مهمترین رویدادهای روز ۲۹ ذی‌الحجه در مسیر کاروان کربلا/«سیدالشهدا (ع)» به عبیدالله بن حر جعفی چه گفتند؟

9:00 - 18 مرداد 1400
کد خبر: ۷۴۷۵۲۲
یک کارشناس علوم قرآنی گفت: اگر در روز عاشورا «امام حسین (ع)» و یاران و همراهان با وفایشان به شهادت رسیدند و خانواده ایشان به عنوان اسیر به شام فرستاده شدند نشات گرفته از بی بصیرتی جامعه آن روز بود.

رضا دارستانی در گفت‌وگو با پیرامون وقایع روز ۲۹ ذی‌الحجه برای کاروان کربلا گفت: در روز ۲۹ ذی‌الحجه به منطقه‌ای به نام قطقطانیه رسیدند. این منطقه که کاروان «امام حسین (ع)» مدت کوتاهی در آن استراحت کردند، به نوعی منطقه نظامی محسوب می‌شد. چراکه در آن محل زندانی وجود داشت که حاکم آن منطقه اسرای خود را در آن محل نگهداری می‌کرد و از سوی دیگر اردوگاه نیرو‌های حصین بن نمیر که رئیس شرطه‌های کوفه بود نیز در این منطقه واقع شده بود.

وی در همین راستا ادامه داد: البته منزلگاه قطقطانیه چشمه‌های آب و قنات‌هایی هم داشت که به همین علت کاروان «امام حسین (ع)» در آنجا مدتی را به استراحت پرداختند این محل به منزله دو راهی یا چند راهی بود که کاروان‌هایی که به آن می‌رسیدند، مسیر خود را از آنجا انتخاب می‌کردند. 

دارستانی شهادت در راه «سیدالشهدا (ع)» را یک سعادت دنیوی و اخروی دانست و ابراز کرد: سعادت برای شهادت در راه رضای خداوند متعال و همراهی با ولی خداوند مقامی بسیار والا است، زیرا شهادت در راه حق محسوب می‌شود و خداوند نیز در قرآن کریم به جایگاه شهدا اشاره کرده است در روایت‌های تاریخی بیان شده است فردی به نام عبیدالله بن حر جعفی از کسانی است که دعوت «امام حسین (ع)» برای همراهی را نپذیرفت و پس از شهادت «سیدالشهدا (ع)» پشیمان شد.

وی پیرامون سرنوشت عبیدالله بن حر جعفی بیان کرد: عبیدالله بن حر جعفی از کوفه بیرون آمد تا با «امام حسین (ع)» مواجه نشود. اما در نزدیکی کربلا با ایشان مواجه شد. «امام حسین (ع)» وقتی به منطقه «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسیدند، خیمه‌ای دیده و پرسیدند که آن خیمه برای کیست؟ گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی است، «سیدالشهدا (ع)» کسی را نزد او فرستادند تا او را به یاری کاروان «امام حسین (ع)» دعوت کند، ولی او بهانه آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه «امام حسین (ع)» به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم»، فرستاده «امام حسین (ع)» بازگشت و پاسخ عبیدالله را به «سیدالشهدا (ع)» رساند، سپس «امام حسین (ع)» خود نیز به خیمه عبیدالله رفتند و نشستند و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه می‌کند، آیا نمی‌خواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت، نزد خدا شفیع تو باشد؟»؛ عبید الله گفت:‌ ای فرزند «پیامبر اکرم (ص)» همراهی من با شما به معنای مرگ من خواهد بود سپس «سیدالشهدا (ع)» آیه ۵۱ سوره کهف را خواندن و فرمودند «و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمی‌طلبیم.»

دارستانی به بی بصریتی جامعه زمان «سیدالشهدا (ع)» اشاره و اظهار کرد: اگر در روز عاشورا «امام حسین (ع)» و یاران و همراهان با وفایشان به شهادت رسیدند و خانواده ایشان به عنوان اسیر به شام فرستاده شدند نشات گرفته از بی بصیرتی جامعه آن روزگار بود، وظیفه امروز ما به گفته شهید مطهری این است که با خود بیندیشیم اگر در زمان «امام حسین (ع)» می‌زیستیم آن گاه در کدام صف قرار می‌گرفیتم این رویکرد مهم و ارزنده برای هر اندیشمند و انسان آزاده است.

دارستانی پیرامون نهضت واقعه کربلا خاطرنشان کرد: «امام حسین (ع)» هرگز در مقابل ظلم سر خم نکردند ایشان همواره به قول و وعده‌های خود پایبند بودند حتی پس از مرگ برادر بزرگوارشان همچنان بر عهدی که با معاویه بسته بودند ثابت قدم ماندند، اما توطئه‌های یزید عاملی برای شهادت این امام بزرگوار شد. «امام حسین (ع)» هرگز شهادت در راه خدا را با ذلت تعویض نکردند و این یک صفت مردانه بزرگ محسوب می‌شود، «سیدالشهدا (ع)» همواره بر این موضوع تأکید داشتند که مردان نیکوکار با جان و دل مواسات می‌کنند و هرگز تن به ذلت نمی‌دهند این نکاتی است که خود «سیدالشهدا (ع)» در اشعارشان به حر بیان کرده بودند این گفتار ارزنده آرام آرام زمینه تغییر و تحول در حر را رقم زد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *