نذر نور

۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۳:۰۸
کد خبر: ۴۸۳۴۳۶۷
دسته بندی‌: عکس ، مستند عکاس : تهمینه رحمانی
حاج محمد آهنگر ۲۱ سالش بود، سال ۱۳۴۷ شب ولادت امام‌رضا (ع) که همراه برادرش، مهمان حرم شده و سرنوشتش با این صحن و سرا گره می‌خورد. از وضع چراغانی حرم تعجب کرده و حس می‌کند باید بهتر از اینها برای میلاد امام رئوفش جشن بگیرند. فکری از سرش گذشته و با خودش نذر می‌کند که اگر کار و زندگی‌اش درست شود، هر سال حرم را چراغانی کند. ماه‌ها می‌گذرد و گرد فراموشی بر ذهن پسر جوان می‌نشیند تا اینکه سال بعد، ۲۰ روز مانده به میلاد و غافل از نیت خود در عالم خواب ندایی می‌شنود که «قرار بود بیایی حرم چراغانی کنی، پس چی شد؟!» ماجرا را با برادرش حاج‌حسین در میان می‌گذارد و او مشوق و راهنمایش می‌شود. او که خود در صنف الکتریکی مشغول است، از تهران ریسه، سیم، لامپ رنگی و وسایل سیم‌کشی برای تزئین صحن و سرای حرم، بار می‌کند و راهی مشهد می‌شود. حاج محمد و دوستانش، هر ساله نزدیک به ۲۰ هزار لامپ به مشهد می‌آورند و چراغانی را از مسجد گوهرشاد شروع و در عرض چند روز همه جای حرم چراغانی می‌شود. در این سال‌ها بسیاری از اهالی که ماجرای نذر نور اورا از گوشه و کنار شنیده‌اند، به او و دوستانش برای تهیه این وسایل کمک می‌کنند. از سختی‌های کار که سؤال می‌کنیم، حاج محمد می‌گوید: «این همه سیم برق شوخی نیست، این برق و تشکیلات با جان آدم سر و کار دارد. من معتقدم خود ارباب امام‌رضا (ع) ما را نگه می‌دارد، وگرنه در این کار آسیب دیدن زیاد است، خطرناک است. ممکن است در بین این همه سیم، سیم‌های آسیب‌دیده هم باشد، اما این خود امام‌هشتم است که ضمانت ما را می‌کند. او بهترین لحظه‌های حضورش در حرم را خلاصه می‌کند به آن زمانی که روی پشت بام حرم می‌ایستد و حس می‌کند به آسمان نزدیک‌تر است؛ همان دقایقی که او را به دنیایی فراتر از این دنیا می‌برند. در همان لحظات است که هر چه در دل دارد از امامش می‌خواهد؛ «هیچ‌گاه هیچ‌چیز نخواسته‌ام جز اینکه یا امام‌رضا، به من آبرو بده و آبروی مرا نریز»


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *