حمله تند موسوی به نظرمحمدی: وصله کمکاری به من نمیچسبد/ به سپیدرود خیانت کردند/ جای آقایان بودم از ایران میرفتم!
بازیکن تیم سپیدرود گفت: من کم کاری نکردم، ولی آقایان خیانتهایی کردند که اگر من جای آنها بودم از ایران میرفتم.
خبرگزاری میزان -
ما دوست داشتیم همه چیز خوب باشد. همه چیز را که به پای مربی نمینویسند. ما هم در این شهر زندگی میکنیم و باید در عوض نتایج پاسخگو باشیم. ما هم میخواهیم سرمان را بالا بگیریم. دلم میخواهد تیم در لیگ برتر بماند. من یک صحبت کوچیک با بیات کردم، ولی صحبت ام فقط برای گرفتن رضایت نامه بود. چون میخواستم از این تیم جدا شوم.
*چه زمانی با بیات صحبت کردی؟
همان روز جلسه با همه اعضای تیم. بعد از جلسه رفتم و چکی که به من داده بود پس دادم و گفتم رضایت نام ام را بدهد تا من هم از این تیم بروم. من تا حالا در فوتبال پولی نگرفتم، ولی حالا پیشنهادی آمده که میتوانم تکانی به زندگی خود بدهم. سپیدرود که وضعیتش مشخص نبود، همه هم از من انتظار داشتند و میگفتند نباید اشتباه کنم. برای همین دوست داشتم که بروم. من دلم آنقدر پر است که تا فردا هم میتوانم حرف بزنم. به جدم قسم که هر چه گفتم حقیقت بود. من طرفدار حق هستم.
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ، 
سپیدرود و حواشی این تیم تمامی ندارد. حالا هم که بحث خیانت برخی بازیکنان به نظرمحمدی و این تیم داغ است.
یکی از این متهمان سید هادی موسوی است. هادی موسوی در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزشی ، از این اتهامات پرده برداشت:
*اوضاع سپیدرود چطور است؟
وضعیت سپیدرود خوب شده است. بچهها روحیه خوبی گرفتند و با شوکی که به تیم وارد شد فعلا خوب است. امیدوارم این شوک مثبت باشد.
*شما چقدر به بیات امیدوارید؟
ما آنقدر اینجا فقط حرف شنیدیم که وقتی یک نفر میآید و سعی میکند کمی وعدهها را عملی کند، بچهها همه امیدوار میشوند. بالاخره بیات از وقتی آمده هم پرداختی کوچکی داشته و هم به بازیکنان چک داده است. از این رو بچهها کمی از لحاظ فکری راحت هستند.
*به نظر میرسد از جمله موافقان بیات هستید؟
من طرفدار حق هستم. بالاخره او چیزهایی گفته که تا حالا عملی کرده است. وقتی اینقدر به وعدهها عمل کرده است، چرا باید مخالفش باشم. آنقدر آمدند حرف زدند و رفتند. در این چند سال فقط آمدند عکس گرفتند و رفتند. ولی بیات خوب کار میکند و تازه شروع کرده است.
*اما بیات با تغییراتی که داد جو رشت را متشنج کرده است.
اعتراضهایی که از طرف برخی هواداران شد کاملا مشخص بود که از طرف یک عده هدایت میشود و با هماهنگی شلوغ کردند. این اعتراض خیلی معنیدار بود و مشخص بود از طرف یک عدهای آمدند. چون مشخص بود یک تعدادی از آنها طرفدار شخص خاصی هستند.
*در مورد شما هم صحبتهایی شده است و متهم به کمکاری و تخریب جایگاه نظرمحمدی بودی، این صحبتهات را تایید میکنی؟
تا حالا پایم را هم در دفتر بیات نگذاشتم، اصلا نمیدانم دفتر او کجا است. ما یک بار پیش بیات رفتیم و چکهایمان را گرفتیم. ذات من طوری نیست که بخواهم نان کسی را قطع کنم. اگر مدرکی در مورد کم کاری ام در تیم دارند؛ همین حالا فوتبال را کنار میگذارم. آدمی که دارد غرق میشود برای حفظ جایگاه خودش به هر چیزی چنگ میاندازد.
*میگویند فیلمهایی از تو منتشر شده در همین مورد کمکاری.
من دفاع آخر هستم. بعد از دروازهبان من بازیکنی هستم که از دروازه دفاع میکنم، اگر اینطور است نکات مثبت ام را بشمارند. شک نکنید اگر نکات منفی بازی من ۱۰ بوده است، نکات مثبت بازیام ده هزار بوده است. معصوم نیستم که اشتباه نکنم، به هر حال آدمیزاد ممکن است اشتباه کند ولی آیا این بازیکنی که اشتباه کرده در جای دیگر بهترین عملکرد را نداشته است. تنها در بازی با فولاد خوزستان نتوانستم توپ را دفع کنم و اشتباه کردم که گل خوردیم. ولی اشتباه جزئی از فوتبال است. مگر آقای نظرمحمدی خودش در طول دوران بازیگریاش اشتباه نکرده است. آن روزی که در بازی با فولاد اشتباه کردم، تازه دو روز بود بیات آمده بود و اصلا شمارهاش را نداشتم. اگر هم اتهامی زدند پرینت تماسهای مرا بگیرند ببینند تماسی با بیات داشتم.
*اگر چیزی نبوده س چرا فقط به چند نفرتان اتهام وارد شده است؟
با نظر محمدی از نظر مربیگری مشکلی نداشتم. مشکل از آنجایی شروع شد که نظرمحمدی در ابتدای فصل با من به عنوان دفاع ذخیره قرارداد بست. با همه نفرات مورد نظر خودش در ابتدای کار قرارداد خوب بست و اصلا به مایی که تیم را به لیگ برتر آورده بودیم توجهی نکرد. دو روز مانده به شروع تمرینات با من قرارداد پایین بست. ولی، چون میخواستم خودم را به این تیم و لیگ برتر ثابت کنم، در مورد قرارداد مالی صحبتی نکردم. گذاشتم به مرور زمان تا همه چیز مشخص شود. در تیم ما ابتدا تاثیرگذارترین بازیکن تیم حسین ابراهیمی است و دومین نفر من هستم. ما ۱۵ بازی کردیم که ۹ بازی را باختیم. معلوم است که از تیم بازنده بازیکنی در تیم منتخب قرار نمیگیرد. ولی از ۷ بازی دیگر در ۵ بازی جزو بهترین بازیکنان لیگ بودم. با این آمار آیا به قول معروف «توی کار کسی گذاشتم» و کمکاری کردم؟ اصلا اینجور وصلهها به من نمیچسبد و شدیدا تکذیب میکنم. محکم پای حرفم ایستادم؛ اگر کسی خیانت کرده همین آقایان بودند.
*چرا فقط از چهار بازیکن به عنوان خائن نام برده میشود؟
بروند فیلم دوربین مداربسته خانه، دفتر و کارگاه بیات را چک کنند. آنوقت معلوم میشود یک یا دو یا سه و یا چهار بازیکن با وی ملاقات داشتند یا زیرآب کسی را زدند یا نه. به خود نظرمحمدی که سرمربی تیمم بود سالی یک بار زنگ نمیزدم، مگر این که حالا در ترافیکی گیر کرده بودم،زنگ میزدم؛ مثلا کمی دیرتر میرسم.
*شنیدم اخلاق نظرمحمدی تند است و شما به همین دلیل میخواستید که او از سپیدرود جدا شود؟
تقریبا بچهها چنین حسی دارند. بچهها از نظر روانی راحت نبودند و همیشه استرس داشتند. میترسیدند که یک مرتبه توپ را یا بغل پا را خراب کنند و همه جوره استرس داشتند. در همه موارد حقیقت را میگویم. یک چیزی را به شما سربسته بگویم؛ این آقایان دیگر در فوتبال ایران جایی ندارند. اگر من بخواهم اتهامات ایشان را بگویم، چون مدرک ندارم شاید برایم دردسر ساز شود. هر چیزی بگویم باید مدرک داشته باشم. ولی با توجه به شنیدهها و آن چیزهایی که ما میدانیم، اگر جای ایشان بودم، همین الان هر چه داشتم میفروختم و از ایران خارج میشدم. به جایی میرفتم که کسی مرا نشناسد و هیچ بچه محلی مرا نبیند. حالا چیزهای دیگری هم هست که من نمیخواهم بگویم.
*این طرز فکر به مشکل شخصی تو به نظر محمدی برنمی گردد؟
*این طرز فکر به مشکل شخصی تو به نظر محمدی برنمی گردد؟
من چه مشکلی میتوانم با این آقا داشته باشم. مگر من فیکس این تیم نبودم، من حقیقت را میگویم. حق بچهها خورده شده است. چطور آقایان ماشین دویست سیصد میلیونی میخرند، در خیابان گلسار رشت خانه و مغازه پیش خرید میکنند، مغازه باز میکنند، ولی بازیکن فیکس سپیدرود پراید مدل ۸۳ دارد و 2،3 سال است نمیتواند عوض کند. من این حرفها را به چه کسی بگویم. اسمش هم بازیکن لیگ برتر است. خودم پارسال با قرض ماشین ۸۶ خودم را فروختم و اتومبیل پلاک منطقه خریدم ۵۰ میلیون تومان. خوب این حرفها را به چه کسی باید گفت. اگر در حساب بانکی من بیش از ۳ میلیون بود هرچه خواستید بگویید.
*حالا اوضاع بر وقف مرادتان شده؟
*حالا اوضاع بر وقف مرادتان شده؟
ما دوست داشتیم همه چیز خوب باشد. همه چیز را که به پای مربی نمینویسند. ما هم در این شهر زندگی میکنیم و باید در عوض نتایج پاسخگو باشیم. ما هم میخواهیم سرمان را بالا بگیریم. دلم میخواهد تیم در لیگ برتر بماند. من یک صحبت کوچیک با بیات کردم، ولی صحبت ام فقط برای گرفتن رضایت نامه بود. چون میخواستم از این تیم جدا شوم.
*چه زمانی با بیات صحبت کردی؟
همان روز جلسه با همه اعضای تیم. بعد از جلسه رفتم و چکی که به من داده بود پس دادم و گفتم رضایت نام ام را بدهد تا من هم از این تیم بروم. من تا حالا در فوتبال پولی نگرفتم، ولی حالا پیشنهادی آمده که میتوانم تکانی به زندگی خود بدهم. سپیدرود که وضعیتش مشخص نبود، همه هم از من انتظار داشتند و میگفتند نباید اشتباه کنم. برای همین دوست داشتم که بروم. من دلم آنقدر پر است که تا فردا هم میتوانم حرف بزنم. به جدم قسم که هر چه گفتم حقیقت بود. من طرفدار حق هستم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *