پشت پرده طرح خلع سلاح حزبالله در لبنان
کابینه لبنان بهتازگی طرحی را تصویب کرد که به دنبال خلع سلاح کامل همه گروههای مسلح در داخل این کشور است.
به گزارش المنار، این یک طرح تحمیلی از طرف آمریکا است که حزبالله را هدف قرار میدهد، تلاشی برای دستیابی به اهداف جنگی که رژیم صهیونیستی سال گذشته نتوانست در میدان به آن دست یابد و همچنین تلاشی برای از بین بردن حاکمیت لبنان برای همیشه است.
برای درک صحیح معنای خلع سلاح حزبالله، ابتدا باید به ادعاهای مطرحشده علیه آن نگاهی انداخت و این نکات را از دیدگاه یک طرفدار خلع سلاح بررسی کرد.
ارتش لبنان اکنون قرار است طرح خود را برای خلع سلاح حزبالله آغاز کند، هدفی که طبق گفته رسانههای این کشور، آنها قصد دارند تا پایان سال به آن دست یابند.
وزیر اطلاعرسانی لبنان در اظهار نظری در مورد این طرح که به دولت این کشور ارائه شده، اما به عموم مردم اعلام نشده است، مدعی شد: ارتش لبنان اجرای این طرح را آغاز خواهد کرد، اما مطابق با قابلیتهای موجود که از نظر لجستیک، منابع مادی و انسانی محدود هستند.
در حالی که صداهای طرفدار آمریکا و فرقهگرا در داخل لبنان از این ابتکار حمایت میکنند، اکثریت جمعیت این کشور با این اقدام مخالف هستند، به این معنا که نواف سلام، نخستوزیر لبنان، با دنبال کردن این دستور کار، بهطور فعال برخلاف اراده دموکراتیک مردم خود عمل میکند.
طبق دادههای نظرسنجی که از طرف مرکز مشاوره مطالعات و اسناد لبنان جمعآوری و منتشر شد، ۵۸ درصد از مردم میگویند که با تحویل سلاحهای حزبالله بدون تعیین استراتژی دفاع ملی مخالفند.
آنچه که حتی گویاتر است، نتایج دیگر دادههای نظرسنجی است؛ ۷۱.۷ درصد گفتند که باور ندارند ارتش لبنان بتواند از این کشور در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی دفاع کند؛ ۷۶ درصد پاسخ دادند که اقدامهای دیپلماتیک بیروت در بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی موفق نخواهد بود.
دهههاست که جهان عرب و اسلام، وضعیت «محکومیت فصلی» تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی را تجربه میکند، که با اشغال فلسطین و آوارگی مردم آن آغاز شده و از طریق جنگها و حملات به لبنان، سوریه، مصر و اردن و تجاوزهای مداوم به نوار غزه ادامه دارد.
با وجود تمام محکومیتهای صادر شده از طرف پایتختهای عربی و اسلامی و گاهی حتی غربیها، هیچ چیزی رژیم صهیونیستی را از سیاستهای توسعهطلبانه و خونین خود باز نداشته است.
- بیشتر بخوانید:
- خلع سلاح مقاومت؛ نقض هنجارهای بینالمللی و داخلی لبنان
- مقاومت؛ گزینه اصلی در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی
در سطح بینالمللی، رویدادها بارها ثابت کردهاند که دولتهای غربی، به سرکردگی آمریکا، آن بهاصطلاح میانجی صادقی که خود سعی در معرفی آن دارند، نبودند.
بلکه، آنها برجستهترین حامیان رژیم صهیونیستی بوده و هستند؛ آنها انواع سلاحها را در اختیار این رژیم قرار میدهند، از آن حمایت دیپلماتیک و پوشش سیاسی میکنند و هرگونه تلاش بینالمللی را برای پاسخگو کردن یا حتی زیر سوال بردن آن خنثی میکنند.
با توجه به همه اینها، یک پرسش منطقی و واقعبینانه مطرح میشود؛ آیا میتوان به اطمینانخاطر آمریکاییها، غربیها و برخی از اعراب درباره اینکه آنها قادر به مهار دشمن صهیونیستی و جلوگیری از حمله آن به لبنان هستند، اعتماد کرد؟
متاسفانه، پاسخ نهتنها منفی است، بلکه صرف طرح این سوال، میزان توهمی را که برخی سعی در ترویج آن دارند، آشکار میکند، درباره اینکه فشار بینالمللی میتواند از لبنان محافظت کند یا دشمن صهیونیستی را بازدارد.
چگونه کسی که با پول، سلاح، سیاست و امنیت از اشغالگری رژیم صهیونیستی حمایت و پشتیبانی میکند، میتواند ضامن امنیت کشوری باشد که مستقیماً با آن روبهرو است؟ چگونه کشورهای عربی که به دنبال حمایت آمریکا و شاید رژیم صهیونیستی هستند، میتوانند چنین «تضمینهایی» را به کشوری مانند لبنان ارائه دهند؟
تردیدی نیست، تجربه سالهای گذشته ثابت کرده است که لبنان تنها با اراده لبنانی، یک نیروی بازدارنده واقعی و وحدت ملی داخلی است؛ تکیه بر وعدههای خارجی، بهویژه از طرف آمریکا و متحدان آن، ثابت کرده است که تنها ناامیدی بیشتر و هدر دادن اراضی و حقوق را به همراه دارد.
آتشبس میان حزبالله و رژیم شغالگر صهیونیستی که با میانجیگری آمریکا برقرار شد، تهاجم گستردهتر را متوقف نکرده است و تنها میدان نبرد آن را تغییر داده است.
انتهای پیام/

