رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

مختصات جغرافیای اقتصادی ایران و چالش‌های آن با تمدن دریایی

7:00 - 14 مرداد 1400
کد خبر: ۷۴۶۹۴۲
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
ایران یک درصد از خشکی‌های دنیا را داراست و یک درصد از جمعیت دنیا هم ایرانی هستند؛ ولی حدود ۷ درصد از ذخایر شناخته‌شده معدنی دنیا را در اختیار دارد. می‌شود نتیجه‌گیری کرد که میزان ثروت بالقوه کشور ایران بصورت میانگین هفت برابر باقی کشور‌های دنیا است.

محمد غفاری - در یادداشت‌های قبلی قسمتی از تاریخ تقابل تمدن‌های خشکی و دریایی و قسمتی راجع‌به تقابل‌های کنونی تمدن خشکی و دریایی را بررسی کردیم و اشاره به موضوعات مختلفی داشتیم که می‌توانید برای آشنایی بیشتر با جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران در تقابل تمدن خشکی و دریایی یادداشت‌های قبلی را بخوانید تا اهمیت کشور عزیزمان از منظر جغرافیای سیاسی و اقتصادی را بیشتر درک کنید. اکنون می‌خواهیم بیشتر راجع‌به اقتصاد ایران صحبت کنیم تا بتوانیم چرایی اهمیت ایران از منظر اقتصادی در دنیا و منطقه را بیشتر متوجه شویم.‌

می‌توان گفت میزان بدهی ایران به بانک‌ها و کشور‌های دنیا ناچیز است. ایران بابت هر نفر ایرانی در سال ۱۴۰۰ تقریباً حدود ۱۱۰ دلار به دنیا بدهکار است. این رقم در مقایسه با تولید ناخالص داخلی ایران تنها ۲ درصد است و در این مقوله ایران را می‌توان با کشوری مثل ایرلند که در مقایسه با تولید ناخالص داخلی این کشور مردم و دولتش ۱۰۴۶ درصد بدهی خارجی دارند، مقایسه کرد! یا کشور هلند که در مقایسه با تولید ناخالص داخلی این کشور مردم و دولتش به دنیا ۶۴۸ درصد بدهکار هستند یا کشور سوئیس که نسبت بدهی خارجی‌اش به اندازه اقتصادش ۲۸۷ درصد است مقایسه کرد و متوجه میزان بدهی پایین کشور ما به دنیا شد.

از منظر جمعیت و تعداد نفرات جمعیت دنیا اکنون حدود هفت میلیارد و نهصد میلیون نفر است و جمعیت ایران هم‌اکنون با توجه به آخرین آمار حدود هشتادوپنج میلیون نفر است؛ یعنی کمی بیشتر از یک درصد از جمعیت جهان در ایران زندگی می‌کنند.

کل مساحت زمین حدود پانصد و ده میلیون کیلومتر مربع است که از این میزان بیست‌ونه درصد خشکی است؛ یعنی حدود ۱۴۹ میلیون کیلومتر یا هفتادویک درصد از سطح زمین را دریا‌ها پوشش داده‌اند. مساحت ایران در این بین ۱.۶۴۸ میلیون کیلومتر است؛ یعنی سهم ایران از خشکی‌های جهان هم حدوداً کمی بیشتر از یک درصد است.

همچنین به آمار‌های زیر دقت کنید:
۱- حدود ۱۸ درصد از گاز دنیا در ایران است (بیشترین دارنده گاز در دنیا)؛
۲- حدود یازده درصد از سرب دنیا در ایران است (بیشترین دارنده سرب در دنیا)؛
۳- حدود ۹ درصد از نفت دنیا در ایران است (جایگاه دوم ذخایر نفت دنیا)؛
۴- حدود ۹ درصد از ذخایر معدنی مس دنیا در ایران است؛
۵- حدود ۱۰ درصد از ذخایر معدنی اورانیوم دنیا در ایران است.

ایران یک درصد از خشکی‌های دنیا را داراست و یک درصد از جمعیت دنیا هم ایرانی هستند؛ ولی حدود ۷ درصد از ذخایر شناخته‌شده معدنی دنیا را در اختیار دارد

در یک جمله، ایران یک درصد از خشکی‌های دنیا را داراست و یک درصد از جمعیت دنیا هم ایرانی هستند؛ ولی حدود ۷ درصد از ذخایر شناخته‌شده معدنی دنیا را در اختیار دارد. می‌شود نتیجه‌گیری کرد که میزان ثروت بالقوه کشور ایران بصورت میانگین هفت برابر باقی کشور‌های دنیا است و این در حالی است که تقریباً در مقایسه با مابقی کشور‌های دنیا مردم و دولت ایران همانطور که پیشتر گفته شد بدهکاری چشم‌گیری هم ندارند. اکنون می‌توان فهمید چرا تمدن دریایی قصد تجزیه ایران را در سر می‌پروراند. این ثروت چیزی نیست که برای تمدن دریایی قابل گذشت باشد و البته این ثروت به‌تن‌هایی قدرت هم درپی خواهد داشت؛ بنابراین اگر نشد با کشور ایران وارد جنگ شد و ایران را تجزیه کرد -که در یادداشت‌های قبلی اثبات کردیم نمی‌شود- راهی جز تحریم اقتصادی برای تمدن دریایی نخواهد ماند تا از قدرتمند شدن ایران عزیزمان جلوگیری کند.

در زمینه تولید انرژی تا کنون جایگزین مطمئن و قابل اتکا به جز انرژی اتمی برای انرژی فسیلی توسط بشر کشف نشده و عملاً مابقی راهکار‌های تولید انرژی پاسخ‌گوی میزان مصرف جهان نبوده و نخواهند بود. در اثبات این قضیه همین بس که اکنون در سال ۱۴۰۰ شمسی هنوز کشور آمریکا برای تولید برق خود حدود شصت درصد از انرژی فسیلی استفاده می‌کند. ایران ما مجموعا در زمینه ذخایر انرژی جایگاه دوم را در جهان دارد. قبلاً توسط دانشمندان تصور می‌شد که در مدت کوتاهی ذخایر انرژی فسیلی در دنیا تمام خواهد شد؛ ولی اکنون می‌دانیم تا اتمام نفت دنیا با توجه به منابع کشف‌شده تا امروز حدود ۴۲ سال باقی مانده است. البته توجه داشته باشید که ممکن است منابع جدیدی در این ۴۲ سال کشف شود و این مدت تمدید شود که این موضوع بر آینده قیمت نفت و مشتقات نفتی بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

حال که تمام این مطالب را خواندید و تحریم‌های امریکا و دیگر کشور‌ها را راجع‌به ایران می‌دانید باید بتوانید به این سوال پاسخ دهید: چه کشوری در دنیا شرایط مشابهی از نظر جغرافیای سیاسی و اقتصادی شبیه ایران وجود دارد؟ پاسخ کاملا مشخص است: هیچ کشوری اینگونه نیست و می‌شود گفت تقریبا همانطور که هیچ آدمی اثر انگشتش شبیه دیگری نیست، کشور‌ها هم شرایط‌شان با هم فرق می‌کند.

در اینجا این سوال در ذهن مخاطبان عزیز بوجود می‌آید که اگر هیچ کشوری شرایطی مشابه به شرایط اقلیمی و اقتصادی ما ندارد، چرا اکثر اقتصاددانان ایران فکر می‌کنند با راهکار‌های دیگر کشور‌ها می‌توان حال اقتصاد ایران را خوب کرد؟ چرا نسخه‌های مشابه دیگر کشور‌ها می‌پیچند که عموما باعث بدتر شدن وضعیت اقتصادی می‌شود؟

آنچه که بر اندیشمندان و متفکران اقتصادی مشخص و مبرهن است، این است که وقتی از اقتصاد صحبت می‌کنیم ممکن است یک نظریه و راهکار اقتصادی در کشوری تاثیری بگذارد، ولی همین نظریه در کشور دیگری نتیجه دیگر و در کشور ثالث نتیجه متفاوتی داشته باشد. فرض را بر این بگیریم که یک راهکار اقتصادی قدرت این را داشته باشد که مثلا ۱۰ درصد اقتصاد یک کشور را مثبت کند، با توجه به اینکه اندازه اقتصادی و جغرافیایی ورفتار مردم کشور‌ها شبیه به هم نیست، خروجی متفاوتی در صورت اجرای همسان خواهیم داشت و به نظر می‌رسد تاثیر جغرافیای سیاسی و اقتصاد رفتاری و روایی تمدن‌ها در اقتصاد نظری در دانشگاه‌های اقتصادی نادیده گرفته شده و هم‌اکنون در ایران به نظر می‌رسد با سیاست‌گذارانی مواجهیم که این تاثیرات را نادیده می‌گیرند که به خروجی اشتباه در اقتصاد ایران منجر می‌شود.

در حقیقت می‌توان گفت که در اقتصاد ایران نیاز به افرادی داریم تا به درک این حقیقت رسیده باشند که هر کشوری بنا به رفتار مردم و اقلیم جغرافیایی خودش نیاز به تعیین راهکار‌های اقتصادی دارد و در مورد ایران هم باید با توجه به جغرافیایی سیاسی و اقتصاد رفتاری و روایی ایران تصمیم‌گیری کنند نه نسخه‌ای کپی از یک راهکار اروپایی یا امریکایی یا چینی ارائه دهند که فقط به درد همان کشور‌ها و همان تاریخی که آن را اجرا کرده‌اند، می‌خورد.

‏یکی از راهکار‌های این مهم می‌تواند پژوهش در این زمینه‌ها در ایران و گنجاندن مطالب جغرافیای سیاسی و اقتصاد رفتاری و روایی ایرانیان و در نتیجه فهم تفاوت راهکار‌های اقتصادی در ایران و دیگر کشور‌ها باشد تا در دروس دانشگاهی مربوط به رشته اقتصاد در ایران، آینده نزدیک شاهد تربیت اقتصاددانان کارآمد و آشنا با اقلیم و رفتار ایرانیان باشیم.

 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *