8:30
27 مرداد 1397
کد خبر: ۴۴۴۳۶۲

وقتی پیکر پسرم را دیدم، از کمر به دو نیم شده بود

من از احیا برگشته بودم، بعد از نماز صبح در خواب دیدم که احمد در یک بیابان روی زمین افتاده است و از کمر به پایین بدنش قطع شده است. سرش در دامن یک زن بود. از او پرسیدم خانم! احمد من چه شده است؟ گفت: «احمد شهید شده است.»


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *