ایده ناشیانه و ساده لوحانه

9:45 - 21 اسفند 1400
کد خبر: ۸۰۲۳۹۷
«اتکا به توانمندی‌های داخلی» و «بی‌اعتمادی به قدرت‌ها» ازجمله کشور بدعهد و بدعملی همچون آمریکا را تقابل با نظم نوین جهانی است.

- دکتر اصغر زارعی در روزنامه حمایت نوشت: توان نظامی و دفاعی کشورمان یکی از شاخص‌های کلیدی قدرت است که دشمنان با استفاده از برنامه‌ها و طرح‌های مختلف خود سعی در از بین بردن و یا دست‌کم، خدشه وارد کردن به آن داشتند اما علی‌رغم مخالفت‌ها و کارشکنی‌های فراوان و با هوشیاری رهبر معظم انقلاب در کنار همراهی ملت و همچنین ابتکار عمل دانشمندان و متخصصان نظامی کشورمان خواب شوم آن‌ها تعبیر نشد.

امروز فرماندهان و کارشناسان برجسته جمهوری اسلامی با بهره‌گیری از تجربه دفاع مقدس و تحریم‌های شدیدی که در آن دوره بر ابتدایی‌ترین تجهیزات دفاعی اعمال‌شده بود، به این جمع‌بندی رسیدند که باید در جهت دفاع از کشورمان خودکفا بود و حلقه انحصار وابستگی در این حوزه را با نوآوری و تلاش شبانه‌روزی شکست. این تصمیم با سختی‌ها و مرارت‌های بسیاری در ابتدا همراه بود اما اکنون شتاب زیادی دارد و پیشرفت‌های بسیار برجسته و شگرفی داشتیم.

ضمن اینکه مدت‌ها این موضوع مطرح بود که توان نظامی ایران باید بازدارندگی داشته باشد و هر نوع عامل تهدید را با قاطعیت دفع کند. بدخواهان نیز به‌خوبی از این قابلیت آگاه بودند و می‌دانستند که در صورت حمله نظامی، شاید شروع‌کننده جنگ باشند اما پایان نبرد از طرف ایران تعیین خواهد شد. در شرایط کنونی اما از مرحله بازدارندگی عبور کردیم و اکنون نیروهای رزمی کشور در حالت تهاجمی قرار دارند. علاوه بر این به‌واسطه آزمایش‌ها و رزمایش‌ها می‌توانیم در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با همه قدرت، هر نوع تهدید خارجی را دفع کنیم و پاسخی پشیمان کننده به متجاوزان بدهیم.

از سوی دیگر، نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل بر این گزاره مهم تأکید می‌کنند که نظم نوین جهانی که غرب آسیا نیز شامل آن شده، ساختاری کاملاً متزلزل و شکننده دارد. راه تقابل با این چارچوب آنارشیک عبارت است از «اتکا به توانمندی‌های داخلی» و «بی‌اعتمادی به قدرت‌ها» ازجمله کشور بدعهد و بدعملی همچون آمریکا.

منطقی است که در چنین شرایطی، کشورها امنیت خود را از قدرت‌های دیگر نخرند و یا تأمین آن را به دیگر بازیگران محول نکنند. دلیل این امر نیز کاملاً مشخص است. هر چه برتری و مزیت نظامی کشورمان افزایش یابد، ضریب امنیت نیز بالاتر خواهد بود. با توجه به جنگ‌های متعدد در منطقه ما ازجمله در یمن، عراق، سوریه و فلسطین اشغالی به‌علاوه فتنه‌ها و ناامنی‌های مختلف در کشورهای همسایه، ضرورت این موضوع بیش از گذشته روشن می‌شود. در حقیقت انواع و اقسام بحران‌ها، از تهدید تروریسم گرفته تا دولت‌های ناکارآمد و اعتراضات علیه حاکمیت‌های فرسوده اکنون در محیط پیرامونی کشور بسیار شایع است و سبب افزایش تهدید و خشونت در منطقه ما شده است.

علاوه بر این موارد، مجموعه‌ای از تولیدکنندگان خشونت و تهدید اعم از رژیم کودک کش صهیونیستی و کشورهای قرون‌وسطایی در منطقه ما حاضرند که خروجی سیاست‌های آن‌ها به ضریب این تهدیدات می‌افزاید. رژیم صهیونیستی به‌عنوان نمونه، یک بازیگر بسیار شرور و منفور بوده که مهم‌ترین کارکرد آن در خاورمیانه، تولید ناامنی و تحمیل جنگ بر منطقه است.

موضوع عجیبی که در حال حاضر وجود دارد اینکه نظریه‌پردازانی در داخل بدون تحلیل دقیق معتقدند که این تهدیدات ناشی از هم‌راستا نبودن ایران در ریل سیاست‌های آمریکا در غرب آسیاست! ضمن اینکه پافشاری ایران بر تقویت قدرت دفاعی و تهاجمی، باعث نگرانی و افزایش فشارها علیه کشورمان شده؛ به همین دلیل پیشنهاد می‌کنند برای کاهش تحریم‌ها و دستیابی به یک منطقه امن، ایران چاره‌ای جز دست کشیدن از فعالیت‌های به‌اصطلاح تنش‌زا همچون بهبود هدف‌گیری موشک‌ها و افزایش برد آن‌ها ندارد. این استدلال‌های سطحی و غیرمنطقی سابقه‌ای به عمر انقلاب دارد و از باب مثال، در دولت موقت، بحث فروش جنگنده‌های اف – 14 به همراه کلیه متعلقات آن مطرح بود. در سال‌های اخیر هم این موضوع به بهانه توافق با غرب در چارچوب برجام دوباره مطرح شد.

در کنار این مباحث، عناصر اثرگذار بر معادلات منطقه (اروپا و آمریکا) نیز افزایش توان دفاعی و تهاجمی ایران را تهدیدی برای خود می‌دانند و با هدف کاستن از سرعت و شتاب دستاوردهای نظامی کشورمان، تهدید به تحریم کرده بودند. آن‌ها همچنین هیاهو به پا کردند که شلیک موشک‌های بالستیک و دوربرد، نقض قطعنامه 2231 است و به این ترتیب، هر راهی را آزمودند تا این شاخصه قدرت را به‌زعم خود، به زیر بکشند.

از دشمن انتظاری نیست اما باید پرسید کسانی که این ادعای دشمن را تکرار می‌کنند، چه هدفی در سر دارند؟! ایران هیچ‌گاه کشوری مهاجم نبوده ولی با انبار سلاح‌های پیشرفته رفقای گرمابه و گلستان آمریکا در منطقه، راهی جز تضمین امنیت از رهگذر افزایش حداکثری توان دفاعی وجود ندارد. پیشنهاد کاستن از توان تسلیحاتی را در حقیقت باید به واشنگتن و دوستانش در منطقه داد چون آن‌ها منبع و منشاء همه ناامنی‌ها هستند. دولت‌های ضعیف و بدون برخورداری از پشتوانه مردمی که با خودکامگی، به حمایت از تروریسم مشغول می‌شوند نیز گزینه مطلوب کاخ سفید هستند چراکه حاکمیت‌های مستظهر به اراده مردمی، اجازه ندارند در زمین آمریکا بازی کنند.

وانگهی اگر هدف از طرح فروکاستن از سرعت پیشرفت نظامی، تأمین امنیت جمعی است، باید یادآور شد که پرداختن به سناریوهای خیالی، راه به‌جایی نخواهد بود زیرا لازمه این کار، خروج بازیگران خارجی از منطقه است. تورق کتاب تحولات عراق - دولتی که هم روابط دیپلماتیک و هم مناسبات نظامی با آمریکا دارد- حاکی از آن است که حتی امضای پیمان با واشنگتن هم باعث تأمین امنیت نخواهد شد. عراق در حالی هدف هجمه تروریست‌های تکفیری قرار گرفت که با آمریکا معاهده نظامی داشت. در اثنای سقوط کردستان عراق و برخی استان‌های این کشور، حمایتی از ارتش عراق به عمل نیاورد و بعدها با ائتلاف به‌اصطلاح بین‌المللی هم کاری از پیش نبرد. عراق نه به اتکا نیروهای خارجی و بین‌المللی بلکه با تکیه زدن به نیروهای بسیج مردمی (حشد الشعبی) فتنه داعش را دفع کرد و الگویی برای دیگران شد تا امنیت را وارد نکنند و با دل‌خوش کردن به وعده‌ها، معطل غرب نشوند.

در هر صورت، قواعد منطقی و تجارب بین‌المللی حاکی از آن است که شیوه حساس نکردن دشمنان و به تعبیر دیگر، تیز نشدن دندان طمع آن‌ها، جز از طریق قوی شدن در همه جنبه‌ها ازجمله حوزه نظامی ممکن نیست چراکه سرنوشت محتوم دولت‌ها و کشورهای ضعیف، شکست است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *