وداع با محمد کاسبی؛ بازیگری از تبار نجابت و صداقت
خبر درگذشت محمد کاسبی، صبح امروز توسط دختر این بازیگر اعلام شد. کاسبی؛ هنرمندی که نزدیک به نیم قرن از عمر خود را صرف روایت زندگی مردم روی صحنه و پرده کرد. او از معدود بازیگرانی بود که مرز میان هنر و اخلاق را نمیشکست و همواره در نقشهایش چیزی از راستی، ایمان و زندگی واقعی مردم به همراه داشت. محمد کاسبی نه ستارهای پرزرقوبرق بود و نه اهل هیاهوی رسانهای، اما در سکوت و متانت او، ریشههایی از باور و اصالت جریان داشت که کمتر در نسلهای بعدی بازیگران دیده شد.
کاسبی از تئاتر برخاست، در سینما درخشید و در تلویزیون ماندگار شد؛ بازیگری که در تمام این سالها، چهرهای صمیمی و آشنا برای چند نسل از ایرانیان بود. او با نقشهایی ساده و بیادعا، اما عمیق و انسانی، نشان داد که هنر میتواند در خدمت اخلاق و مردم باشد، نه در حاشیه شهرت و تظاهر!
از جنوب تهران تا صحنه تئاتر
محمد کاسبی در چهارم خرداد ۱۳۳۰ در یکی از محلههای قدیمی تهران به دنیا آمد. خانوادهای مذهبی و کارگر داشت و دوران کودکیاش در کوچهپسکوچههای نازیآباد و خیابان ری گذشت. آن فضا، که ترکیبی از سختی و صمیمیت بود، بعدها در خلق بسیاری از نقشهایش بازتاب یافت؛ او بازیگر نه بازیگر استودیوهای براق بلکه کوچه و مردم بود.
کاسبی پس از دریافت دیپلم در رشته پزشکی پذیرفته شد، اما مسیر زندگیاش را تغییر داد و به هنرهای نمایشی روی آورد. وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد و در کنار تحصیل، بازی در تئاترهای دانشجویی را آغاز کرد. پیش از ورود به تلویزیون، در رادیو نیز فعال بود و مدتی مسئول واحد نمایش صدا و سیما بود. همین تجربه رادیویی باعث شد صدا و بیان او به دقت و ظرافتی برسد که بعدها در بازیهایش بهخوبی نمود پیدا کرد.
تئاتر؛ نقطه آغاز یک نگاه اجتماعی
کاسبی فعالیت خود را از صحنه آغاز کرد؛ صحنهای که در دهههای ۵۰ و ۶۰ مهمترین پایگاه تربیت هنرمندان متعهد بود. او از همان ابتدا تئاتر را فضایی برای شناخت انسان و جامعه میدانست. در مصاحبهای گفته بود: «برای من تئاتر فقط بازی نیست، بازتاب انسان است در برابر خودش.»
نمایشهای اولیهاش عمدتاً مضامین اجتماعی و اخلاقی داشتند و همین نگاه اجتماعی تا پایان عمر هنریاش در آثارش باقی ماند.
از «پدر» تا «خوش رکاب»؛ بازیگری که مردم را میفهمید
در سینما، محمد کاسبی با فیلمهایی چون «پناهنده» (سیروس الوند)، «بدوک» و «پدر» (مجید مجیدی)، «شنا در زمستان» (محمد کاسبیان)، و «دیوار» درخشید. بازی او در فیلم «پدر»، یکی از ماندگارترین نقشآفرینیهای سینمای پس از انقلاب است؛ پدری که در عین سختگیری، ریشه در عاطفه و ایمان دارد. برای همین نقش، او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
در تلویزیون، حضورش در سریالهای «خوش رکاب»، «خوش غیرت» و «سه در چهار» چهرهای متفاوت از او نشان داد. کاسبی در این نقشها نه صرفاً بازیگر، بلکه بخشی از خاطره جمعی مردم شد؛ مردی با چهرهای خسته اما امیدوار، سختگیر اما مهربان، که نمونهای از پدران و مردان طبقه متوسط ایرانی بود.
او بارها گفته بود که نقشهایش را از دل مردم انتخاب میکند؛ از کارگر و مغازهدار گرفته تا پدر خانواده. همین شناخت عمیق از زندگی واقعی، به بازیهایش کیفیتی انسانی میداد که نه تکنیک، بلکه تجربه و صداقت پشت آن بود.
سبک بازی؛ میان صداقت و درونگرایی
سبک بازیگری محمد کاسبی را میتوان نوعی رئالیسم درونی و صادقانه دانست. او از اغراق و نمایش فاصله میگرفت و به جای آن از حسهای واقعی، سکوتهای تأثیرگذار و نگاههای کوتاه بهره میبرد.
در سینمایی که گاه نقشها در دام تصنع میافتند، کاسبی با بازی بیادعا اما مؤثرش توانست در ذهن مخاطب ماندگار شود. او با جزئیات رفتاری ظریف، شخصیتهایی را میساخت که برای تماشاگر آشنا بودند؛ نه قهرمان، بلکه انسانهایی معمولی با دغدغههای واقعی.
منتقدان بارها نوشتهاند که بازیهای او در فیلمهایی مانند «پدر» یا «بدوک»، از نمونههای نادر بازیگری مبتنی بر صداقت عاطفی در سینمای پس از انقلاب است. این ویژگی، کاسبی را در ردیف بازیگران مؤمن و اجتماعی سینمای ایران قرار میدهد؛ کسانی که سینما را ابزار انتقال اخلاق و انسانیت میدانستند. او در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «مردم باید در نگاه بازیگر، خودشان را پیدا کنند؛ نه در گریه و فریادش. همین نگاه انسانی و بیادعا، دلیل ماندگاری او در حافظه مردم شد.
سالهای بیماری و سکوت پرمعنا
در سالهای پایانی عمر، محمد کاسبی با بیماری قلبی درگیر بود و چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. با وجود این، هرگز از صحنه فاصله نگرفت. آخرین حضور جدی او در تلویزیون با سریال «دادستان» به کارگردانی مسعود دهنمکی بود؛ نقشی که با وجود ضعف جسمی، با همان تعهد و جدیت همیشگیاش آن را بازی کرد.
در سالهای اخیر، او بارها از بیتوجهی به پیشکسوتان گلایه کرده بود اما هیچگاه لب به گلایه شخصی نگشود. کاسبی تا آخرین روزهای عمر، نمادی از استقامت و ایمان باقی ماند؛ مردی که حتی در بیماری، وقار حرفهای خود را از دست نداد.
میراث ماندگار
محمد کاسبی را باید از آخرین نسل بازیگران متعهد دانست؛ نسلی که تئاتر را با تفکر و سینما را با مسئولیت اجتماعی معنا میکرد. میراث او در سینما و تلویزیون تنها مجموعهای از نقشها نیست، بلکه درسی درباره زیستن صادقانه در جهان هنر است.
او رفت، اما چهرهاش، صدایش و نقشهای پدرانه و صمیمیاش همچنان در ذهن مردم زنده خواهد ماند؛ یادآور نسلی که با مردم زندگی کرد، نه بر مردم.
انتهای پیام/

