اردوغان و چالشهای داخلی و خارجی/ ترکیه به کدام سو میرود؟

دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه روز یکشنبه برگزار شد که بر اساس اعلام کمیسیون انتخابات این کشور، رجب طیب اردوغان توانست در رقابت با کمال قلیچدار اوغلو به پیروزی برسد و برای یک دوره ۵ ساله دیگر رئیس جمهور ترکیه شود.
برای بررسی این موضوع خبرگزاری میزان با یک کارشناس مسائل ترکیه به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
وضعیت ترکیه در عرصههای داخلی و خارجی
سیامک کاکایی، کارشناس مسائل ترکیه در آغاز ضمن بررسی موضوعهای مرتبط با انتخابات اخیر ترکیه، گفت: چشم انداز تحولات ترکیه در عرصههای سیاست داخلی و خارجی به عوامل مهم بستگی دارد.
کاکایی، با بیان اینکه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه شرایط جدیدی را از منظر تحلیلی نشان میدهد، اظهار کرد: پیروزی رجب طیب اردوغان در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۳ ترکیه حاصل ۲۰ سال سیاستورزی و حکومتداری وی در این کشور است؛ روندی که منجر به کادرسازیهای گسترده حزب عدالت و توسعه در مناطق مختلف ترکیه شده و تبدیل به یک پایگاه بزرگ اجتماعی برای این حزب و خود اردوغان شد.
وی ادامه داد: در عین حال، اردوغان در ۲ دهه گذشته، حکومت را در اختیار داشته و همین امر به بخشی از نگاه راهبردی وی در حوزه سیاست داخلی و خارجی قدرت میبخشد.
اقتصاد؛ پاشنه آشیل اردوغان
این کارشناس مسائل ترکیه همچنین در مورد چشم انداز تحولات ترکیه، بیان کرد: چشم انداز تحولات ترکیه در آینده تابع شرایطی است؛ مسئله بحران اقتصادی و چگونگی برونرفت از این بحران و مهار تورم برای شخص اردوغان اولویتی است که وی باید بتواند آن را سامان داده و بخش مهمی از رای دهندگان نیز انتظار دارند که اردوغان بتواند وضعیت زندگی را به شرایط تقریبا طبیعی بازگرداند؛ البته اردوغان و حزب عدالت و توسعه وعدههایی مانند کاهش نرخ تورم در ۲ سال آینده را دادهاند، اما فضای روانی تبلیغات در جریان انتخابات با بستر واقعیگرایی سیاست متفاوت است.
وی میگوید: جبهه مخالفان اردوغان متشکل از گروههای مختلف توانستند آرای قابل توجهی را به خود اختصاص دهند و این آرا خود حامل پیامی است مبنی بر اینکه جامعه ترکیه یا به عبارتی عرصه سیاسی ترکیه در مسیر ۲ قطبی شدن قرار گرفته است؛ این موضوع مطالباتی را ایجاد کرده و آن بخش از مردم ترکیه که به مخالفان اردوغان رای دادند، مطالباتی را دارند که بر فرآیند کار اردوغان در آینده تاثیر میگذارد.
به گفته کاکایی، این ۲ مسئله به علاوه شرایط پیچیده در سطح منطقهای و چشم انداز فعالیت حزب عدالت و توسعه، از نکاتی است که باید به آنها پرداخته شود.
تنشها میان آنکارا و غرب
این کارشناس مسائل بینالملل در بخشی دیگر در مورد چشمانداز تنش میان ترکیه و غرب، گفت: رابطه ترکیه و غرب یک رابطه استراتژیک است؛ ترکیه یکی از اعضای ناتو است و نمیتواند خود را از آن مدار دور کند؛ اما در ۵ تا ۶ سال گذشته شاهد رویکرد جدیدی در سیاست خارجی ترکیه بودیم؛ ترکیه بر اساس رویکرد مذکور تلاش میکرد بتواند نظمی چند وجهی برای خود ایجاد کند و با بازیگران دیگری مانند روسیه و چین در عرصه سیاست و امنیت فعالیت و کار کرد؛ بدین ترتیب تنشهایی بین ترکیه با اروپا و آمریکا خصوصا با ناتو بر سر مسائل اس۴۰۰ و دیگر موضوعات ایجاد شد.
کاکایی، معتقد است که در این موضوع یک وجه، استراتژی است که باید باقی بماند، اما در بخش دیگر به نظر میرسد که دامنه تنشهای ترکیه و غرب فعلا پایدار باشد و ترکیه رویکرد مستقلی را که در سیاست خارجی در رابطه با روسیه و چین تعقیب یا عنوان میکند، ادامه میدهد.
به گفته وی، اینکه آیا مسئله رابطه ترکیه با غرب هم به بازتعریف جدیدی خواهد رسید یا خیر، موضوعی است که اردوغان با نگاه به شرایط داخلی و بینالمللی در آن گام بر خواهد داشت.
چشمانداز روابط ایران و ترکیه
سیامک کاکایی در بخشی دیگر با اشاره به رابطه ایران و ترکیه در دور جدید ریاست جمهوری اردوغان، گفت: درباره رابطه ترکیه و ایران نمیتوان از ۲ عبارت همگرایی و واگرایی استفاده کرد؛ چرا که ایران و ترکیه ۲ کشور همسایه و ۲ بازیگر مهم منطقهای هستند.
وی ادامه داد: بخشی از روابط تهران و آنکارا مبتنی بر پیشینه تاریخی و فضاها و مشترکات در زمینههای امنیتی، سیاسی و فعالیتهای بخش بازرگانی است و انتظار میرود روابط طرفین در این بخشها شکل و شمایل دیگری به خود بگیرد و ۲ کشور در مسیر تقویت مناسبات تجاری گام بردارند و موانع موجود فعلی را کنار بزنند.
این کارشناس مسائل ترکیه با بیان اینکه یک بخش دیگر از رابطه ایران و ترکیه رابطهای است که مترتب بر نوع نگاه ۲ کشور به منطقه و سیاستهای منطقهای است که به هر حال طبیعی است که بخشهایی از آن در رقابت و بخشهای دیگری از آن در تعامل و تقابل صورت بگیرد، اظهار کرد: به عنوان مثال میان ایران و ترکیه در منطقه قفقاز و همچنین غرب آسیا در حوزه سوریه اختلاف نظرهایی وجود دارد که بخشی از آن به شیوههای بازیگردانی ۲ کشور در این مناطق باز میگردد؛ باداین وجود اینکه چگونه ۲ کشور در مسیری قرار بگیرند که مبتنی بر منافع، روابط منطقهای خود را در یک چارچوب پیش ببرند، تنها در قالب گفتههای دیپلماتیک قابل انجام نیست، بلکه باید از شکل گفتهها به قالب عمل در بیاید.
انتهای پیام/