ضرورت هرس رسانههای نامرئی؛ وزارت ارشاد برای توزیع عادلانه یارانه وارد صحنه میشود؟
- پایگاه خبری، تحلیلی و اقتصادی جهان صنعت نیوز نوشت: تکثیر مطبوعات،خبرگزاریها و سایتهای خبری در سالهای اخیر و اعطای مجوز به رسانههایی که واقعی نیستند در گذشته مورد انتقاد بود و یکی از آفتهای روزنامهنگاری محسوب میشود، چراکه این اقدام جایگاهی نداشته و ندارد. در حالی که این اقدام صرفا برای رای آوردن در انتخابات هیات نظارت رسانهها صورت گرفت.
تکثیر روزنامهها و سایتهای خبری آفت بزرگی بود که بر پیکر همه رسانهها وارد شد و آن هم تنها برای جمع کردن رای در انتخابات هیات نظارت بر همه رسانهها. این در حالی است که شمارگان روزنامهها و نشریات کاغذی در ایران در مقایسه با کشورهایی چون آمریکا و ژاپن قابل قیاس نیست.
برای مثال تا یک دهه گذشته ۱۴۲۲ روزنامه در آمریکا چاپ میشد و در ژاپن نیز این تعداد ۱۱۰ عدد بود.
اگر فقط ۲۰۰ روزنامه، دارای مجوز انتشار سراسری باشند و برای عرضه هرکدام از آنها فقط سهدهم مترمربع مساحت نیاز باشد، دکههای روزنامهفروشی ۶۰ مترمربع مساحت نیاز دارند تا آنها را به علاقهمندان نشان دهند و شهروندان برای دیدن تیتر اول این روزنامههای پرشمار باید دقیقههای قابل اعتنایی را تخصیص دهند.
در حالی که این روزها در دکههای مطبوعاتی پایتخت کشور شمار روزنامههایی که عرضه میشوند فاصله بزرگی با شمار روزنامههای دارای مجوز انتشار دارند و نیز شهروندان بسیار اندکی از ایرانیان وقت میگذارند تا به دکهها نگاه کنند. از سوی دیگر دقت در محتوای روزنامههای منتشر شده نشان میدهد روزنامههای کمشماری هستند که تولید خبر، تحلیل و گزارش اختصاصی دارند و بقیه روزنامهها از خبرگزاریها وبرخی سایتها کپی میکنند.
اما چرا وضعیت برخی رسانههای مکتوب و مجازی چنین تاسفبار شده است؟ دلایل پرشماری از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میتوان برای این پرسش ارائه کرد که این گزارش اکنون نمیخواهد به آنها اشاره کند، اما یکی از دلایل رشد پرشتاب صدور مجوزها به ساختار موجود که یادگار دورههای پیشین است برمیگردد.
دولتهای ایران در همه سالهای پس از انقلاب اسلامی هر فعالیتی از سوی شهروندان را مشروط به دریافت امتیاز از دولت کرده و این راهبرد ادامه دارد.
از سوی دیگر دولتهای ایران در برابر امتیازی که به شهروندان داده و آنها را از مزیتهای این امتیاز بهرهمند میکنند، انتظاراتی داشته و دارند. امتیاز داشتن روزنامه نیز یکی از این دسته امتیازها بوده و هست که سابقهای طولانی دارد. دولتهای ایران برای رونق کار اطلاعرسانی و البته استفاده در هنگامههایی که مورد نیازشان بود به شماری امتیاز داده است و این امتیاز به آنها، امتیاز استفاده از یارانههای دولتی و نیز استفاده از آگهی سازمانهای دولتی است.
این امتیازهایی است که برای روزنامههای دارای مجوز بدون توجه به کمیت و کیفیت البته در اندازههای گوناگون داده میشود و منبع درآمد اصلی شمار قابل اعتنایی از روزنامههایی است که میشود آنها را روزنامههای نامرئی دانست.
از سوی دیگر روزنامههای پرشماری هستند که در کمترین شمارگان منتشر شده و هرگز کسی آنها را روی دکه روزنامهفروشیها نمیبیند، اما با توجه به ساختار اطلاعرسانی در شرکتهای بزرگ ارقامی را از آنها دریافت میکنند.
پول نیست
واقعیت این است که دولتهای ایران از دهه ۱۳۹۰ تا امروز و احتمالا تا چند سال دیگر پول اضافه ندارند که به هر فعالیتی با هر کیفیتی و در هر بخشی به میزان قبلی و به اندازه نیاز هر فعالیت یارانه بدهند و کار تاجایی پیش رفته که یارانه شکر نیز برداشته شده است.
وزارت ارشاد به مثابه بازوی اجرای فرهنگ و هنر و اطلاعرسانی دولت نیز از این وضعیت آسیب دیده است و توانایی پرداخت یارانه به میزان کافی به همه رسانهها را ندارد. اتفاقی که هماکنون رخ داده این است که وزارت ارشاد به تناسبی که یارانه به هرروزنامه و رسانه را کاهش داده است و در این میان آنچه نادیده گرفته شده کیفیت کار است.
به این ترتیب و با بدتر شدن وضعیت درآمدی دولت برای پرداخت یارانه و با توجه به تورم فزاینده و با عنایت به اینکه قدرت خرید شهروندان کاهش شدیدی را تجربه کرده فروش روزنامه و درآمد از مسیر تکفروشی کار دشواری است. از سوی دیگر با توجه به کاهش منابع مالی شرکتهای دولتی برای تخصیص به تبلیغات رسانهای و نیز پرشمار شدن روزنامهها و فشاری که بر منابع تبلیغاتی میآید و البته برخی رفتارها و تصمیمهای رانتی در دادن تبلیغات به روزنامههای خاص این محل درآمد روزنامهها نیز روندی کاهنده دارد.
بساط رانت روزنامههای نامرئی برچیده شود
یکی از راههای ممکن و منطقی و منطبق با خرد و عقلانیت این است که با شفافسازی وضعیت موجود و رصد درست و کارشناسانه و بدون اغماض فعالیت روزنامهها و خبرگزاریهای دارای امتیاز از هر نظر رصد شود تا سره از ناسره بازشناسایی شده و بساط رانت از جیب شهروندان به رسانههای نامرئی برچیده شود.
بر اساس برخی خبرها و تحلیلها، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی به این نتیجه رسیده که پرداخت یارانه به روزنامههایی که نامرئی هستند فاقد توجیه عقلی و منطقی است و باید راه دیگری رفت. به این ترتیب که این وزارتخانه قصد دارد روزنامههای نامرئی که بدون خبرنگار و بدون نیرو مادی لازم و بدون انتشار منظم و با حداقل شمارگان تنها از امتیازها استفاده کرده و کاسبی بیزحمتی دارند را از فهرست یارانهبگیران حذف کند.
روزنامهها و رسانه های دارای سابقه و خبرنگار و با انتشار روزانه و براساس تیراژ و مخاطبین مناسب که لیست بیمهای درست و حسابی دارند، بدون چون و چرا از این تصمیم وزارت ارشاد استقبال کرده و پشتیبانی خواهند کرد.
وزارت ارشاد باید بدون تعارف و با جدیت و با استفاده از تجربه و اطلاعات و تخصص روزنامهها و رسانههای دارای سابقه و مورد اعتماد جامعه خوانندگان برای این طرح مهم استفاده کند و جامعه روزنامهنگاران دارای استانداردهای لازم از این کار حمایت خواهند کرد. در این صورت میتوان امیدوار بود با تجهیز منابع لازم برای روزنامهها و رسانههای معتبر فعالیتهای این رسانهها را به لحاظ کیفی افزایش داد و بار دیگر مرجعیت رسانهنگاری را در داخل احیا کرد. در ادامه روزنامه «جهانصنعت» در گفتوگو با تعدادی از مدیران مسوول مطبوعات به این موضوع پرداخته است.
دلالی آگهی به نام روزنامهنگاری
منصور مظفری، مدیرمسوول روزنامه آفتاب یزد در این خصوص گفت: روزنامهها به سه بخش عمومی، خصوصی و دولتی دستهبندی میشوند. در این میان تکلیف روزنامههای دولتی مشخص و دستشان در جیب دولت است و تنها به دنبال یارانه بوده و فقط با مجیزگویی مخاطبان خود یعنی مردم را از دست دادهاند. روزنامههای بخش عمومی هم که از گذشته وجود داشتند و روش خاصی را دنبال میکردند و همچنان به صورت خنثی پیش میروند.روزنامههای بخش خصوصی خود به دو بخش تقسیم میشوند؛ روزنامههای بخش خصوصی تاثیرگذار و روزنامههای بخش خصوصی که تاثیرگذاری کمتری دارند، متاسفانه در سالهای اخیر صدور مجوزها برای رسانههای مکتوب زیاد شده، چراکه با توجه به اینکه همه رسانهها تاثیرگذاری خود را داشتهاند، بخشهایی از این دست برای اینکه از این تاثیرگذاری کم کنند، آغاز به صدور این مجوزها کردند.
مدیرمسوول روزنامه آفتاب یزد ادامه داد: در گذشته مسوولان پیشین وزارت ارشاد، زمانی که میخواستند به نشریهای مجوز بدهند، بدون اینکه کار کارشناسی انجام دهند و توانایی فرد را به عنوان صاحبامتیاز یا مدیرمسوول بسنجند، صرفا مجوز صادر کردند و این مجوز به افرادی تعلق میگرفت که توانایی تولید محتوا و تولید نشریه را نداشتند، به همین دلیل عدهای خاص که خود را دلال یا بازاریاب آگهی میدانستند و قرار بود در بخشهای آگهیهای روزنامهها کار کنند، یا خودشان مدیرمسوول شدند یا مبادرت به اجاره روزنامههایی با تاثیرگذاری پایین ورزیدند. همچنان که مشخص است، تمام مطالب این روزنامهها کپی بوده و از یارانه کاغذ و بیمه و هرچه که متعلق به روزنامهها برای کمک به امرارمعاش آنهاست بهرهمند میشدند. از سوی دیگر با توجه به اینکه یارانه کاغذ و یارانه همه رسانهها ظرفیت محدودی داشت، باید بین تمامی این روزنامهها و نشریات توزیع میشد. در این صورت روزنامهها و همه رسانهها تاثیرگذار که دارای تحریریه بودند و تولید محتوا میکردند و مخاطب داشتند و روی کیوسک میآمدند، متضرر اصلی این داستان شدند. چراکه روزنامههای دیگر با دلالی راه را برای خود باز کردند و وزارت ارشاد نیز اهمیت بسیاری به این نوع نشریات میداد و آگهیهای دولتی که بخشی از هزینههای روزنامهها را تامین میکند، به این روزنامهها سرازیر میشد.
تغییر در رتبهبندی شاخص همه رسانهها
منصور مظفری اضافه کرد: مسوولان پیشین وزارت ارشاد خود در بنگاههای مطبوعاتی دست داشتند و برای منافع شخصی با تغییر در رتبهبندی شاخص مطبوعات، کاری کردند که روزنامههای کمتیراژ و کمتاثیر برای گرفتن یارانهها دارای شاخص مناسب شوند. این مسوولان، یارانهها را با اتخاذ روشهای مختلفی نظیر، داشتن ضریب انتشار اختصاص میدادند و در این بین، روزنامههایی که فاقد تحریریه و تیراژ مناسب بودند، زمانی که آگهی نداشتند، با ارسال پرینت رنگی به وزارت ارشاد از یارانه کاغذ بهره میبردند و اعلام وصول میکردند و ضریب انتشار خود را افزایش میدادند، این در حالی بود که در فضای مجازی و سایتها هم حضور نداشتند. ارشاد هم به این گروه آگهی، یارانه و کاغذ و … میداد.حال که منابع یارانهای ثابت مانده و حتی کمتر شده و از طرفی بر اثر تورم ارزش خود را از دست داده است، وزارت ارشاد متوجه شده که باید جلوی این نشریات را بگیرد، وزارت فرهنگ و ارشاد با ملزم کردن نشریات به ارائه لیست بیمه کارکنان خود سعی در توزیع عادلانه یارانه کاغذ به روزنامهها را دارد، چراکه داشتن لیست بیمه به معنای وجود تحریریه است.مظفری با بیان اینکه این اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد بسیار بجا و دقیق است، ابراز امیدواری کرد که این روش، پایانی بر اختصاص یارانه به روزنامههایی با تاثیرگذاری اندک و نشریاتی باشد که از طریق دلالی حق دیگر نشریات را از آن خود میکنند. در نتیجه روزنامههای دارای مخاطب و تحریریه و تاثیرگذار که روی کیوسک میآیند نیز بتوانند رشد بهتری داشته باشند.مدیرمسوول روزنامه آفتاب یزد با بیان اینکه این تنها یک راه برای توزیع عادلانه یارانه کاغذ به نشریات نیست و وزارت ارشاد باید روشهای دیگر را نیز اتخاذ کند، اضافه کرد: البته باید گفت که تقصیر بر گردن مدیران مسوول این روزنامهها نیز نیست، آنها بر اثر سیاستهای غلطی که وزارت ارشاد در چندسال گذشته داشته، همه رسانهها را به چنین سرنوشتی دچار کرده است.
اعطای مجوز مساوی با روزنامه نیست
رحمانیان مدیرمسوول روزنامه شرق نیز گفت: در کشور ما متاسفانه به جای اینکه واقعیتها حرف بزنند، یک سری اعداد بیمبنا هستند که معیار شدهاند، برای مثال در وزارت ارشاد عنوان میشود که به ۳۰۰ روزنامه مجوز تعلق گرفته است، به این معنا که ۳۰۰ روزنامه در کشور موجود است. در این سالها هر چقدر تلاش کردیم که به مدیران سابق وزارت فرهنگ و ارشاد بقبولانیم که دادن مجوز مساوی با روزنامه نیست، آنها نپذیرفتند و وزارت فعلی را هم نمیدانم تا چه اندازه پذیرای این موضوع خواهد بود.
رحمانیان با بیان اینکه با بررسی دکههای روزنامهفروشی اطراف معاونت مطبوعاتی، به راحتی میتوان متوجه شد که چه تعداد روزنامه در کشور در واقع چاپ میشود، اضافه کرد: در گذشته کیوسکهای اطراف معاونت مطبوعاتی مملو از روزنامهها و مجلات مختلف بود، در حالی که اکنون تعداد محدودی روزنامه با تیراژ محدود چاپ میشود، اما هنگام گرفتن یارانه، نشریات کثیری مدعی دریافت هستند. از قضا افرادی که این روزنامهها را دارند، صدایشان از همه بلندتر است و نوعا هم مدیران ارشاد از مواجه شدن با آنها واهمه دارند، چراکه آنها به مقامات و مسوولین دسترسی دارند و یارانه میگیرند. مدیران وزارت ارشاد هم یارانهها را مانند گوشت قربانی تقسیم میکنند و کاری هم ندارند که چه روزنامهای چه تعداد صفحه درمیآورد یا روزنامه تولیدی است یا چه تیراژی دارد، چراکه این موارد دیگر مبنا نیست. رنکی هم که هرساله ارشاد منتشر میکند، در واقع شوخی بیش نیست.مدیرمسوول روزنامه شرق در پایان گفت: اگر ارشاد به روزنامهها و مجلات واقعی که چاپ میشوند، یارانه کاغذ و آگهی بدهد، داستان کاملا متفاوت میشود و روزنامهها میتوانند سرپا باشند و به تولید بپردازند.
آسیب رشد شبهرسانه در فضای همه رسانهها
پیرهادی، سردبیر روزنامه رسالت نیز در مورد تخصیص یارانههای ناعادلانه به نشریات غیرواقعی گفت: این روزها بسیاری از رسانههایی که در حقیقت رسانه نیستند و شبهرسانه محسوب میشوند و با گرفتن مجوز از هیات نظارت از مواهب یارانهها بهرهمند میشوند، باعث ایجاد فضایی شدهاند که اگر حتی به فضای باجنیوزی نزدیک نشوند و صرفا یک محتوای خنثی ارتباطی بازنشر کنند، دلیلی ندارد که در این شرایط نابسامان کسری بودجه تا این اندازه برایشان هزینه شود، وای به حال زمانی که در مسیر باجنیوزی هم قرار بگیرند و بخواهند مجموعه را تحت فشار قرار دهند و کاسبی کنند. این اتفاق از ساحت رسانه به دور است و به اعتبار مجموعه رسانهای هم خدشه وارد میکند.
پیرهادی با اعلام حمایت از برخورد وزارت ارشاد با این نوع رسانهها اظهار کرد: بعد از این امید میرود رسانههای شناسنامهداری که تولید محتوا و جریانسازی میکنند، بتوانند نفسی بکشند و نقشآفرینی بهتری کنند. در این میان مخاطبان نیز اعتماد بیشتری به اخبار پیدا خواهند کرد، چراکه زمانی که محتوای نادرست پخش میشود، اثر اولیه اخبار کذب یا شامل افترا و تهمت به مراتب بیشتر است که انتشار تکذیبیه تاثیر آن را چندان کاهش نمیدهد و خسارت معنوی ایجادشده جبران نمیشود؛ اعاده حیثیتی که به دلایل فنی، روانشناسی و فقهی و روایی اتفاق نخواهد افتاد.
پیرهادی با بیان اینکه با وجود شبه رسانهها به مرور ذائقه مخاطب آسیب میبیند، گفت: زمانی که محتوای فاخر دست مخاطب ندهیم، ذائقه او هم تغییر میکند و ما نسبت به این مساله نیز مسوول هستیم، به ویژه در رسانههای مکتوب باید به این اعتبار و وزن توجه کنیم.سردبیر روزنامه رسالت با بیان اینکه ما اصحاب رسانه باید از امانتی که به دستمان رسیده، صیانت کنیم، ادامه داد: هرکدام از این شبهرسانهها که سابقهشان به دو سال نمیرسد، حیثیت برای رسانههای مکتوب نخواهند گذاشت. بنابراین وزارت ارشاد باید هرچه سریعتر در این خصوص ترتیب اثر دهد تا به نتیجه مثبتی برای جامعه مطبوعاتی دست یابد.
- بیشتر بخوانید:
- اطلاعیه معاونت امور فرهنگی برای تامین ۲۰ هزار تن کاغذ