هنجارشکنی بیپایان آقای به اصطلاح مدیر/ از تابوشکنی در رسانه ملی تا احتمال جریمه سنگین
رفتارهای جنجالی خداداد عزیزی، مدیر تیم فوتبال تراکتور، وارد مرحلهای شده که دیگر با عنوان حاشیه یا تندمزاجی قابل توضیح نیست؛ آنچه این روزها از او دیده میشود، تبدیل شدن یک سمت رسمی باشگاه به سکویی برای توهین، تحقیر، بداخلاقی و زیر پا گذاشتن ابتداییترین معیارهای حرفهای است.
فردی که سالیان دور نامش با فوتبال ایران گره خورد، امروز بیش از هر زمان دیگری خود را در نقش یک «حاشیهساز حرفهای» بازآفرینی کرده. کسی که حتی برابر تذکر افکار عمومی، نهادهای رسمی و نقد رسانهای نهتنها عقب نمینشیند بلکه با اعتمادبهنفس حیرتآور میگوید: «از کسی نمیترسم، پشتم پر است.»
از رسانه ملی تا ورزشگاهها؛ توهینهای تکراری، رفتارهای بیمحابا
داستان، یکبار و دوبار نیست؛ آنچه عزیزی انجام داده، روندی سریالی است. استفاده از الفاظ رکیک در برنامه زنده تلویزیونی؛ جایی که میلیونها نفر بیننده دارد و هر کلمه بهعنوان یک سابقه مستند در حافظه رسانه میماند. توهین به هواداران تیمهای رقیب؛ رفتاری که یک مدیر باشگاه حتی در لیگهای آماتور هم اجازه انجامش را ندارد. اهانت به بازیکنان و مربیان حریف؛ اقدامی که آییننامههای انضباطی به صراحت آن را تخلف محسوب میکنند. تکرار الفاظ زننده در میکسدزون؛ آن هم نه از روی عصبانیت لحظهای بلکه با لحنی چالشطلبانه و عامدانه که چارچوب ورزش ایران را خطر میاندازد.
این حجم از تداوم در هنجارشکنی بیش از آنکه نشانه «هیجانی بودن» باشد به نوعی رفتار سازمانیافته برای جلب توجه و نمایش مصونیت از قانون شبیه است؛ گویا عزیزی خود را فراتر از هر چارچوب اخلاقی و قانونی میبیند.

محرومیت مادامالعمر یا بیتوجهی فدراسیون از روی ترس؟
سؤال مهمی که این روزها در ذهن بسیاری از اهالی فوتبال و رسانه شکل گرفته، این است که چطور ممکن است یک مدیر رسمی باشگاه اینهمه رفتار خلاف عرف و قانون را تکرار کند و هنوز بدون محدودیت فعالیت کند؟
بر اساس مقررات انضباطی فوتبال ایران از جمله مواد مربوط به اهانت، نشر الفاظ زننده، رفتار غیرورزشی نسبت به هواداران، عوامل تیمها و رسانهها چنین مواردی در رده تخلفات مشدد طبقهبندی میشود و میتواند شامل جریمه نقدی سنگین، محرومیت از فعالیت ورزشی و حضور در مسابقات، ارجاع پرونده به کمیته اخلاق برای رسیدگی تکمیلی شود. که فعلاً پس ز احضار این فرد به کمیته انضباطی هنوز اتفاق خاصی رخ نداده و انتظار میرود این مدیر فوتبال مادام العمر از فعالیت فوتبالی محروم شود.
این نکته مهم است که قانون فقط برای بازیکنان نیست؛ هر شخص دارای سمت رسمی در باشگاه تحت همان چارچوب انضباطی قرار میگیرد. همچنین طبق قوانین عمومی کشور، توهین و استفاده از عبارات زننده در فضای عمومی و رسانهای، قابلیت پیگیری حقوقی و کیفری دارد و هیچکس از این قاعده مستثنی نیست.
وقتی یک مدیر تبدیل به بحرانساز دائمی میشود
فوتبال ایران سالهاست از نبود ثبات مدیریتی، رفتارهای هیجانی و نبود آموزش حرفهای رنج میبرد، اما آنچه اینبار میبینیم یک سطح جدید از بحرانآفرینی است. عزیزی نهتنها در قامت یک «الگو» برای بازیکنان باشگاه ظاهر نشده بلکه با رفتارهای اخیر عملاً به باشگاه خود نیز ضربه زده است. تخریب اعتبار تراکتور در لیگ برتر، ایجاد فضای تنش میان تیم و هواداران، قرار دادن باشگاه در معرض جریمههای سنگین و افزایش اصطکاک رسانهای و حاشیهسازی دائمی از جمله اتفاقاتی است که به میتواند وجهه باشگاه تراکتور را تخریب کند.

وقتی یک مدیر در جایگاه رسمی، نهتنها از اشتباهاتش عذرخواهی نمیکند بلکه آنها را «افتخارآمیز» جلوه میدهد و با زبان چالشطلبانه میگوید «پشتم پر است»، این پیام را به جامعه فوتبال میدهد که میتوان قانون را دور زد، میتوان توهین کرد، میتوان اخلاق را زیر پا گذاشت و همچنان در فوتبال ایران صاحب قدرت بود.
وقت برخورد قاطع است؛ نه بهخاطر یک توهین، بلکه بهخاطر یک الگوی خطرناک
آنچه امروز نیاز است نه صرفاً واکنش به یک لفظ رکیک بلکه برخورد با الگوی رفتاری خطرناک است که میتواند تبدیل به یک بدعت در فوتبال ایران شود. اگر نهادهای نظارتی برابر چنین تکرارهایی مماشات کنند فردا هریک از مدیران و عوامل تیمها میتوانند با توجیه هیجان فوتبال هر رفتاری را به نمایش بگذارند.
فدراسیون فوتبال و کمیتههای ذیربط وظیفه دارند، قاطعانه و بدون تعارف نسبت به این تخلفات ورود کنند و پرونده را با نگاه به سابقه رفتاری فرد بررسی کنند و مجازات متناسب با تکرار و اثرگذاری اجتماعی رفتارها اعمال نمایند.
این یک مطالبه عمومی است و فوتبال ایران بیش از این تاب تبدیل شدن به میدان توهین، تحقیر و خودنماییهای غیراخلاقی را ندارد.
انتهای پیام/

