میکنند؛ واقعیت این است که بیشتر آمریکاییها این سلاحها را ندارند و بیشتر صاحبان اسلحه نه میخواهند و نه از آنها استفاده میکنند.
در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۳ از جرمشناسان، محققان بهداشت عمومی و دانشگاهیان حقوقی، ممنوعیت سلاحهای تهاجمی بهعنوان موثرترین اقدام در بین ۲۰ گزینه سیاسی برای کاهش تیراندازیهای جمعی رتبهبندی شد.
با وجود این، حتی پس از تیراندازیهای ۲۰۲۲ در اووالد و بوفالو، کنگره آمریکا موفق شد تنها قانون محدود جوامع امنتر دو حزبی را تصویب کند؛ حتی همین اقدام ناچیز نیز توسط دولت ترامپ در حال برچیدن است.
پارادوکس مرگبار خشونت با اسلحه در آمریکا
در حالی که مقامهای آمریکایی مدعی کاهش جرایم خشونتبار هستند، میزان خشونت با انگیزه سیاسی در این کشور بسیار نگرانکننده است.
این یک پارادوکس است که نحوه نگاه آمریکاییها به امنیت خود را شکل میدهد؛ کاهش سرقت یا دزدی، آسیبهای ناشی از یک تیراندازی را پاک نمیکند.
پارادوکس خشونت مسلحانه مرگبار در آمریکا همچنان به حیات خود ادامه میدهد، مگر اینکه مقامهای آمریکایی با همراهی مردم این کشور تصمیمهای مهمی را اتخاذ کنند و شکاف بین نظر و سیاست را از از بین برود.

ریشههای خشونت سیاسی
عوامل متعددی در افزایش خشونت سیاسی و حمایت مردم از این خشونت در آمریکا نقش دارند.
لوک باومگارتنر، پژوهشگر برنامه افراطگرایی دانشگاه جورج واشنگتن، گفت: مردم از دولت، ۲ حزب سیاسی اصلی و توانایی آنها برای ایجاد تغییر واقعی ناراضی هستند؛ همچنین اعتماد به نهادها از بین رفته است.
اکوسیستمهای رسانهای در آمریکا پراکنده هستند و الگوریتمهای رسانههای اجتماعی، قطبیسازی را در اولویت قرار میدهند.
ویلیام برانیف، مدیر اجرایی آزمایشگاه تحقیقات و نوآوری قطبیسازی و افراطگرایی (PERIL) در دانشکده امور عمومی دانشگاه آمریکایی، گفت: صداهای برجسته میتوانند با ایجاد سناریوهای سیاه و سفید، مردم را جذب کنند؛ ما دائما با جریانی از اطلاعات تغذیه میشویم که قرار است ما را به خشم برحق و بهویژه نسبت به شخص دیگری، نسبت به جامعهای دیگر، وادار کند.
نحوه واکنش سیاستمداران با هر پیشینه سیاسی به حادثههای خشونت سیاسی، صرفنظر از انگیزه، میتواند به آرام کردن یا شعلهور کردن لفاظیها کمک کند.
باومگارتنر گفت: درخواستهای راستگرایان برای جنگ، انتقام یا تلافی میتواند به خشونت بیشتر منجر شود؛ کافی است کسی شکایتی داشته باشد و اسلحه یا شکایتی و دسترسی به نوعی سلاح و شما دستورالعملی برای خشونت بیشتر دارید؛ برای اعمال خشونت علیه مردم نیازی به ارتش نیست.
برانیف گفت: ادامه خشونت بیشتر اجتنابناپذیر نیست؛ این روند فقط در صورتی اجتنابناپذیر است که ما هیچ کاری در مورد آن انجام ندهیم، کاری که در حال حاضر در سطح فدرال انجام میدهیم، اما اگر هیچ کاری در مورد آن انجام ندهیم، بله، فراوانی و شدت خشونت احتمالا افزایش خواهد یافت.
انتهای پیام/

