کوررنگی جمهوری فرانسه؛ مرگبار‌تر از همیشه

10:20 - 02 مرداد 1402
کد خبر: ۴۷۲۵۳۰۴
دسته بندی: حقوق بشر ، عمومی
کوررنگی جمهوری فرانسه؛ مرگبار‌تر از همیشه
افسانه کوررنگی جمهوری فرانسه دهه‌هاست که نژادهای مختلف در این کشور را تحت تبعیضی مرگبار قرار داده است.

خبرگزاری میزان – اعتراض‌های سراسری اخیر در فرانسه که در پی قتل «ناهل مرزوق»، نوجوان آفریقایی تبار به دست پلیس «نانتر» حومه پاریس، پایتخت فرانسه رخ داد، مهر تاییدی بر حیات مرگبار چالش تاریخی نژادپرستی در این کشور است.

در حالی که فرانسه که برای حفظ صفت «جمهوری کوررنگ» برای خود تلاش می‌کند، مصادیق مرگبار این کوررنگی از گوشه گوشه جامعه، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، ... این کشور بیرون می‌زند.

نژادپرستی؛ بحرانی تاریخی در فرانسه

بیش از هزار و ۵۰۰ سال از تاسیس نخستین پادشاهی در فرانسه می‌گذرد؛ بیش از ۲۰۰ سال از انقلاب فرانسه و بیش از ۶۰ سال از تاسیس جمهوری پنجم می‌گذرد، اما همچنان تعریف هویت فرانسوی محل مناقشه است.

جمعیت قابل توجهی از مهاجران فرانسه عمدتا از آفریقا، دریای کارائیب و آسیا و فرزندان آن‌ها دهه‌هاست که از تاثیر تبعیض بر همه بخش‌های زندگی خود شکایت دارند؛ بسیاری از جوانان در حومه شهر‌ها به عنوان فقیرترین مناطق فرانسه که والدینشان مهاجر هستند، نخستین هدف خشونت پلیس فرانسه هستند؛ ...

قتل «ناهل» به دست پلیس فرانسه بار دیگر پرسش درباره چیستی هویت فرانسوی را برای اقلیت‌های نژادی این کشور پررنگ کرد و بازگشتی به قتل‌های مشابه مانند قتل «آدام ترائوره»، شهروند سیاهپوست فرانسوی در بازداشت پلیس داشت.

طرح این پرسش برای اقلیت‌های نژادر فرانسه همواره هزینه بر و پر خشونت بوده است.

آمارهای مختلفی در مورد نژادپرستی در فرانسه وجود دارند؛ بررسی یک گروه حقوق بشری در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد که جوانان سیاهپوست ۲۰ برابر بیشتر از همسالان خود توسط پلیس متوقف می‌شوند.

گزارش سال ۲۰۲۲ کمیسیون ملی مشاوره حقوق بشر فرانسه تخمین زد که ۱.۲ میلیون نفر در سال احتمالا قربانی دستکم یک حمله نژادپرستانه یا بیگانه هراسانه در فرانسه، به عنوان کشوری با ۶۸ میلیون نفر جمعیت می‌شوند.

فرانسه؛ جمهوری کوررنگ

فلسفه رسمی و ادعایی فرانسه اینست که همه شهروندان در درجه نخست فرانسوی هستند و دولت باید قاطعانه از تبعیض میان آن‌ها اجتناب کند؛ فرانسه در همین راستا حتی پوشیدن و استفاده از نماد‌های مذهبی را ممنوع کرده است.

فرانسه حتی از این هم فراتر رفته و در جمع آوری و پردازش داده‌های شخصی شهروندان این کشور منشا نژادی، قومیتی، مذهبی و ... افراد را نادیده می‌گیرد.

در عین حال، فرانسه حتی برای مفهوم نژادپرستی نیز کلمه خاص خود را ندارد و در پرداختن به مسائل مربوط به نژاد با وجود بیزاری از استفاده از کلمات انگلیسی در زبان فرانسوی، از کلمات انگلیسی استفاده می‌کند؛ در واقع، زبان فرانسوی از کلمات و مفاهیم خاص خود برای بحث در مورد نژاد تهی است.

مجموعه این اقدام‌ها سبب می‌شوند تا نژادپرستی نهادینه در جامعه فرانسه نامرئی شود؛ با نبود اطلاعاتی در مورد این که چه تعداد از رنگین پوستان از سوی سیستم آموزشی کنار گذاشته شده‌اند، چه تعداد بیکار هستند، چه تعداد در فقر زندگی می‌کنند، چه تعداد از خدمات مسکن و مراقبت‌های بهداشتی محروم هستند و چه تعداد قربانی رویکرد‌های نژادپرستانه پلیس هستند، به راحتی می‌توان وجود چنین تبعیضی را انکار کرد.

باید توجه داشت که آن چه در واقعیت رخ می‌دهد، شکاف بزرگ میان ادعا‌های رسمی و واقعیت موجود درباره هویت فرانسوی در این کشور است؛ در واقع، ادعا‌های رسمی فرانسه با واقعیت روابط نژادی در جامعه قرن بیست و یکم پسااستعماری فرانسه یعنی دیگ جوشان جوامع متنوعی که ریشه بسیاری از آن‌ها به مستعمرات سابق این کشور باز می‌گردد، در تضاد است.

در جامعه فرانسه، بیگانه بودن یک موضوع ارثی است و افرادی که بیش از ۱۰۰ سال در این کشور زیسته اند، همچنان خارجی و غریبه محسوب می‌شوند.

اما دولت فرانسه همواره موضوع نژادپرستی نهادینه در این کشور و نژادپرستی مرگبار در پلیس فرانسه را رد می‌کند.

این موضع گیری فرانسه که محدود به دولت خاصی در این کشور نبوده، یک واقعیت مهم را آشکار می‌کند: فرانسه یک جمهوری کوررنگ است اما بدان معنا که اصلا تبعیض علیه اقلیت‌های نژادی را نمی‌بیند.

اگرچه فرانسه همواره به کوررنگی جمهوری خود افتخار کرده و آن را افسانه‌ای می‌داند، اما پیامد‌های این کوررنگی برای اقلیت‌های نژادی در این کشور مرگبار هستند؛ در واقع، افسانه جمهوری کور رنگ فرانسه، افراد بی شماری را قربانی نژادپرستی نهادینه می‌کند.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *