شکست رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت غزه؛ عاملیت مشروع فلسطین خود را تثبیت کرد
برای دههها، تصور غالب این بود که راهحل اشغال فلسطین از طرف رژیم صهیونیستی در یک روند کاملا مذاکرهشده نهفته است و فقط گفتوگو میتواند به صلح دست یابد.
این شعاری بود که بیوقفه در محافل سیاسی، تریبونهای دانشگاهی، مجامع رسانهای و موارد مشابه تکرار میشد.
صنعت عظیمی پیرامون این ایده شکل گرفت و در آستانه امضای توافق اسلو بین فلسطین و رژیم صهیونیستی و سالها پس از آن، بهطرز چشمگیری گسترش یافت.
از طرف دیگر گفتوگو تنها در صورتی مجاز بود که ریاست فلسطین به نفی مقاومت مسلحانه، به رسمیت شناختن ادعای رژیم صهیونیستی برای موجودیت و پایبندی به زبان تجویز شده از طرف این رژیم و آمریکا رضایت دهد.
به گزارش میدلایست مانیتور، رژیم صهیونیستی حتی یک بار هم بدون مجموعهای از پیششرطهای سختگیرانه به گفتوگو با فلسطینیان رضایت نداده بود و در نهایت، اسلو هیچ ارزش ذاتی برای فلسطینیها نداشت.
در مقابل، رژیم صهیونیستی بدون هیچ مانعی عمل کرد، به شهرهای فلسطینی حمله کرد، قتلعامهای خودسرانه انجام داد، محاصرهای ناتوانکننده بر غزه اعمال کرد، فعالان را ترور کرد و فلسطینیها را بهصورت دستهجمعی، از جمله زنان و کودکان، زندانی کرد.
در واقع، دوران پس از گفتوگوهای دردناک، شاهد بزرگترین گسترش و الحاق مؤثر سرزمین فلسطین از زمان اشغال قدس شرقی، کرانه باختری و غزه از طرف رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ بود.
اگرچه جنین، طولکرم، نابلس و سایر مناطق و اردوگاههای پناهندگان در کرانه باختری همچنان به ایجاد فضاهایی، هرچند محدود، برای مقاومت مسلحانه ادامه دادند، اما رژیم صهیونیستی اغلب این لحظات را سرکوب یا دستکم بهطور قابل توجهی کاهش داد.
با این حال، غزه بهطور مداوم بهعنوان ناهنجاری برای رژیم صهیونیستی باقی ماند؛ مبارزه نوار غزه از اوایل دهه ۱۹۵۰ ادامه داشته است.
در سال ۲۰۰۶، حماس اکثریت کرسیها را در شورای قانونگذاری فلسطین به دست آورد؛ رویدادی غیرمنتظره که واشنگتن، تلآویو و دیگر متحدان غربی و عربی را خشمگین کرد.
در نتیجه، رژیم صهیونیستی محاصره خفهکننده خود را بر نوار غزه تشدید کرد که علیرغم بحران انسانی وحشتناک ناشی از محاصره، از تسلیم شدن خودداری کرد.
بنابراین، از سال ۲۰۰۸، رژیم صهیونیستی استراتژی جدیدی را اتخاذ کرد؛ با مقاومت غزه بهعنوان یک نیروی نظامی واقعی رفتار کرد و در نتیجه جنگهای بزرگی را آغاز کرد که منجر به شهادت و مجروح شدن دهها هزار نفر شد.
با وجود ویرانی عظیم و محاصره بیرحمانه، در کنار فشارهای خارجی بینالمللی، نوار غزه دوام آورد و حتی خود را بازسازی کرد.
خانههای ویران شده از آوارهای نجات یافته بازسازی شدند و سلاحهای مقاومت نیز دوباره پر شدند.
- بیشتر بخوانید:
- کارشناس مسائل بینالملل: خوشبینی به طرح آمریکا درباره غزه محکوم به شکست است
- آتشبس غزه؛ چگونه اهداف جنگی رژیم صهیونیستی فرو ریخت
عملیات ۷ اکتبر حماس، معروف به طوفانالاقصی، گسست قابلتوجهی از الگوی تثبیت شدهای بود که سالها ادامه داشت.
برای فلسطینیها، این نشاندهنده تکامل نهایی مبارزه آنها بود، اوج روندی که در اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شد و گروهها و ایدئولوژیهای سیاسی متنوعی را درگیر کرد.
این بهعنوان یک هشدار آشکار به رژیم صهیونیستی بود که قوانین تعامل بهطور برگشتناپذیری تغییر کرده است و فلسطینیهای محاصره شده از تسلیم شدن به نقش تاریخی ادعایی قربانی بودن دائمی خود امتناع میکنند.
برای رژیم صهیونیستی، این رویداد تکاندهنده بود؛ این رویداد، ارتش و اطلاعات این رژیم را بهشدت ناقص نشان داد و ثابت کرد که ارزیابی این رژیم از تواناییهای فلسطینیان اساسا اشتباه بوده است.
محور اصلی استراتژی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و آرزوی او برای پایان دادن به دوران طولانی سیاسی با پیروزی نهایی منطقهای، ناگهان از بین رفت.
نتانیاهو، خشمگین، سردرگم، در تلاش برای بازگرداندن تمام امتیازات رژیم صهیونیستی از زمان اسلو، کمپینی از کشتار جمعی را آغاز کرد که در طول دو سال، به یکی از بدترین نسلکشیهای تاریخ بشر منجر شد.
نابودی روشمند فلسطینیان و تمایل آشکار او برای پاکسازی قومی بازماندگان غزه، رژیم صهیونیستی و ایدئولوژی صهیونیستی آن را به دلیل ماهیت ذاتا خشونتآمیزشان آشکار کرد و به این ترتیب به جهان، بهویژه جوامع غربی، اجازه داد تا این رژیم را بهطور کامل آنطور که واقعا است و آنطور که همیشه بوده است، درک کنند.
اما ترس واقعی که رژیم صهیونیستی، آمریکا و چندین کشور عربی را متحد کرده است، چشماندازی است که مقاومت، بهویژه مقاومت مسلحانه، میتواند در فلسطین و به تبع آن در سراسر خاورمیانه، بهعنوان نیرویی کارآمد که قادر به تهدید همه رژیمهای استبدادی است، ظهور کند.
رژیم صهیونیستی نهتنها در غزه شکست خورد، یا به عبارت دقیقتر، به گفته بسیاری از مورخان و ژنرالهای بازنشسته ارتش این رژیم، در غزه شکست قطعی خورد، بلکه فلسطینیها موفق شدهاند عاملیت فلسطینی، از جمله مشروعیت همه اشکال مقاومت، را بهعنوان یک استراتژی برنده علیه استعمار رژیم صهیونیستی و امپریالیسم آمریکایی-غربی در منطقه، دوباره تثبیت کنند.
انتهای پیام/

