رویای «سوریسازی» ایران با دلارهای مثلث شوم آمریکایی - سعودی - صهیونیستی
پروژه «سوریسازی» چیست و دارای چه مختصات و مشخصاتی است؟ چرا آمریکاییها برای ضربه زدن به مردم ایران و تهدید و تحدید امنیت مردم ما بر روی این پروژه حساب باز کردهاند؟
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، تلاش برای ناامنسازی ایران که از آن به عنوان «سوریسازی» کشور ما یاد میشود، در رئوس برنامههای استکبار جهانی برای ضربه زدن به نظام و مردم ایران است. دشمنان مردم ایران، خواب اغتشاشات اجتماعی، تجزیه کشور ما و به راه انداختن جنگ چندین ده ساله را در ایران اسلامی دیدهاند و برای این هدف شوم، میلیاردها دلار خرج کردهاند.
تحمیل جنگ اقتصادی
دشمن برای اجرای پروژه «سوریسازی» ایران و پس از آن تجزیه کشور ما، بر روی یک موضوع مشخص برنامهریزی گسترده کرده است و آن موضوع چیزی نیست جزء «تحمیل جنگ اقتصادی» و سوء استفاده از معضلات معیشتی مردم.
مقام معظم رهبری روز دوشنبه - ۲۲ مرداد- در دیدار اقشار مختلف مردمی به این توطئه دشمنان اشاره فرمودند و بیان داشتند:«خب، در جنگ اقتصادی هدف آمریکا ایجاد نارضایی است؛ هدفشان این است؛ میخواهند نارضایی ایجاد کنند بلکه بتوانند این نارضایی را به اغتشاش داخلی تبدیل کنند. من یک خبری را به شما بگویم -این تحلیل نیست، خبر است- قضایای دیماه که یادتان هست؛ در دیماه گذشته -مثلاً شش هفت ماه قبل از این- چند روز در چند شهر یک عدّهای آمدند و شعار دادند و کارهایی مانند اینها کردند. دولت آمریکا به همراهی صهیونیستها، به همراهی سعودیها، سه سال یا چهار سال کار کرده بودند برای اینکه این قضایا را به وجود بیاورند؛ چقدر خرج کردند خدا میداند! سه سال، چهار سال کار کردند برای اینکه بتوانند چند روز در چند شهر کشور، دویست نفر، پانصد نفر، هزار نفر آدم را جمع کنند که یک شعاری بدهند. بعد هم ملّت ایران وارد میدان شد، بدون اینکه کسی از ملّت بخواهد -واقعاً خود ملّت [آمدند]؛ من همانوقت هم گفتم؛ واقعاً آفرین بر این ملّت- خودشان وارد میدان شدند، فضا را پاک کردند، آلودگیها را تمام کردند، شکست دادند. چند سال زحمت کشیدنِ آنها را برای ایجاد آن حادثه، ملّت ایران در ظرف چند روز از بین برد. بعد آنها گفتند که خب، این فلان عیبها را داشت، این عیبها را برطرف کنیم، سال آینده -یعنی سال ۹۷، یعنی امسال- دوباره همان حوادث را راه بیندازیم. رئیسجمهور آمریکا گفت: شش ماه دیگر شما خبرهای مهمّی از ایران خواهید شنید؛ آن شش ماه دیگر، همین مرداد بود، همین قضایای چند روز قبل از اینِ مرداد که چند جا چند نفری جمع شدند یک شعاری دادند. دارند پول خرج میکنند، زحمت میکشند برای اینکه یک حادثه درست کنند، اینجوری از آب درمیآید؛ ملّت بههوش است، ملّت بابصیرت است».
ترس آمریکا از تجاوز نظامی به ایران
هزینه جنگ با ایران برای آمریکا بسیار سنگین است، هر چند برخی رژیمهای منطقه آمریکا را تحریک به این کار میکنند، اما ژنرالهای آمریکایی و اقتصاددانان این کشور هزینه فایده را محاسبه کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که با آغاز جنگ علیه جمهوری اسلامی، این جنگ به سرعت گسترش خواهد یافت و فرا گیر خواهد شد.
فراگیر شدن جنگ آمریکا علیه ایران، منافع ایالات متحده را در دنیا با خطر روبرو خواهد کرد؛ بنابراین استراتژیستهای سیاسی و نظامی در آمریکا در مواجهه با ایران بر روی هر گزینهای که به درگیری نظامی ختم شود، قلم بطلان کشیدهاند.
اوایل مرداد ماه که شبکه خبری «ای بی سی» استرالیا در گزارشی ادعا کرد وزرای خارجه و دفاع استرالیا از حمله آمریکا به ایران خبر دادهاند، «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا، ورود به جنگ نظامی با ایران را «داستان سرایی» خواند؛ بنابراین با توجه به اینکه آمریکاییها از هر گونه اقدام برای اصطکاک نظامی با ایران برحذر هستند، تمام تمرکز خود را بر روی گزینههای دیگر گذاشتهاند که مهمترین این گزینهها تحمیل جنگ اقتصادی و روانی علیه مردم ایران است. در واقع آمریکا در پی کم هزینهترین راه برای ضربه زدن جمهوری اسلامی و تسلیم مردم ایران است؛ اگر چه تحریمهای اقتصادی ۴۰ سال گذشته تا کنون نتوانسته آمریکا را به هدف خود برساند، اما باز هم شاهد هستیم که آمریکاییها میخواهند شانس خود را در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران آزمایش کنند تا به همان هدف شوم و نهایی خود در ضربه زدن به مردم ایران و ناامن سازی کشورمان نائل آیند.
«جونسون» تحلیلگر شبکه فاکسنیوز آمریکا تصریح کرده که «شروع جنگ به معنای جنگ نظامی علیه ایران امکان ناپذیر است و به همین دلیل سیاست آمریکا فشار بر اقتصاد ایران و دستیابی به اهداف از طریق همین فشارهاست».
پروژه «سوریسازی» چیست؟
اما پروژه «سوریسازی» چیست و دارای چه مختصات و مشخصاتی است؟ چرا آمریکاییها برای ضربه زدن به مردم ایران و تهدید و تحدید امنیت مردم ما بر روی این پروژه حساب باز کردهاند؟
حدود ۷ سال پیش بود که بخش کوچکی از مردم سوریه در مناطق جنوبی این کشور تظاهراتی را در خصوص مسائل معیشتی برپا کردند؛ تظاهراتی که خیلی زود به اغتشاش و آشوب و پس از آن به زایش هیولاهایی نظیر داعش و جبهه النصره و سایر گروهکهای تروریستی در سرزمین شام ختم شد که در نتیجه آن به مرگ و آوارگی میلیونها شهروند سوری منجر شد و زیرساختهای این کشور را به کلی منهدم کرد.
سوریه کشوری که توانسته بود با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی کشاورزی و گردشگری خود رونق اقتصادی را برای کشور به همراه داشته باشد، با یک اعتراض کوچک مردمی، با سوء استفاده از سوی عوامل نفوذی دشمنان این کشور به فتنه و آشوبی کشیده شد که پس از گذشت ۷ سال هنوز هم ادامه دارد.
از سوریه اکنون به رغم عقب راندن تروریست ها، جزء ویرانهای که سالها باید تلاش کرد تا دوباره این کشور بازسازی شود، چیزی باقی نمانده است، هزینه بازسازی سوریه میلیاردها دلار نیاز دارد و زمان طولانی را به خود اختصاص خواهد داد.
انهدام سراسری سوریه از همان تظاهراتهای خیابانی مردم که جنبه اقتصادی و اجتماعی داشت آغاز شد و حتی همان تظاهراتکنندگان فکرش را هم نمیکردند که پایان آن اعتراضات، به نابودی عملی کشورشان منجر شود.
ایجاد آشوب از دل تظاهرات معیشتی؛ گام نخست پروژه سوریسازی
مدل سوریه، مدل متبوع برای دشمنان مردم ایران جهت پیاده سازی در کشور ماست تا به هدف شومشان نائل آیند. مدلی که آغاز آن تحریک مردم برای برپایی تظاهرات در اعتراض به موضوعات معیشتی است، اما در آن تظاهرات تنها چیزی که طرح نمیشود خواستههای معیشتی قشرهای مختلف مردم است و در عوض صحنه گردانی آن تظاهرات به دست عناصر مزدور بیگانه میافتد و نتیجه آن چیزی جزء اغتشاشآفرینی و خلق آشوب و تخریب اموال عمومی و خصوصی نمیشود.
«مصطفی خوشچشم» استاد دانشگاه در همین رابطه میگوید: «فارغ از نگاههای ایدئولوژیک، ممکن است مردم بهخاطر وضعیت وخیم اقتصادی به خیابانها بیایند، اما وقتی مردم به خیابانها میآیند آن کسی که بلندگو دستش است و به اصطلاح لیدر آن اعتراض خیابانی است، هدایتگر جریان میشود. در این میان صدای آن کارگری که به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی در اعتراض شرکت کرده به هیچ وجه شنیده نمیشود و خواستههای او بر زبان سایر معترضان نمیآید. چرا؟ چون شعار را آن کسی میدهد که بلندگو دست اوست و از پیش در خیابان بوده است. اوست که تعیینکننده مسیر و جهتدهنده اعتراضات است. در پروژه «سوری سازی» مردم به خیابان میآیند، اما در خیابان، مطالبات آنها از سمت اقتصادی به سمت مطالبات مبهم و انحرافی میرود. دشمن ما هم امروز میخواهد در ابتدا ما تسلیم به مذاکره با آنها شویم و در همین مسیر اما هدف نهایی آنها تغییر رژیم و سپس فروپاشی کشور است».
نقش ستاد عملیات روانی در پروژه سوریسازی
این استاد دانشگاه در ترسیم پروژه «سوریسازی» ایران اینگونه ادامه میدهد:«اما در این میان که مردم برای پیگیری مطالبات معیشتی به خیابان آمدهاند همان مزدوران و صحنه گردانان که از قبل در خیابان حضور داشتند و به نیابت از دشمن بیرونی، محرک فتنه و تغییر مطالبات معیشتی مردم به اغتشاشات و مسائل امنیتی هستند، اقدام به ضبط ویدئوهای موبایلی از اندک اغتشاش گران و آشوب طلبان میکنند تا برای شبهرسانههای معاند و ضدانقلاب نظیر «بی بی سی فارسی» و «جاعل نیوز» خوراک خبری و بهانه موج سواری ایجاد کنند».
به طور کلی در پروژه «سوریسازی» ایران و تهدید امنیت مردم کشور ما، گردانندگان آمریکایی - سعودی - صهیونیستی نقش ویژهای را برای بازوان رسانهای یا همان ستاد عملیات روانی قائلاند.
از سلطنتطلبها با معرکهگیری تهمانده خاندان فاسد پهلوی که اخیرا نیز دریافت رشوه ۳۰۰ میلیون دلاریاش از سعودیها خبرساز شده تا بهایی ها، سرکردگان گروهک تروریستی منافقین و تجزیه طلبان و سایر فرقههای تبهکار ضدایرانی، همه و همه از عناصر تشکیل دهنده همان ستاد مشترک عملیات روانی هستند که با دستور صادره از اتاقهای فکر مستقر در واشنگتن و لندن و تل آویو، تمام تلاششان را متمرکز بر ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران کردهاند.
این ستاد عملیات روانی برای پمپاژ اخبار جعلی و ایجاد فضای یأس و ناامیدی در بین مردم ایران و همچنین انتشار مطالب تحریککننده با هدف اغتشاشآفرینی، بازوان رسانهای متعددی در اختیار دارد. از جانب همان مراکز مشخص، بودجههای کلانی نیز به این شبه رسانهها تزریق شده است؛ بدین ترتیب ساختاری امنیتی شکل گرفته که کانون آن «بی بی سی فارسی» است. دستور کار محتوایی شبه رسانههای وابسته به آن ساختار، یکسان است اگر چه شاید در فرم و شکل کار، رعایت تفاوتها و تمایزهایی به گردانندگان این شبه رسانهها تجویز شده باشد.
دل بستن آمریکا به تروریستهای شناسنامهدار بینالمللی در پروژه «سوریسازی»، یک جنبه مشخص در این پروژه ضد ایرانی را نمایان کرده است. دقت کنید: «نتیجه بازبینی سیاست خارجی رئیس جمهور آمریکا باید مشخص کند حکومت [امام] خمینی[ره] که در ۱۹۷۹ به وجود آمد، به ۴۰ سالگی خود نخواهد رسید»؛ این بخشی از صحبتهای «جان بولتون» مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا در جمع منافقین است. صحبتهایی که به وضوح نشان میدهد آمریکا برای دستیابی به هدف «رژیم چنج» از طریق تاکتیک «سوریسازی»، حتی به سراغ تروریستهای خیانتکاری مثل منافقین که ترور ۱۷ هزار نفر از مردم کوچه و بازار ایران را در کارنامه سیاه خود دارند نیز رفته است.
منافقین تنها تروریستهای مدنظر آمریکا برای ایجاد بحران امنیتی در ایران نیستند؛ بلکه سردمداران واشنگتن با حمایت سران رژیم صهیونیستی و حکام خودفروخته سعودی برای گسیل تروریستهای داعشی به داخل ایران نیز برنامه دارند و در چند مرتبه نیز برای اجرایی کردن این برنامه نیز قدم برداشتهاند که با سد استوار نیروهای مقتدر امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران مواجه شدند.
آمریکاییها در برنامه ریزیها و رویاپردازیهای خود میخواهند تا شرایط ایران با دخالت و تحریک عوامل خارجی و نفوذیهای آنها تبدیل به شرایط روزهای نخست آغاز بحران در سوریه شود. بر اساس آماری که رسماً اعلام شده، ۲۰ تا ۳۰ هزار نیروی داعش و تروریستهای تکفیری وهابی در منطقه به ویژه در سوریه، عراق، اردن، افغانستان و برخی دیگر از کشور حضور دارند.
این عناصر تروریستی یک ظرفیت بالقوه برای آمریکاییها و سعودیها و صهیونیستهاست تا بواسطه این اشرار، امنیت مثال زدنی مردم ایران را تهدید کنند و پروژه «سوریسازی» را در ایران کلید بزنند.
به طور کلی مدل «سوریسازی» که دشمنان مردم ایران برای پیاده سازی آن در کشور ما هزینه زیادی کرده اند، دارای این نقشه راه است که: در گام اول بر روی تظاهرات معیشتی مردم موج سواری میشود؛ سپس خط ایجاد آشوب و اغتشاش در دل آن تظاهرات توسط مزدورانی اجیر شده پی گرفته میشود و در گام بعدی تهدید مستقیم امنیت مردم به عنوان هدف تعریف میشود و به موازات آن گسیل تروریستهای بین المللی به داخل مرزهای کشور هدف، رخ خواهد داد. نقشه راهی که چنانچه در کشوری پیاده سازی شود، دیگر برای هیچ قشری از مردم آن کشور موضوعات معیشتی و اقتصادی از کمترین اهمیتی برخوردار نخواهد بود و همگان صرفا برای درامان ماندن از تهدیدات امنیتی و جانی، روز خود را به شب میرسانند.
البته بواسطه قدرت بازدارندگی و اقتدار سیاسی و امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران عملیاتی کردن پروژه «سوریسازی» در ایران تقریبا محال است، اما آمریکاییها از آنجایی که برای مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی، گزینه دیگری ندارند کماکان به اجرایی شدن این توطئه و پروژه کثیف در کشورما امید بستهاند و برای عملیاتی کردنش مدام در حال پرداخت هزینه و تجهیز و تمهید مقدمات هستند.
توطئه دشمنان برای ضربه زدن به هوشیاری مردم
علی ایحال، علیرغم تمهیدات ویژه و هزینه کرد سرسام آور، طراحان پروژه منحوس ناامن سازی ایران تاکنون طرفی نبستهاند و در دو مقطع دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ از تدارکات شیطانی وسیع خود طرفی نبستند. چرا که بصیرت و هوشیاری مردم با وجود مطالبات معیشتی به حقی که دارند راه ضربه زدن دشمنان به امنیت و تمامیت کشور را مسدود کرده است.
در واقع هر چند مطالبات مردمی که اعتراض دارند به حق است، اما مردم شرایط و اوضاع موجود در عراق و سوریه را دیده و میبینند که اگر از اعتراض آنها همچون اعتراضات مردم سوریه سوء استفاده شود، شرایطی بسیار بدتر از اوضاع سوریه و عراق در انتظار ایران خواهد بود.
ضمن این که مردم در جمهوری اسلامی ایران به خاطر پایبندی به آرمانهای انقلاب اسلامی خود، هیچگاه خواهان ضربه وارد شدن به انقلاب، کشور و نظام اسلامی نیستند، بلکه مطالبه آنها اصلاح رویههای اجرایی و مدیریتی است تا از میزان آسیب پذیری کشور در جنگ تحمیلی اقتصادی کاسته شود.
البته دشمنان برای ضربه زدن به سطح هوشیاری و بصیرت مردم نیز برنامهریزی کردهاند و علاوه بر تضییقات و فشارهای اقتصادی، پروژه تحریک احساسات عمومی را نیز کلید زدهاند و در این راه بر روی شبکهها و کانالهای موجود در فضای مجازی از جمله تلگرام و توییتر حساب ویژهای باز کردهاند.
انتشار وسیع مطالب سراسر کذب و جعلی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی از ابزارهای توطئه دشمن در این پروژه ضدامنیتی است. در این مسیر طراحان پروژه سوریسازی ایران و تهدید امنیت مردم ما، به طرح مطالب وارونه و کذبی نظیر کاهش سهم ایران از دریای خزر و یا کمک بلاعوض ایران به فلان کشور همسایه مبادرت میورزند تا احساسات عمومی را تحریک کنند و به موازات افزایش فشارها در جنگ اقتصادی، ضریب مقاومت مردم را کاهش دهند.
مقام معظم رهبری در بیانات روز دوشنبه – ۲۲ مرداد- خود، به این نکته اشاره کردند و فرمودند: حالا دشمن بعد از شکستی که در جبههی فرهنگی خورده و در جبههی امنیّتی خورده و در جبههی سیاسی خورده و در جبههی نظامی خورده، متمرکز شده روی جبههی اقتصادی. من به شما عرض بکنم دشمن به توفیق الهی در این جبهه هم شکست خواهد خورد. همهی تلاش خودشان را به کار میبرند که در این جنگ پیروز بشوند؛ با ملّت ایران با ترفند و فریب حرف میزنند. ببینید؛ یک عقبماندهی ذهنی میآید در تلویزیون شرکت میکند، به ملّت ایران خطاب میکند و میگوید پول شماها را دولت شما دارد میبرد در سوریه و عراق خرج میکند؛ واقعاً عقبماندهی ذهنی است؛ اینها همان کسانی هستند که رئیسشان، گفت که ما هفت تریلیون دلار در منطقه -یعنی در همین سوریه و عراق- خرج کردیم و چیزی گیرمان نیامد؛ راست هم میگوید؛ اینها به گفتهی خودشان هفت هزار میلیارد دلار در آنجا خرج کردند، تا امروز هیچ چیزی هم گیرشان نیامده؛ جمهوری اسلامی هیچگونه [این کارها را نکرده]، اصلاً قابل مقایسه نیست! دولت سوریه و عراق دولتهای دوست ما هستند که از طرف آمریکا، از طرف سعودی، ثباتشان تهدید شد؛ ما به کمک اینها شتافتیم و توانستیم به اینها کمک کنیم؛ بعد از این هم کمک میکنیم، به هر دولتِ دوستی کمک میکنیم؛ بحثِ دادن پول و مانند اینها نیست، [بلکه]مبادلات بین دولتها است که میدهند، میگیرند، میخرند، میفروشند؛ [امّا]او اینجوری حرف میزند برای اینکه ملّت ایران را نسبت به مواضع نظام اسلامی و دولت جمهوری اسلامی دچار تردید کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *