فاجعه انسانی در غزه، از نسلکشی تا گرسنگی اجباری
منصوره صفرپور، کارشناس حقوقی موسسه صیانت از حقوق زنان طی یادداشتی برای میزان به جنایتهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه و وضعیت فاجعهبار ساکنان این باریکه پرداخته است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
وضعیت جاری در نوار غزه و سرزمینهای اشغالی فلسطین، یادآور فصلی تاریک در تاریخ بشریت و گواه نقض فاحش و سازمانیافته حقوق بشر و قوانین بینالمللی بشردوستانه است.
آنچه امروز در غزه جریان دارد، نه صرفا یک درگیری نظامی، بلکه یک فاجعه انسانی عمیق است که ابعاد آن به نسلکشی، قحطی عمدی و هدف قرار دادن سیستماتیک غیرنظامیان میرسد.
این رویداد، یک درگیری متقارن میان دو نیروی مسلح نیست؛ بلکه مواجههای نابرابر میان یکی از پیشرفتهترین ارتشهای جهان، مجهز به آخرین تجهیزات نظامی کشتار جمعی، با مردمی است که در بزرگترین زندان باز جهان به دام افتادهاند. کودکان، زنان و سالخوردگان که باید تحت حمایت قوانین بینالمللی باشند، امروز به اصلیترین اهداف این جنگ نابرابر تبدیل شدهاند.
کشتار سیستماتیک و جنایت علیه بشریت در غزه
حملات بیامان و بیسابقه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، منجر به کشتار گسترده و بیرویه غیرنظامیان، از جمله زنان و کودکان، شده است. آنچه این کشتارها را از یک درگیری نظامی صرف متمایز میکند، ماهیت سیستماتیک و هدفمند آن است که نشانههای روشنی از ارتکاب جنایت نسلکشی را در خود دارد. تعریف نسلکشی در ماده ۲ کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسلکشی (۱۹۴۸) شامل هر یک از اعمالی که به قصد نابود کردن کلی یا جزئی یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی ارتکاب یابد، میشود، از جمله کشتن اعضای گروه، ایراد صدمه شدید جسمانی یا روانی به اعضای گروه و تحمیل عمدی شرایط زندگی که منجر به نابودی فیزیکی کلی یا جزئی گروه شود.
آمار تکاندهنده مرگ و میر و زخمی شدن کودکان
از ابتدای تشدید درگیریها، هزاران کودک در غزه جان خود را از دست دادهاند و دهها هزار نفر دیگر مجروح و معلول شدهاند. این کودکان، اغلب در خانههای خود، مدارس، یا پناهگاهها هدف حملات موشکی و هوایی قرار گرفتهاند. این کشتار سیستماتیک، نقض آشکار ماده ۶ کنوانسیون حقوق کودک است که مقرر میدارد: کشورهای طرف کنوانسیون، حق حیات ذاتی هر طفل را به رسمیت میشناسند. شواهد متعددی از غزه، از جمله اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی، حجم بالای تلفات غیرنظامیان، تخریب زیرساختهای حیاتی (بیمارستانها، مدارس، پناهگاهها)، و محدودیتهای اعمال شده بر کمکهای بشردوستانه، مؤید قصد نابودی بخش قابل توجهی از مردم فلسطین بهویژه زنان و کودکان در غزه است. این اقدامها، نقض آشکار قواعد عرفی و معاهدهای حقوق بینالملل بشردوستانه، از جمله اصل تمایز (میان رزمندگان و غیرنظامیان)، اصل تناسب و اصل احتیاط است.
گرسنگی به عنوان سلاح، قحطی عمدی و جنایت جنگی
علاوه بر کشتار مستقیم، رژیم صهیونیستی با مسدود کردن عمدی کمکهای بشردوستانه، محاصره کامل نوار غزه و تخریب زیرساختهای تولید و توزیع غذا، از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی استفاده میکند. این سیاست منجر به شیوع قحطی گسترده در میان مردم غزه، بهویژه کودکان، شده است که پیامدهای فاجعهباری برای سلامت جسمی و روانی آنان دارد. کشتار در صفهای کمک در لحظاتی که کودکان برای دریافت کمکهای اولیه غذایی و دارویی گرد هم میآیند، به صحنههای وحشتناک کشتار تبدیل میشود. این وقایع، نمادی از بیرحمی عمیق در برابر آسیبپذیرترین قشر جامعه است. بسیاری از کودکانی که از حملات جان سالم به در میبرند، دچار جراحات شدید، از دست دادن اعضای بدن، و آسیبهای روانی ماندگار میشوند. فقدان دسترسی کافی به خدمات درمانی و توانبخشی، آینده این کودکان را در هالهای از ابهام فرو میبرد.
- بیشتر بخوانید:
- جنایت تازه صهیونیستها در شهر غزه
- گرسنگی و قحطی در غزه؛ آنچه قوانین بینالمللی میگویند
پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیونهای ژنو (۱۹۷۷) و اساسنامه رم دیوان کیفری بینالمللی (ICC) بهصراحت محروم کردن عمدی غیرنظامیان از وسایل بقا را بهعنوان یک جنایت جنگی تعریف میکنند. ماده ۱۴ پروتکل دوم بیان میدارد: گرسنگی دادن غیرنظامیان بهعنوان یک روش جنگی ممنوع است. این ممنوعیت شامل از بین بردن، از کار انداختن، یا بردن اشیای حیاتی برای بقای غیرنظامیان (مانند مواد غذایی، مناطق کشاورزی، محصولات، دامها، تأسیسات آب آشامیدنی و شبکههای آبیاری) میشود. شاهد این مدعا، گزارشهای متعدد سازمان ملل و نهادهای بینالمللی است که از مرگ کودکان براثر سوءتغذیه شدید خبر میدهند.
حوادث مکرر حمله به افرادی که در صفهای دریافت کمکهای غذایی نشان دهنده ماهیت عمدی و غیرانسانی این سیاست است که حتی ابتداییترین نیازهای انسانی را نیز هدف قرار میدهد.
نقش و مسئولیت بینالمللی آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی و انفعال جهانی
انجام این حجم از جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در غزه، بدون حمایتهای قاطع سیاسی، نظامی و مالی برخی قدرتهای بزرگ، به ویژه آمریکا، قابل تصور نیست.
حمایتهای بیچون و چرای آمریکا، از جمله ارسال کمکهای نظامی، وتو قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتشبس فوری بودند و عدم اعمال فشار کافی بر رژیم صهیونیستی برای رعایت قوانین بینالمللی، این رژیم را در ادامه سیاستهای تجاوزکارانه خود جسورتر کرده است.
براساس اصول مسئولیت بینالمللی دولتها، هر دولتی که به یک عمل متخلفانه بینالمللی مرتکب شود، مسئول است. علاوه بر این، بر اساس ماده ۱۶ طرح مواد راجع به مسئولیت دولتها برای اعمال متخلفانه بینالمللی (که توسط کمیسیون حقوق بینالملل تهیه شده است)، دولتی که به دولت دیگری در ارتکاب عمل متخلفانه بینالمللی کمک یا مساعدت کند، در صورتی که با علم به اوضاع و احوال آن عمل کمک نماید و آن عمل در صورت ارتکاب توسط خودش نیز متخلفانه محسوب شود، مسئول خواهد بود.
بنابراین، دولتهایی که با علم و آگاهی به نقض قوانین بینالمللی در غزه، به حمایت از رژیم صهیونیستی ادامه میدهند، خود نیز در مسئولیت بینالمللی شریک هستند.
آنچه در غزه اتفاق میافتد، لکه ننگی بر پیشانی بشریت و آزمونی سخت برای اعتبار نظام حقوق بینالملل است؛ سکوت یا انفعال جامعه بینالمللی در قبال این جنایات، نهتنها به ادامه و تشدید بحران میانجامد، بلکه اعتبار نهادهای بینالمللی و اصول حقوقی جهانی را نیز زیر سوال میبرد.
انتهای پیام/

