سینمای ایران در مسیر تنوع؛ بازگشت خانوادهها به سالنها
اکران پاییزی امسال سینمای ایران با تصویری متفاوت از گذشته همراه است؛ تصویری که در آن، سالنهای سینما تنها در اختیار یک گونه یا سلیقه خاص از مخاطب نیستند. برخلاف دورههایی که اکران محدود به چند فیلم کمدی بود یا صرفاً آثار اجتماعی روی پرده میرفتند، امروز ترکیب فیلمها متنوعتر از همیشه است و همین تنوع، باعث شده بازار رقابت در گیشه جانی تازه بگیرد.
در چنین فضایی، مخاطب سینما انتخابهای بیشتری پیشرو دارد و در هر هفته، رقابت میان ژانرها به شکلی تازه شکل میگیرد؛ یک هفته فیلم کمدی در برابر اثر اجتماعی قرار میگیرد، هفتهای دیگر انیمیشن در کنار کمدی میدرخشد. این تغییر روند نشان میدهد که سینمای ایران در حال نزدیکتر شدن به الگوهای موفق جهانی است؛ جایی که چرخه اکران، صرفاً ترجیحات تولیدکننده یا شرایط اقتصادی نیست بلکه بر اساس نیاز و ذائقه واقعی تماشاگر تنظیم میشود.
«انیمیشنها» برگ برنده تازه در گیشه
یکی از نکات قابل توجه در اکران این روزها، حضور موفق انیمیشن است. انیمیشن سینمایی «یوز» نمونه روشنی از این روند محسوب میشود؛ اثری که نشان داد سینمای کودک و نوجوان نهتنها میتواند در فصلهایی مثل پاییز که همزمان با بازگشایی مدارس است، روی پرده برود، بلکه حتی میتواند فروش قابل توجهی هم تجربه کند.
برخلاف تصور گذشته که انیمیشن را صرفاً محدود به اکرانهای نوروزی یا فصل تابستان میدانستند، استقبال از «یوز» نشان داد خانوادهها هنوز به سینما به عنوان یک تجربه جمعی نگاه میکنند. حضور کودکان در سالنها، آن هم همراه والدینشان، یادآور این است که بخش مهمی از بازار تماشاگر در اختیار همین خانوادهها است؛ گروهی که اگر محتوای مناسب و جذاب ببینند، میتوانند تضمینکننده رونق مداوم گیشه باشند.
در واقع، سینمای کودک نه یک ژانر فرعی، بلکه بخشی ضروری از بدنه سینمای ایران است. طی سالهای گذشته، غفلت از این بخش باعث شد بسیاری از ظرفیتهای جذب مخاطب از بین برود. اما بازگشت تدریجی انیمیشنها به چرخه اکران نشان میدهد که میتوان با سیاستگذاری درست و تبلیغات هدفمند، دوباره این بخش را فعال کرد.

«کمدی» ژانر همیشگی، اما نیازمند بازتعریف
در کنار انیمیشن و آثار اجتماعی، ژانر کمدی همچنان یکی از مهمترین عناصر اکران است. تجربه گیشه در سالهای اخیر بهخوبی نشان داده که کمدی، حتی در ضعیفترین وضعیت اقتصادی، میتواند مخاطب را به سالنها برگرداند. اما آنچه امروز اهمیت دارد، تغییر کیفیت و نگرش نسبت به کمدی است.
دیگر زمان آن گذشته که صرفاً با شوخیهای سطحی یا موقعیتهای دمدستی بتوان فروش تضمین کرد. تماشاگر امروز، چه در سینما و چه در پلتفرمهای آنلاین، بهدنبال اثری است که هم بخنداند و هم ارزش تماشا داشته باشد. بنابراین، سینمای کمدی ناگزیر است از شکل سخیف و تکراری فاصله بگیرد و به سمت روایتهای هوشمندانهتر برود؛ کمدیای که بهجای تمسخر یا تقلید، از درک اجتماعی و موقعیتهای واقعی زندگی الهام بگیرد.
در این میان، نقش فیلمسازانی که در مرز میان طنز و درام حرکت میکنند پررنگتر از گذشته است. چنین آثاری میتوانند هم فروش بالایی داشته باشند و هم شأن سینمای ایران را در برابر مخاطب حفظ کنند. حضور همزمان چند فیلم از گونههای متفاوت در جدول اکران نیز نشان میدهد که مدیران پخش و سینماداران به تدریج به این نتیجه رسیدهاند که تنوع ژانر، نه تهدید بلکه فرصت است.
رقابت میان ژانرها؛ از انحصار تا توازن
یکی از ویژگیهای مثبت این دوره از اکران، برقراری نوعی توازن رقابتی میان ژانرهاست. سالها بود که سینمای ایران گرفتار چرخهای بسته شده بود؛ بهگونهای که اگر یک فیلم کمدی موفق میشد، ناگهان همه تولیدکنندگان به سمت ساخت آثار مشابه میرفتند و بازار از یکنواختی اشباع میشد؛ اما اکنون میتوان گفت که گیشه در حال عبور از آن مرحله است.
امروز، هر فیلم برای جذب مخاطب باید با اثری از ژانری متفاوت رقابت کند. همین موضوع باعث میشود که تبلیغات متنوعتر، زمانبندی اکرانها دقیقتر و حتی کیفیت تولید بالاتر برود. وقتی مخاطب در یک هفته هم گزینه کمدی دارد، هم اجتماعی و هم کودک، رقابت واقعی معنا پیدا میکند و این همان نقطهای است که سینما به سمت پویایی حرکت میکند.
«بلیت نیمبها» تجربهای که باید تداوم یابد
در کنار تنوع فیلمها، یکی از عوامل مؤثر بر رونق اکران، طرح نیمبها شدن بلیت سینما است.
تجربه چند ماه اخیر نشان داده که در روزهایی که بلیتها نیمبها میشوند، میزان فروش سالنها بهطور چشمگیری افزایش مییابد. تماشاگرانی که شاید در شرایط عادی ترجیح دهند فیلم را در خانه ببینند، با دیدن بلیت ارزانتر، دوباره به سینما برمیگردند.
در واقع، سیاست نیمبها بیش از آنکه جنبه تخفیف داشته باشد، نوعی استراتژی فرهنگی برای بازگرداندن عادت سینما رفتن است. پر شدن صندلیها نهتنها فروش فیلمها را بالا میبرد، بلکه فضای سالن را زندهتر و هیجانانگیزتر میکند. این حس جمعی و تجربه مشترک، همان چیزی است که سینما را از هر مدیای دیگری متمایز میکند.
از همین رو، بسیاری از کارشناسان پیشنهاد میکنند که این طرح، نه بهصورت مقطعی بلکه منظم و دائمی اجرا شود؛ مثلاً در دو روز ثابت از هفته بلیتها نیمبها شوند. در این صورت، مردم یاد میگیرند که آن روزها زمان مناسبی برای سینما رفتن است و سینماداران نیز میتوانند بر اساس همین الگو برنامهریزی کنند.

«مخاطب» عامل تعیینکننده مسیر سینما
تحولات اخیر سینمای ایران نشان داده که مخاطب بیش از هر زمان دیگری نقش تعیینکنندهای در سرنوشت فیلمها دارد. در گذشته ممکن بود نوع فیلمها بیشتر بر اساس روابط تولید یا سیاستهای پخش شکل بگیرد، اما امروز میزان استقبال مردمی، مهمترین شاخص موفقیت است.
اگر فیلمی با استقبال روبهرو میشود، به سرعت سانسهای بیشتری میگیرد و اگر نتواند تماشاگر جذب کند، حتی با تبلیغات گسترده هم در گیشه نمیماند. این تغییر، نشانه بلوغ نسبی بازار سینمای ایران است؛ بازاری که کمکم به سمت رفتار حرفهایتر پیش میرود.
سینمای متنوع، سینمای زنده
اکران پاییزی امسال، نقطه امیدبخشی در مسیر بازسازی رابطه سینما با مخاطب است. حضور همزمان انیمیشن، کمدی و آثار اجتماعی نشان میدهد که سینمای ایران در حال یافتن تعادل تازهای میان فروش، محتوا و سلیقه تماشاگر است.
در چنین شرایطی، میتوان امیدوار بود که با تداوم طرحهای حمایتی مانند نیمبها، تقویت تبلیغات هدفمند و حمایت از تولیدات خانوادهمحور، سالنهای سینما بار دیگر به مقصدی ثابت برای مردم تبدیل شوند.
سینمای ایران هنوز در مسیر آزمون و خطا است، اما تجربه این چند ماه ثابت کرده که هرجا به ذائقه واقعی مردم توجه شود، چراغ سالنها روشن میماند. تنوع ژانری، احترام به مخاطب و تداوم برنامهریزیهای هوشمندانه میتواند گیشه را به روزهای پرشور گذشتهاش بازگرداند؛ روزهایی که سینما نه فقط یک سرگرمی، بلکه بخشی از زندگی روزمره مردم بود.
انتهای پیام/

