فکه؛ جولان‌گاه منافقین گرگ صنف در اردوگاه رژِم بعثی

0:01 - 14 شهريور 1400
کد خبر: ۷۵۳۹۳۵
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت می‌کند.
- کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت می‌کند. در سلسله برش‌هایی، به بازخوانی این کتاب می‌پردازد.
 
 
شناسایی؛ فصل ۷
شناسایی دقیق، یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار در برنامه‌ریزی، تصمیم گیری و در نهایت پیروزی یک عملیات محسوب می‌شود. عملیات والفجر هم از این قاعده مستثنی نبود. بدین ترتیب پس از تعیین منطقه و هدف عملیات، شناسایی‌ها کلید خورد. اما شناسایی در میان رمل‌ها بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود.

دشت و رملی بودن زمین، دید کامل دشمن بر منطقه و همچنین گرمای طاقت‌فرسای هوا در طول روز و سرمای استخوان سوز آن در شب‌های زمستان، کار شناسایی را بسیار سخت و طاقت‌فرسا می‌کرد. علاوه بر این موارد، جای پای نیرو‌هایی که برای شناسایی به سوی دشمن می‌رفتند، بر روی رمل‌ها باقی می‌ماند و دشمن را از حضور نیرو‌های اطلاعاتی مطلع می‌کرد.

مشکل دیگر این بود که نیرو‌های شناسایی تنها چند ساعتی در شب برای جمع آوری اطلاعات فرصت داشتند. آن‌ها با روشن شدن هوا باید خیلی سریع منطقه را ترک می‌کردند. نیرو‌های شناسایی برای رسیدن به نیرو‌های خودی، باید مسافتی حدود چندین کیلومتر را در رمل‌ها طی می‌کردند و به عقب بازمی گشتند. در این میان اگر امکان بازگشتن به عقب به هر دلیلی میسر نمی‌شد، آن‌ها ناچار بودند کار را به طور کامل متوقف کنند و روز را در منطقه و در میان رمل‌های سوزان بگذرانند. آن‌ها باید جای پای خود را از بین می‌بردند و برای مخفی ماندن از چشم دشمن، در بهترین نقطه مخفی می‌شدند.

کمبود آب و غذا، احتیاج به قضای حاجت و تهدید‌های طبیعی از جمله وجود مار‌ها و عقرب‌های سمی و کشنده، از تلخ‌ترین بخش‌های قصه‌ی شناسایی بود! تلخ‌تر اینکه اگر رزمنده‌ای در حین شناسایی، مورد گزش عقرب‌های سمی، مار‌ها و یا مورد اصابت تیر‌های سرگردان شلیک شده از سوی دشمن قرار می‌گرفت، حتی امکان فریاد کشیدن هم برایش میسر نبود!

اگر رزمنده‌ای نیز به شهادت می‌رسید، مابقی نیرو‌ها باید پیکر شریف او را شبانه در میان رمل‌ها بر دوش بگیرند و با مشقت فراوان به عقب بیاورند! علاوه بر این، جولان هواپیما‌ها و بالگرد‌های شناسایی دشمن در روز، قدرت هر گونه ابتکار و سرعت عمل را از نیرو‌های شناسایی سلب می‌کرد. مشکل دیگری که در شناسایی منطقه‌ی فکه با آن روبه رو بودیم، حضور منافقین برای کمک به ارتش عراق بود.

از همان ایام سال، فعالیت خود را در ارتش عراق چند برابر کردند. نیرو‌های نفوذی ما خبر دادند که در پادگان‌های بزرگ ارتش عراق، قسمتی برای نیرو‌های فارسی زبان آماده شده! شاید بتوان به جرئت ادعا کرد که در آن شرایط سخت و طاقت فرسا تنها چیزی که به نیرو‌های شناسایی قوت می‌بخشید، ایمان و اتکا به خداوند وتوسل به ائمه اطهار (ع) و قرائت همان قرآن‌های کوچک بود، این معنویت برآمده از شعور و ایمان به رزمندگان اسلام تحمل سرمای استخوان سوز شب‌های زمستانی فکه و گرمای طاقت‌فرسای روز‌های آن داده بود.

آنان در سایه همین روح ملکوتی و الهی با همه تهدید‌های طبیعی و نظامی منطقه عاشقانه مدارا می‌کردند. مأموریت شناسایی منطقه از پاسگاه فکه تا رشیدیه به سپاه یازده قدر واگذار گردید. وظایف بین یگان‌ها تقسیم شد. لشکر‌ها مخلصانه و جان بر کف وارد میدان ۱ نیرو‌های اطلاعات عملیات شناسایی شدند.

اطلاعات و شناخت بومیان محلی از منطقه، برای نیرو‌های شناسایی غنیمتی با ارزش به حساب می‌آمد. بومیان بیش از هر کس دیگری به راه‌های ناشناخته در رمل آشنایی داشتند و نمی‌شد نقش مهم آن‌ها را در رسیدن به هدف مطلوب نادیده گرفت. با وجود این، پیدا کردن و انتخاب بومیان و عشایر شجاع، وفادار به نظام و داوطلب همکاری با نیرو‌های اطلاعات عملیات، در آن برهه از زمان، کار ساده‌ای نبود و مدت‌ها طول کشید.

مأموریت نیرو‌های شناسایی، پیدا کردن راه‌های مورد استفاده‌ی بومیان محلی در میان رمل‌ها بود. عبور نیرو‌ها در شب عملیات تنها از همین راه‌ها امکان پذیر بود. در راستای این هدف، سپاه یازده قدر توانست در اطراف پاسگاه رشدیه به یک راهکار خوب را در منطقه «درب دیه» شناسایی کند.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *