پرونده اپستین؛ بریدهای از صنعت دولتی قاچاق انسان در آمریکا
یک فرم شکایت علیه اپستین در سپتامبر ۱۹۹۶ و رسید خرید ۳ کتاب به قیمت ۶۸.۸۳ دلار با موضوع بردههای جنسی از آمازون توسط این مجرم جنسی آمریکایی نیز در میان اسناد قرار دارد.
این اسناد که شامل ۱۱۹ صفحه کاملا ویرایش شده است، بار دیگر فضای داخلی آمریکا را زیر سایه سنگین جنجال و رسوایی گستردهای برای چهرههای شناختهشده این کشور ایجاد کرد؛ عکسهای جدید از افراد حلقه جفری اپستین بخشی از هزاران سندی است که توسط وزارت دادگستری آمریکا منتشر شده است.
خبرنگار اسکاینیوز در آمریکا گفت که در این اسناد اشاره به طرز چشمگیر اندکی به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا شده است، این در حالی است که چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا بخشی مهم از این پرونده است.
تاد بلانش، معاون دادستان کل آمریکا، در نامهای به کنگره گفت که بیش از هزار و ۲۰۰ قربانی و خانوادههای آنها در جریان بررسی سوابق شناسایی شدهاند که برای محافظت از قربانیان حذف شدهاند.
حضور گسترده سیاستمداران آمریکایی در اسناد تاکنون منتشرشده از پرونده اپستین بار دیگر موضوع نقش آفرینی این افراد در صنعت غیرانسانی قاچاق انسان را به کانون بحثها آورده است.

آمریکا هاب اصلی قاچاق انسان در جهان
آمریکا اغلب بهعنوان محور و هاب اصلی قاچاق انسان در جهان شناخته میشود، جایی که این جنایت سازمانیافته نه تنها توسط شبکههای خصوصی، بلکه با دخالتهای دولتی انجام میگیرد؛ پرونده جفری اپستین، سرمایهدار آمریکایی که در سال ۲۰۱۹ در زندان خودکشی کرد، یکی از برجستهترین نمونههای این پدیده است.
اپستین متهم به راهاندازی یک شبکه گسترده قاچاق جنسی دختران نوجوان بود که شامل جذب، حملونقل و بهرهبرداری جنسی از قربانیان میشد، اما آنچه این پرونده را فراتر از یک جنایت فردی میبرد، ارتباط آن با افراد قدرتمند سیاسی، اقتصادی و ... است.
گزارشهای مختلف رسانهای فارغ از نظریههای توطئه، تاکید دارند که اپستین نه تنها یک مجرم جنسی بود، بلکه بخشی از یک سیستم بزرگتر بود که احتمالا با موساد و سیا نیز ارتباطهایی داشته است.

سابقه حضور و مشارکت سیاستمداران آمریکایی در صنعت قاچاق انسان
دخالت مستقیم سیاستمداران آمریکایی در قاچاق انسان شامل موارد تاریخی مستندی مانند به بردگی گرفتن افراد توسط توماس جفرسون (نوعی قاچاق انسان) و اتهامها و ارتباطات معاصر، بهویژه رسوایی جفری اپستین که سیاستمداران برجسته را بهعنوان شرکای بالقوه معرفی کرد، میشود.
اتهامهای همدستی مقامهای دولتی آمریکا در طرحهای قاچاق که اغلب شامل فساد یا مسائل مربوط به مرز بود، نیز موضوعی تکراری بوده است.
قبل از اینکه سیزدهمین اصلاحیه قانون اساسی آمریکا بردهداری را لغو کند، این عمل قانونی و گسترده بود و بسیاری از سیاستمداران اولیه آمریکایی، ازجمله چندین پدر موسس (گروهی از سران سیاسی آمریکا بودند که یا اعلامیه استقلال آمریکا را در سال ۱۷۷۶ میلادی امضا کردند)، مستقیما با مالکیت و تجارت افراد برده در آن مشارکت داشتند؛ این یک شکل تاریخی از قاچاق انسان و کار اجباری محسوب میشود.
جنجال جفرسون-همینگز نمونه مشهوری است که شامل توماس جفرسون، رئیسجمهور وقت آمریکا و یک زن برده میشود.
«بردهداری سفید» (فحشای اجباری زنان سفیدپوست) در اوایل دهه ۱۹۰۰ در آمریکا منجر به کارزارهای عمومی و قانونگذاری شد، اگرچه این تلاشها اغلب دارای بار نژادی بودند و بر محافظت از زنان سفیدپوست در برابر مردان سیاهپوست و مهاجر متمرکز بودند.
برجستهترین پرونده اخیر مربوط به ارتباط ادعایی سیاستمداران آمریکایی با پرونده جفری اپستین، سرمایهدار بدنام است که در سال ۲۰۱۹ به اتهام قاچاق جنسی فدرال دستگیر شد.
این خلاصه تاریخی نشان میدهد که قاچاق انسان در آمریکا عمدتا با موضوع سیاسی و سیاستمداران گره خورده است.
نظریههای «پیتزاگیت Pizzagate» و «کیوانان QAnon» در همین رابطه اعلام میکنند که قاچاقچیان جنسی در سطح جهان رابطه نزدیکی با مقامهای سیاسی آمریکایی دارند.
برخی منابع استدلال کردهاند که برخی از سیاستهای اجرایی مرزی، مانند انتقال مهاجران به ایالتهای مختلف توسط فرمانداران جمهوریخواه، را میتوان بهعنوان قاچاق افراد برای اهداف سیاسی توصیف کرد.

رد پای بازیگران دولتی و سازمانیافته در پرونده اپستین
قاچاق انسان در آمریکا یک صنعت چندمیلیارد دلاری است که سالانه میلیونها قربانی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ براساس گزارشهای سازمان ملل و عفو بینالملل، آمریکا یکی از مقاصد اصلی قاچاق جنسی است، جایی که شبکههای سازمانیافته با حمایتهای پنهان دولتی عمل میکنند.
پرونده اپستین در این زمینه برجسته است، زیرا او از سال ۲۰۰۵ تا مرگش در ۲۰۱۹، متهم به جذب دختران نوجوان (بعضی زیر ۱۴ سال) برای بهرهبرداری جنسی بود؛ اپستین که ثروتش حدود ۶۰۰ میلیون دلار تخمین زده میشد، از جزیره خصوصی خود در کارائیب (معروف به جزیره کودک آزاری) و عمارتهای لوکس در نیویورک و فلوریدا برای این عملیات استفاده میکرد.
آنچه این پرونده را به سطح دولتی میبرد، ارتباط اپستین با چهرههای برجسته است؛ او با بیل کلینتون، رئیسجمهور سابق و ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا ارتباطهایی غیرقابل انکار داشته است و سندهای مربوط به آنها به دفعات منتشر شدهاند.
ثروت اپستین منبع مشکوکی داشت؛ براساس گزارش گاردین، او از طریق بانکهایی مانند جیپی مورگان، میلیونها دلار را حتی پس از محکومیت در جابجا کرد؛ این بانک، طبق گزارش نیویورکتایمز، اپستین را با وجود آگاهی از فعالیتهای غیرقانونیش بهعنوان مشتری نگه داشت و به او وام داد.
این حمایت مالی نشاندهنده یک سیستم سازمانیافته است که فراتر از فرد میرود.
- بیشتر بخوانید:
- برمودای فساد آمریکایی؛ ترامپ، اپستین و رسواییهای اخلاقی بیپایان
- طوفان پرونده رسوایی اپستین در آمریکا
گسلاین مکسول، زن انگلیسی که به اتهام قاچاق جنسی در پرونده اپستین به چندین سال حبس محکوم شد، فرزند رابرت مکسول، غول رسانهای انگلیسی است که در ۱۹۹۱ بهطور مشکوکی درگذشت؛ رابرت مکسول مظنون به جاسوسی برای موساد (سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی) بود.
براساس گزارش گاردین، مکسول سرمایهگذاریهای گستردهای در شرکتهای صهیونیستی داشت و مراسم تدفینش در اراضی اشغالی با حضور مقامهای ارشد رژیم صهیونیستی برگزار شد.
گسلاین مکسول که نزدیکترین فرزند به پدرش بود، این میراث را به اپستین منتقل کرد؛ دیلیمیل گزارش داد که اپستین به رابرت مکسول کمک کرد تا میلیونها دلار را پنهان کند.
ارتباط اپستین با سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی از کلیدیترین جنبههای پرونده او، است؛ آری بنمناشه، مامور سابق موساد، در مصاحبههایی ادعا کرد که اپستین برای موساد کار میکرد و شبکه قاچاقش بخشی از عملیات هانیپات (Honeypot) برای جمعآوری اطلاعات بود.

دیلیمیل در گزارشی جزئیات دیدارهای اپستین با ایهود باراک، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی را منتشر کرد: دستکم ۳۶ دیدار، اغلب در حالی که زنان جوان حضور داشتند.
باراک که سابقهای در عملیات ویژه رژیم صهیونیستی دارد، این دیدارها را انکار نکرد، اما مدعی شد که دیدارها برای امور تجاری بود؛ ارتباط اپستین با باراک که سابقه کار در موساد را دارد، نشانه دیگری برای سازمانیافته بودن این جنایت است.
این ارتباطات، طبق گزارشها، ممکن است بخشی از تلاش برای blackmail (باجگیری) باشد، که در چنین روابطی رایج است؛ گاردین اعلام کرد که اپستین از طریق مکسول به این شبکه وارد شد.
در سطح آمریکا نیز گزارشهایی در مورد ارتباط اپستین با سیا وجود دارد.
انتشار فایلهای ویرایششده وزارت دادگستری آمریکا در دسامبر ۲۰۲۵ نشاندهنده پوشش دولتی است.
در عین حال، موارد متعددی نشاندهنده سازمانیافته بودن شبکه قاچاق انسان اپستین است؛ او که در ۲۰۰۸، به اتهام فحشا محکوم شد، تنها ۱۳ ماه در حبس ماند و با اجازه خروج روزانه به کار خود ادامه داد؛ این اجازه نتیجه توافقی بود که توسط الکس اکوستا، دادستان فدرال و بعدا وزیر کار ترامپ صادر شد.
منتقدان از این توافق بهعنوان نقض حقوق قربانیان و سندی برای دخالت دولتی یاد کردند.
ضمن اینکه ناپدید شدن اقلامی مربوط به اپستین پس از حمله افبیآی به جزیره او، شبهه پوشش دولتی برای این پرونده را پررنگتر کرده است.
پیامدهای گسترده پرونده قاچاق انسان اپستین
شبکه قاچاق انسان اپستین هزاران قربانی داشت که بسیاری از آنها نوجوان بودند.
پرونده اپستین در عین حال، نشاندهنده نابرابری عمیق در عدالت در آمریکا است؛ به این معنا که افراد قدرتمند مصون ماندند، در حالی که قربانیان مبارزه کردند.
از دیدگاه اجتماعی، این پرونده اعتماد به نهادها را کاهش داد؛ کارشناسان میگویند که اپستین به نمادی از فساد در میان نخبگان تبدیل شده است.
پرونده اپستین بیش از یک جنایت فردی است؛ بخشی از صنعت دولتی و سیاه قاچاق انسان در آمریکا است؛ بدون تحقیقات مستقل برای افشای کامل این شبکه و پاسخگو کردن همه افراد دخیل در آن، آمریکا بهعنوان هاب قاچاق انسان باقی میماند.
انتهای پیام/

