کشف جمجمه منسوب به هزاره اول در تهران/ شواهد جدید از باستان شناختی در تهران

3:55 - 22 آذر 1395
کد خبر: ۲۵۴۶۲۵
کارشناسان میراث فرهنگی در حال مستند سازی از جمجمه منسوب به هزار اول در تهران هستند.
به گزارش گروه جامعه ،حضور به موقع و مستند سازی های به هنگام کارشناسان پژوهشکده باستان شناسی موجب پایش اطلاعات و تبیین دقیق موقعیت تاریخی و معرفی آثاری شده که تا کنون در نتیجه گودبرداری های  مجریان طرح عمرانی به دست آمده است .
 
فرشید مصدقی، عضو هیأت علمی پژوهشکده باستان شناسی پس از مطالعه و بررسی های اولیه در مسیر لوله گذاری شهری در خیابان صفی علیشاه با اشاره به حاصل بازدید و بررسی های مقدماتی اما مستدل و تحلیلی در این مورد گفت : محل شناسایی آثارِ زیرسطحی در خیابان صفی علیشاه به لحاظ تاریخی و بافت شهری تهران دوره قاجار محدوده ای شناخته شده با ساخت و سازهای تفرج گاهی، مسکونی و ارتباطی و به طور کلی نشانه های شهری ملموس بوده است.
 
این باستان شناس افزود :در جریان حفاری های مجری طرح لوله گذاری فاضلاب در خیابان صفی علیشاه تهران آثار معماری، مدارک سفالی و بقایای اسکلتی بازمانده از ساخت وسازها و برهه بهره برداری های زیستی و استقراری از این ناحیة تهران در پیش از روزگار معاصر شناسایی شد
 
بقایای چند پاره جمجمه و بخشی از فک یک انسان
 
 وی در مورد نوع، ویژگی و پراکنش آثار فرهنگی ـ تاریخی در خیابان صفی علیشاه چنین ادامه داد: در یکی از گودهای واقع بر محورِ میانی خیابان صفی علیشاه که مجاور با ضلع غربی محدوده اداری ـ دیوانی نهاد های دولتی  و برابر با چشم اندازِ شرقی معبرِ ارتباطی مقابل «ساختمان نادر» است، بقایای چندپاره جمجمه و بخشی از فک یک انسان، دو تکه سفالِ ساده و غیرشاخص نخودی و آجری رنگ و تکه دو نیم شده ای از ظرفِ چینیِ بشقابی شکلی حین خاکبرداری پیمانکارِ پروژه عمرانی پیدا شده است.
 
وی با اشاره به اینکه  قطعه سفال نخودی رنگ بخشی از بدنه ظرف سفالی بزرگ و تکه سفال آجری رنگ قسمتی از لوله شکسته آوندی حجیم است تصریح کرد  نمونه چینی موجود پاره ای از کف یا قاعده ظرفی ظریف و نازک (بشقاب یا نعلبکی) است که بر نمای داخلی آن طرح های اسلیمی به رنگ های آبی، قرمز، سبز و زرین به چشم می خورد.
 
 این باستان شناس گفت : ارتباط هرکدام از این مدارک سفالی با هم یا مجموعه آنها با بقایای استخوانی به دلیل درهم ریختگی بستره، گسیختگی جایمان و نامعلومی همبودی ها روشن نیست.
 
در واقع، آشفتگی های بافتاری در گودها و دست خوردگی های چندباره در موقعیت آثار مادیِ به جا مانده از فعالیت های زیستی ـ تاریخی گذشته امکانی برای اظهار نظرهای مستند و پایه  ور باقی نمی گذارد.
 
به گفته مصدقی ، در گود دیگری در جنوب فضای پیش گفته و در کنار خاکریزهای دهانه گود، آجرهای چهارگوش شکسته فراوانی ― قدیمی و معاصر ― ریخته شده که از ساخت وسازهایی معنادار و البته قدیم تر در لایه ای زیر سطح فعلی خیابان صفی علیشاه خبر می دهد.
 
او اظهار داشت : مشاهده رد و نشان های منفرد، متمرکز، پیوسته و حجیمِ سازه های آجری در مقطع یا دیواره برخی گودهای مشابه مؤید وجود پدیدارهای ساختمانیِ دست کم همزمان با دوره تاریخی رونق و شکوه باغ ـ قصر نگارستان در دوره قاجار است.
 
وی آگاهی از ماهیت و خواناسازی نقشه این ساختارها را در گرو توجه دقیق تر به نوع و چینش مصالح و بررسی ریخت، جهت، امتداد، همجواری و ترکیب سازه ها و به طور کلی بسته به بازگشایی فضایی و محیطی آنها و کاوش روشمند در محدوده وقوع شان اعلام کرد .
 
به گفته این باستان شناس ، بقایای دیواره و قوسی آجرچین در اضلاع جنوبی و شرقی یکی از گودها مصادیقی بارز برای استنباط و استدلال طرح شده هستند.
 
سفال هایی با گونه ها و ویژگی های متفاوت
 
مصدقی با اشاره به  آثار نمایان شده در حفاری های شرکت فاضلاب تهران گفت : بر سطح خاکریزِ گودی که آجرهای شکسته بسیاری بر خود داشت، قطعه سفال درپوش مانندی جلب نظر می کرد.
 
 این باستان شناس در ادامه اظهار داشت  : در پی بررسی های سطحی بیشتر، تکه سفال های دیگری اعم از ساده و لعابدار، گاه با نقش کنده ساده خط های موازی و تکه ای از لبه، شانه و دسته اتصال دهنده هر دو قسمت (متعلق به ظرفی خمره ای شکل یا سبومانند) به دست آمد اما جالب ترین نمونه، همان قطعه درپوش مانندی است که پس از پاکسازی و شستشو، نوشته ها و طرح های هندسی ساده ای بر سطح خارجی آن نمایان شد.
 
 وارسی دقیق تر تکه سفال نخودی رنگِ درپوشی شکل، جدولی ترسیم شده از چهارخانه ها و اعداد و واژه های نگاشته شده در میان آنها و نامهایی در کنار شبکه هندسی را آشکار ساخت که هدف از طرح و نگارش آنها نه «تفنن و سرگرمی» و نه «یادکرد و یادگاری» که «طلب درخواستی» و «انتظار آرزویی» با توسل به عوامل و نیروهای غیرمادی بوده است.
 
عضو هیأت علمی پژوهشکده باستان شناسی گفت : در واقع، چنین آثاری در شمار بقایایی هستند که در نوشته های باستان شناسی و تاریخ نگاری اجتماعی از آنها با نام «تعویذ» یا «چشم پناه» یا ذیل مباحث «طالع بینی» و «دعانویسی»  نام برده شده و مضامین شان در برخی منابع و نوشته ها در چارچوب «علم جَفر» یا «علم حروف» مطرح می شود.  
 
به سخن دیگر ، نویسنده یا طرح کننده شکل ها، رقم ها و نام ها بر تکه سفال مورد بحث به اتکای تفکر، ذهنیت  و اعتقاد رایج در میان رمالان، فالگیران و دعانویسان و با استفاده از روش ها و حتی به استناد برخی مکتوبات مرسوم بین هم سِلکان  خود در صدد «گشایش بخت»، «جلب اقبال»، «تحقق خواستة دور از دسترس یا ممکن نشده» یا به دنبال «گره اندازی در کار» یا «فروبستگی» در امور و روابط انسانیِ کَس یا کسانی — از درِ دشمنیِ پنهان یا بدخواهیِ نهانِ خود یا خواهان یا رجوع کننده به او — بوده است.
 
به گفته این باستان شناس ، از آنجاکه هیچ گونه شکستگی، بریدگی، خردشدگی یا ترک خوردگی تازه ای بر لبه های تکه سفال منتخب برای فالگیری دیده نمی شود، می توان نتیجه گرفت که نگارنده نقش ها، اعداد و واژه ها نیت خود را بر قطعه سفالی نگاشته و با اجرای اعمالی سپسین به انتظار نتیجه کارش نشسته بود.
 
  آثار کهن تر احتمالی را باید در لایه های عمیق تر جست
 
 مصدقی که تجربه کاوش ها و پژوهش های باستان شناختی متعددی را در تهران و ری در کارنامه خود دارد، سخنش را با نتیجه گیری از گفته ها، توجه به اهمیت محدوده مکانی آثار به دست آمده و تأکید بر ارزش علمی ـ فرهنگی اجرای پژوهش در خیابان صفی علیشاه ادامه داد .
 
وی  افزود : بدین ترتیب، همه آنچه گذشت ما را متوجه آثاری دست کم به قدمت دوره قاجار یا اصلی ترین برهه فرهنگی ـ تاریخی تأثیرگذار بر دگرگونی، رشد، تطور و پایتختی شهر تهران می کند، احتمال وجود آثار قدیم تر در گرو بررسی ها، بازدیدها، پیگردی ها و گمانه زنی های علمی بعدی است.
 
به گفته مصدقی ، از دیدگاه تاریخِ شهری تهران، خط سیر لوله گذاری منطقه چهار شرکت آب و فاضلاب منطبق با بخشی از امتداد شمال ـ جنوب کناره غربی باغ نگارستانِ دوره قاجار است که این کرانه شامل یک معبر و اراضی بایر در فاصله فضاهای مسکونی و درختان انبوه باغ نگارستان در شرق و چند خانه شخصی در غرب می شده است.
 
عضو هیأت علمی پژوهشکده باستان شناسی اظهار داشت :کمی بالاتر از موقعیت شناساییِ آثار زیرسطحی گودها و منطبق با گوشه شمال غربی باغِ تاریخیِ نگارستان — حوالی تلاقی گاه غیرمستقیم خیابان های امروزی «شریعتمدار رفیع» و «مصباح» — پارک ظل السلطان قرار داشت و کمی دورتر، در شمال شرقِ باغ نگارستان یکی از دروازه های دومین حصار معروف تهران (حصار ناصری) یعنی دروازه شمیران برپا بود.
 
بستر طبیعی و پیشینه تاریخی موقعیت آثار کشف شده

وی گفت : در نتیجه، محل شناسایی آثارِ زیرسطحی در خیابان صفی علیشاه به لحاظ تاریخی و بافت شهریِ تهرانِ دوره قاجار محدوده ای شناخته شده با ساخت و سازهای تفرج گاهی، مسکونی و ارتباطی و به طور کلی نشانه های شهری ملموس (معبر، مِلک، باغ صاحب منصبان، مبدا و مقصد مسافران برون-شهری و ترددکنندگان درون شهری) بوده است.
 
 به گفته این باستان شناس ،  این ناحیه در دوره پیش از قاجار (حصار طهماسبی) خارج محدوده اصلی شهر تهران قرار داشت و تمرکز و انسجام مشهود و خاصی از نظر استقرارگاه ها (مسکونی، خدماتی و ارتباطی) در آن به چشم نمی خورد.
 
وی  افزود : شاید تنها نشانه های مکان شناسانه در مورد محدوده مورد بحث تا پیش از تثبیت و فعالیت های عمرانی قاجاریان در تهران باغ ها، فضاهای سبز و روان آبهای جاری به سوی شهر بوده باشد.
 
این باستان شناس وجود نهشت های انبوه و متراکم با لایه های قطور و انواع گوناگون خاک ماسه ای (از بادی، ریز، نرم تا درشت و قلوه ای) را  تأییدی بر گذر سیلاب ها و روان آبهای محلی با سرعت و شدت متغیر طی زمان اعلام کرد.
 
مصدقی افزود : شناخت تاریخی از محل بازدید و پدیدارهای نمایان و دست ساخته های پرشمار در گودهای حفرشده، طرح پیگردی و گمانه زنی در محل و نظارت بر عملیات عمرانی و مستندسازی شواهد و اطلاع از دوره های فرهنگی قدیم تر را برای بازبینی، خواناسازی و تشخیص علمی آنچه تاکنون مشاهده شده ضروری  می سازد.
 
گفتنی است ، پیش تر ادعا شده بود که جمجمه ای 3هزار ساله بصورت اتفاقی در عملیات حفاری شرکت آب و فاضلاب در خیابان صفی علیشاه کشف شده است.
انتهای پیام/

برچسب ها: جمجمه

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *