مادری که استخوان پسرش را پس نمیداد! + عکس
امیرحسین انبارداران، نویسنده این کتاب در بخش های مختلف با شکستن سیر زمان و روایت هایی از حال و روز خانواده شهید، داستانش را رنگ و لعابی خواندنی داده و خواننده را به خوبی تا پایان همراهی می کند.
خبرگزاری میزان -
امیرحسین انبارداران، نویسنده این کتاب در بخشهای مختلف با شکستن سیر زمان و روایتهایی از حال و روز خانواده شهید، داستانش را رنگ و لعابی خواندنی داده و خواننده را به خوبی تا پایان همراهی میکند.
آنطور که پیداست، کسب اطلاعات از شهیدی که ۳۵ سال پیش به شهادت رسیده، کار آسانی نیست، اما انبارداران با همین اطلاعات کم، توانسته فضای داستانش را به راحتی تا ۲۳۶ صفحه ادامه دهد.
نویسنده سعی کرده روند تاریخی زندگی شهید کیایی را مد نظر داشته باشد و روایت را از چشم انتظاری مادر شروع میکند و وقتی وارد زندگی شهید میشود از همان کودکی گام به گام پیش میاید تا به روزهای به یادماندنی انقلاب میرسد. او سپس با فضاسازی مناسب به سراغ روزهای جنگ میرود و عبدالله کیایی را در یگانهای مختلفی که بوده، روایت میکند. این سیر داستانی تا شهادت و تفحص پیکر شهید ادامه پیدا میکند و در عین حال، بازگشتهای زمانی به حال، کتاب را از یک دستی و رخوت نجات میدهد.
شهید کیایی - نفر سمت چپ
«حیران در فراق لیلی» را ۱۲۰۰۰ تومان قیمتگذاری کرده اند که برای کتابی در قطع وزیری و با ۲۴۲ صفحه و تصاویر رنگی شهید در انتهای آن، قیمت منصفانهای است.
شهید کیایی اولین نفر از سمت راست
پیش از این روایت امیرحسین انبارداران از خانواده شهید کیایی را در مطلبی و در مشرق منتشر کرده بودیم که میتوانید آن را در اینجا بخوانید.
به گزارش گروه فضای مجازی ، کتاب «حیران در فراق لیلی» زندگی داستانی شهید عبدالله کیایی از رزمندگان گرگانی است که به تازگی از سوی انتشارات شهدای نینوا و کنگره شهدای استان گلستان به چاپ رسیده است.
شهید عبدالله کیایی اواخر تیر ۱۳۶۱ در مرحلهی دوم عملیات جان سوز رمضان مفقودالجسد شد و مادرش تا همین سال گذشته که به رحمت خدا رفت، به دنبال او بود. البته آثاری از پیکر این شهید گرانقدر به گرگان برگشت و تشییع شد، اما چشم انتظاریهای مادر پایانی نداشت. مادر میخواست استخوانی از عبدالله را پیش خود نگه دارد که اطرافیان او را از این کار برحذر داشتند. داستان جانسوز این جوان برومند و روایت جانسوزترِ مادرش در کتاب «حیران در فراق لیلی» به خوبی نقل شده است.
شهید عبدالله کیایی اواخر تیر ۱۳۶۱ در مرحلهی دوم عملیات جان سوز رمضان مفقودالجسد شد و مادرش تا همین سال گذشته که به رحمت خدا رفت، به دنبال او بود. البته آثاری از پیکر این شهید گرانقدر به گرگان برگشت و تشییع شد، اما چشم انتظاریهای مادر پایانی نداشت. مادر میخواست استخوانی از عبدالله را پیش خود نگه دارد که اطرافیان او را از این کار برحذر داشتند. داستان جانسوز این جوان برومند و روایت جانسوزترِ مادرش در کتاب «حیران در فراق لیلی» به خوبی نقل شده است.
امیرحسین انبارداران، نویسنده این کتاب در بخشهای مختلف با شکستن سیر زمان و روایتهایی از حال و روز خانواده شهید، داستانش را رنگ و لعابی خواندنی داده و خواننده را به خوبی تا پایان همراهی میکند.
آنطور که پیداست، کسب اطلاعات از شهیدی که ۳۵ سال پیش به شهادت رسیده، کار آسانی نیست، اما انبارداران با همین اطلاعات کم، توانسته فضای داستانش را به راحتی تا ۲۳۶ صفحه ادامه دهد.
نویسنده سعی کرده روند تاریخی زندگی شهید کیایی را مد نظر داشته باشد و روایت را از چشم انتظاری مادر شروع میکند و وقتی وارد زندگی شهید میشود از همان کودکی گام به گام پیش میاید تا به روزهای به یادماندنی انقلاب میرسد. او سپس با فضاسازی مناسب به سراغ روزهای جنگ میرود و عبدالله کیایی را در یگانهای مختلفی که بوده، روایت میکند. این سیر داستانی تا شهادت و تفحص پیکر شهید ادامه پیدا میکند و در عین حال، بازگشتهای زمانی به حال، کتاب را از یک دستی و رخوت نجات میدهد.
شهید کیایی - نفر سمت چپ
«حیران در فراق لیلی» را ۱۲۰۰۰ تومان قیمتگذاری کرده اند که برای کتابی در قطع وزیری و با ۲۴۲ صفحه و تصاویر رنگی شهید در انتهای آن، قیمت منصفانهای است.
شهید کیایی اولین نفر از سمت راست
پیش از این روایت امیرحسین انبارداران از خانواده شهید کیایی را در مطلبی و در مشرق منتشر کرده بودیم که میتوانید آن را در اینجا بخوانید.
منبع:مشرق
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *