یکی بر سرِ شاخ و بن می‌بُرید

12:22 - 25 آذر 1394
کد خبر: ۱۱۰۰۹۴
خبرگزاری میزان - آقای دعایی! روا نیست شاخه‌ای که افتخار نشستن بر آن به شما ارزانی شده، بشکنید که البته اگرهم بخواهید، چنین نتوانید کرد و دستگاه عدالت اسلامی چنین مجالی را برای هیچ متعرضی فراهم نخواهد ساخت.
یکی بر سرِ شاخ و بن می‌بُریدبه گزارش گروه فضای مجازی میزان به نقل از اتاق خبر، این جمله که "انقلابی بودن مهم نیست؛ انقلابی ماندن مهم است"، از هرکس که باشد، آنچنان حکیمانه و عمیق است که باید گوینده‌اش را تحسین کرد. در فرهنگ ما تعبیر نزدیک به این، همان تعبیر معروف "عاقبت‌بخیری" است.

قرآن کریم بعنوان کلام الهی و فصل‌الخطاب همه سخنها، بر استقامت در راه حق، بعنوان لازمه ایمانِ اولیه و بعبارتی شرط عاقبت‌بخیری یاد می‌کند و می‌فرماید: "کسانی که ایمان آورده‌اند و بر ایمان خود استوار مانده‌اند، فرشتگان بر ایشان نازل شوند..."

اگر در گذشته، مصداقهایی که برای همگان به وضوح ملموس باشد، برای ارزیابی عاقبت‌بخیری افراد وجود نداشت، امروزانقلاب اسلامی، بدلیل ماهیت کاملا دینی‌اش، محک خوبی برای سنجش این امر است و تکلیف قضاوت درباره بسیاری از افراد را روشن می‌کند.

تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی و ویژگی اصلی آن که پافشاری بر حقانیت، بدون توجه به افراد و چهره‌ها بوده است، ما را عادت داده که هر روز با چهره‌ تازه‌ای از همراهان پیشین انقلاب مواجه شویم که خط خود را از انقلاب جدا کرده و ساز مخالف می‌زنند.

راستش دیگر از شنیدن اسامی آشنایی که روزی همراه انقلاب و امام(ره) بودند و بعضا در این همراهی، مورد تفقد و توجه هم قرار گرفته‌اند و امروز در مسیر دیگری طی طریق می‌کنند، تعجب هم نمی‌کنیم؛ مسیری که باعث ذوق‌زدگی معاندان و مخالفان اسلام و انقلاب می‌شود و اخبار مربوط به آنها در صدر رسانه‌های صهیونیستی و بهاییت مورد توجه قرار می‌گیرد؛ زیرا ما این جمله امام راحل(ره) را آویزه گوش کرده‌ایم که "ملاک حالِ فعلی افراد است."

یکی از آخرین چهره‌هایی که در این وادی خود را مطرح کرده‌اند، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات است که با سابقه دیرین انقلابی و نزدیکی به امام(ره)، با حمایت تمام قد از فتنه‌گرانی که کشور را در سال 88 تا لبه پرتگاه سقوط پیش بردند، نگاهها را به خود جلب کرده است البته نگارنده بر این باور است که حجت الاسلام دعایی بزودی از این راهی که در آن قرار داده شده به مسیر مستقیم انقلاب بازخواهد گشت.

اما اصرار و پافشاری آقای دعایی بر حمایت از فتنه‌گران در سالهای اخیر تا جایی پیش رفته که علاوه بر حمایت جریانهای ضدانقلاب خارج نشین از ایشان، مقدمات ایجاد شکاف در جبهه سیاسی داخلی را هم کلید زده و جریانهای تندرو حامی اصلاحات را پای کار آورده و از این رهگذر زمینه‌های ایجاد خدشه و خلل در فضای داخلی را مهیا نموده است.

اما موضوع قابل تامل، واکنش آقای دعایی به انجام وظیفه دستگاه قضایی در مورد این حرکت است. قطعا وی در جایگاهی نیست که نداند تذکرات مقامات قضایی، ولو آنکه شفاها هم بیان شود، از جایگاه متقن قانونی برخوردار است و همگان باید به آن گردن نهند. متهم کردن مقامات عالیرتبه قضایی کشور به برخورد سلیقه‌ای با یک مقوله امنیت ملی از سوی آقای دعایی، خود سرفصل جرم تازه‌ای است که قانونا قابل پیگیری هم هست.

چه کسی در این تردید دارد که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود اگر قرار باشد حرف مقام قضایی را که در کسوت قضاوت قرار دارد، سلیقه او تعبیر کنیم؟ آنوقت ملاک حق و باطل در دعاوی مختلف چه خواهد بود؟ آیا پیشنهاد آقای دعایی این است که هرکس سلیقه خود را در یک دعوا بعنوان فصل‌الخطاب مورد عمل قرار دهد؟

آیا واقعا اینکه کسی با وجهه نمایندگی یکی از کهن ترین جراید ایران در یک روزنامه متعلق به بیت‌المال و با استفاده از امکانات همان روزنامه، درصدد ضربه زدن به مولفه‌های امنیت ملی برآید و در برابر تذکرات قانونی مقامات عالیرتبه قضایی هم، با اتهام زدن به ایشان به جرم خود پافشاری کند، در هیچ محکمه عادلی قابل دفاع است؟

آیا با اینهمه شواهد و قرائنی که حاکی از نابخردانه بودن حرکت مدیرمسئول روزنامه اطلاعات است، خود ایشان نباید متوجه موضوع شود؟

آیا حمایت تمام قد رسانه‌ها و محافل صهیونیستی و بهاییت از ایشان که امروزه با یک جستجوی ساده در اینترنت قابل مشاهده است، آیتی از انحراف آقای دعایی از مسیر انقلاب برای خود ایشان نیست؟

آیا تبدیل شدن یک نیروی داخلی نظام به محوری برای ایجاد کمپین‌های آنچنانی علیه تمامیت ارزشهای اعتقادی و انقلابی ما  و استفاده از این محور برای مقابله تمام عیار با نظام اسلامی، جای تنبه و بیداری ندارد؟

آیا اختلاف افکنی در جبهه سیاسی داخلی، آنهم در آستانه رخداد عظیم انتخابات مجلس و خبرگان، نشان از نادرستی جهت گیری ایشان برای خودشان نیست؟

آیا زیرسوال بردن دستگاه قضایی کشور که مرجع امید و اطمینان ملت است، در نظر ایشان نشانه‌ای از حرکت در خلاف مسیر ملت بحساب نمی‌آید؟

همه دغدغه‌های این مطلب را در این عبارت خطاب به مدیرمسئول روزنامه اطلاعات می‌آورم که:

آقای دعایی! شما بر شاخه درختی تنومند و پاکیزه نشسته‌اید که همانا درخت ولایت است؛ درختی که به تعبیر قرآن کریم ریشه آن در زمین و شاخه‌های آن در آسمان است.

روا نیست شاخه‌ای که افتخار نشستن بر آن به شما ارزانی شده، بشکنید که البته اگرهم بخواهید،  چنین نتوانید کرد و دستگاه عدالت اسلامی چنین مجالی را برای هیچ متعرضی فراهم نخواهد ساخت؛ اما بدانید که اکنون مصداق این حکایت حکیمانه شیخ اجل هستید که فرمود:
یکی بر سرِ شاخ و بن می‌بُرید
خداوند بستان نظر کرد و دید
بگفتا که بیچاره بد می‌کند
نه با من که با نفس خود می‌کند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *