سریال بدادایی آمریکا

8:38 - 17 بهمن 1400
کد خبر: ۷۹۴۵۱۶
محمد صالح جوکار در یادداشتی نوشت: در شرایط کنونی اقدامی که می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از اراده طرف‌های مذاکره‌کننده و حسن نیت آن‌ها برای دستیابی به توافق برد-برد مورد توجه قرار گیرد، برداشتن گام‌های تاثیرگذار در حوزه رفع تحریم‌های اقتصادی است.

_ محمدصالح جوکار در روزنامه حمایت نوشت: جمعه شب سرخط رسانه‌های غربی را خبر مربوط به معافیت برخی از تحریم‌های آمریکا علیه ایران پر کرد تا کاخ سفید یکبار دیگر، به اصلاح توپ را در زمین ایران انداخته باشد و هرگونه کم و کاستی در گفتگو‌های وین بین ایران و گروه ۱+ ۴ را به گردن کشورمان بیندازد. خبر از این قرار بود که واشنگتن برخی معافیت‌های هسته‌ای را برای ایران مقرر کرده که غالباً به مسائل فنی رآکتور آب‌سنگین اراک، نیروگاه برق اتمی بوشهر و رآکتور تحقیقاتی تهران باز می‌گردد و پروپاگاندای پرحجم غرب در این باره حاکی از آن بود که برنامه‌ای در پس این تبلیغ گسترده وجود دارد. واکاوی چند نکته در این خصوص ضروری به نظر می‌رسد.

یکم، آمریکا پس از برجام، بیش از یک هزاروپانصد تحریم جدید علیه ایران را به اجرا گذاشته که معافیت ذکر شده فقط یک مورد از آن به شمار می‌آید. از این تعداد، ۷۰۰ تحریم، برجامی هستند و بقیه بر اقتصاد کشورمان اثر منفی دارند. ایران به کرات به طرف‌های مقابل تأکید کرده که هرگونه رفع تحریم باید برای ایران دستاورد اقتصادی به همراه داشته باشد، اما اقدام اخیر حاکی از آن است که اساسا تحریمی رفع نشده و فقط معافیت بوده و دیگر آنکه اصل این به ظاهر تخفیف، هسته‌ای است، نه اقتصادی.

دوم، «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز در واکنش به خبر بازگرداندن معافیت تحریمی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران که در سال ۹۷ پس از خروج ترامپ از برجام لغو شده بود، برای ایران شروطی تعیین کرد و در یادداشتی توئیتری نوشت: «تا زمانیکه تهران به تعهداتش ذیل برجام بازنگردد، ما هیچ‌گونه رفع تحریم‌هایی برای ایران نداشتیم و نخواهیم داشت». سوال اینجاست که چرا تحریم‌های موثر بر اقتصاد ایران در برنامه معافیت کاخ سفید قرار ندارند و به چه دلیل واشنگتن اصرار دارد که این اقدام غیرموثر را به عنوان یک امتیاز ویژه برای کشورمان فاکتور کند؟

سوم، در حالی که فرجام مذاکرات وین به تصمیم سیاسی آمریکا مبنی بر عقب نشینی از حاشیه سازی، وقت کشی و زیاده‌خواهی گره خورده، این تصمیم واشنگتن، بیش از آنکه آورده‌ای در عرصه اقتصادی یا فنی داشته باشد، نمایشی برای فعال نشان دادن این کشور در امتداد دستیابی به توافق است. حال آنکه پیش از این، آمریکا پیشقراول مانع تراشی در مذاکرات بوده و با زیاده خواهی جلوی پیشرفت در گفتگو‌ها را گرفته است. طنز ماجرا اینجاست که در طول چند ماه گذشته، واشنگتن و تروئیکای اروپایی، علی الدوام در خصوص پیشرفت سریع برنامه‌های هسته‌ای ایران اعلام نگرانی کرده بودند، اما در اقدامی مغایر با نگرانی هایشان، مانع‌زدایی از پیشرفت فعالیت‌های هسته‌ای را کلید زدند!

چهارم، دولت بایدن با این سیاست، حتی در بزک کردن چهره سیاست خارجی آمریکا با موفقیت عمل نکرد، زیرا محور‌هایی که تعلیق تحریم‌های آن اعلام شده، موضوعاتی نیستند که پیشبرد آن‌ها با موانع جدی ناشی از تحریم‌های آمریکا روبرو شده باشند. به بیان دیگر، این معافیت‌ها چه اعمال می‌شدند و چه نمی‌شدند، ایران در حال سرعت بخشیدن به برنامه هسته‌ای صلح آمیز خود بود و تصمیم کاخ سفید، اثر چندانی بر شتاب این فرایند نداشت.

پنجم، قبل از این قضایا، بروکسل و واشنگتن ادعا کرده بودند که زمان برای دستیابی به توافق نهایی در حال اتمام است و ایران به‌سرعت به نقطه گریز هسته‌ای نزدیک می‌شود و چنانچه این اتفاق رخ دهد، دیگر برجام هم برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران کاربرد نخواهد داشت. این اظهارات دائماً مطرح و در کنار آن این موضوع هم بیان می‌شد (صراحتا از جانب رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران) که در ساختار سیاسی آمریکا ممکن نیست بتوان توافق امضا شده توسط یک رئیس‌جمهور را به رئیس‌جمهور بعدی هم تحمیل کرد! به این مفهوم که حتی اگر دولت فعلی آمریکا به برجام بازگردد، تحریم‌ها رفع شوند، راستی‌آزمایی صورت گیرد و آمریکا برای عدم خروج از برجام تضمین بدهد، رئیس‌جمهور بعدی می‌تواند آن تضمین را نادیده بگیرد. اگر اینطور است – که هست – در باغ سبز نشان دادن در اعطای یک معافیت بسیار ناچیز، اقدامی در امتداد بدادایی مسبوق به سابقه واشنگتن به شمار می‌آید.

ششم، رابرت مالی، یک بار دیگر بخشی از نیت آمریکا پشت تعلیق‌های کاریکاتوری را بیان و تصریح کرد که «محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران در راستای منافع ایالات متحده است و ما می‌توانیم پس از آن به بسیاری دیگر از مسائل مرتبط با ایران رسیدگی کنیم». آمریکایی‌ها با ادبیات مختلف و از زبان مقاماتشان در بیش از نیم دهه گذشته، تأکید کرده اند که گام‌های بعدی آن‌ها عبارت است از محدود کردن برنامه منطقه‌ای ایران تا به این ترتیب، توانمندی موشکی و به تازگی، قدرت پهپادی کشورمان را تقلیل داده و تحدید کند.

هفتم، آمریکایی‌ها مختارند هر تحلیلی که می‌خواهند از آینده منطقه داشته باشند، اما برگ برنده در اختیار ایران است و این جمهوری اسلامی است که باید شرایطش پذیرفته شود. ایران از ابتدای دور جدید مذاکرات رسما اعلام کرده که با هدف رفع تحریم‌های یکجانبه، غیرقانونی و ظالمانه وارد مذاکرات شده و برنامه کاری خود را در وین، با محوریت این موضوع تنظیم کرده است.

در شرایط کنونی اقدامی که می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از اراده طرف‌های مذاکره‌کننده و حسن نیت آن‌ها برای دستیابی به توافق برد-برد مورد توجه قرار گیرد، برداشتن گام‌های تاثیرگذار در حوزه رفع تحریم‌های اقتصادی است و اجرای تصمیمات نمادین و بی فایده، مصداق آب در هاون کوبیدن است و مسلماً پیشرفتی در ادامه کار ایجاد نمی‌کند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *