پادزهر تروریسم رسانه‌ای

8:30 - 03 اسفند 1400
کد خبر: ۷۹۸۰۸۹
حسام الدین برومند در سرمقاله روزنامه حمایت نوشت: یک ملت ابتدا باید خود را واکسینه کند و بعد صدای رسایی برای ملت‌های دیگر باشد تا دیکتاتوری رسانه‌ای قدرت‌های غربی را ساقط نماید و نقاب از چهره تروریست‌های رسانه‌ای بردارد.

_ حسام الدین برومند در سرمقاله روزنامه حمایت نوشت: مفهوم «قدرت» در صحنه سیاست و روابط بین الملل، مفهومی است که در سیر تاریخی خود و در بزنگاه‌های خاص دچار تحول شده و ابعاد ویژه‌ای پیدا کرده است. آنچه که در آن تردیدی وجود ندارد این است که یک پایه و محور اصلی «قدرت» در جهان امروز، «قدرت رسانه ای» است؛ قدرتی که در مدل جدید خود تصویر ساز است نه اینکه صرفا موضوعی را به تصویر بکشاند.

در ۷۷سال اخیر و از پایان جنگ جهانی دوم، کشور‌ها نگاه ویژه‌ای به رسانه داشته اند و در این میان قدرت‌های جهانی تلاش کرده اند قدرت رسانه‌ای خود را در بستر جنگ نرم افزایش بدهند. زمانی پطرس غالی دبیرکل وقت سازمان ملل در تبیین جایگاه و قدرت رسانه گفته بود؛ سی ان ان عضو شانزدهم شورای امنیت است! گویی رسانه آنچنان قدرتی دارد که با یک تیتر خود پرچم جنگی را بر می‌افرازد یا صلح را به طرفین یک منازعه تحمیل می‌کند.

اما این، همه‌ی داستان قدرت رسانه در بستر جنگ نرم و نفوذ در باور‌ها و اذهان نیست. نیمه پنهان این جنگ رسانه ای، تحریف و دروغ پردازی‌های قدرت‌هایی است که زیر ساخت یک «دیکتاتوری رسانه ای» را تعبیه و طراحی کرده اند. ماموریت آن‌ها هم روشن است، هر کشور و ملتی که به زیاده خواهی‌ها و گردن کشی‌های آن‌ها در محیط آنارشی روابط بین الملل تن ندهد بمباران رسانه‌ای می‌کنند. در این جنگ رسانه ای، بوق‌های نظام سلطه نمی‌گذارند صدای دیگری هم شنیده شود، چون هژمونی رسانه‌ای هم دارند. خب! باید منفعل شد و تسلیم شد، یا می‌توان هیمنه رسانه‌ای قدرت‌های زورگو و جنتلمن‌های تروریست را شکست؟

مصداق روشن این جنگ تمام عیار رسانه‌ای را می‌توان در دو حوزه هسته‌ای و حقوق بشر در مورد جمهوری اسلامی دید و به تحلیل نشست و تدبیر کرد. در موضوع هسته‌ای هر موقع باب مذاکرات باز می‌شود و گفتگو‌ها بالا می‌گیرد، سناریوی اصلی طرف غربی این است که با فضاسازی و عملیات رسانه‌ای درصدد است تا منطق مذاکرات را به بیراهه بکشاند و بدادایی پشت بدادایی را ادامه می‌دهد تا فقط امتیاز بگیرد و ما به ازای آن یک سری وعده های، اما و اگردار که در نهایت همان هم با بدعهدی به فرجام می‌رسد، اما با بوق و کرنا و دیکتاتوری رسانه‌ای خود تازه طلبکار هستند! قاعده غربی‌ها این بوده که به موازات موضوع هسته ای، موضوع حقوق بشر را هم به پیش می‌کشند و اینجا هم با عملیات رسانه‌ای و دروغ پردازی ها، هجمه حقوق بشری می‌کنند تا به مثابه پشتیبان اتاق مذاکرات هسته‌ای باشد!
زمانی «مارشال مک لوهان»، نظریه «جبرگرایی تکنولوژیک» را وارد مباحث ارتباطات و رسانه کرد و روشن شد که «پیام» از طریق تکنولوژی به آسانی در دنیا پخش می‌شود و امروزه قدرت انتقال پیام در کسری از ثانیه اتفاق می‌افتد. اما دیکتاتوری رسانه‌ای غربی با در اختیار داشتن تکنولوژی و زیرساخت قدرت انتقال، تحریف و دروغ را در پوشش «پیام» منتقل می‌کند! بنابراین در جنگ رسانه‌ای تمام عیار دشمن با چاشنی دروغ پردازی و تحریف و پمپاژ راست و ناراست باهم، باید فراتر از اقدامات معمول رسانه ای، دست به ابتکار و خلاقیت زد و با ایده‌های نو معادلات حریف را بر هم زد و اینجا عرصه «جهاد تبیین» است.

جهاد تبیین، یعنی نگذاریم فضای ذهنی و رسانه‌ای کشور به اشغال نظام سلطه در آید. از همین روی؛ جهاد تبیین پادزهر دروغ پردازی رسانه‌ای دشمن است و کار بزرگی که باید در میدان عمل اتفاق بیفتد این است که یک نهضت آگاهی بخشی فرهنگی و رسانه‌ای در جامعه شکل بگیرد. یک ملت ابتدا باید خود را واکسینه کند و بعد صدای رسایی برای ملت‌های دیگر باشد تا دیکتاتوری رسانه‌ای قدرت‌های غربی را ساقط نماید و نقاب از چهره تروریست‌های رسانه‌ای بردارد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *