روایت یک قاضی نمونه کشوری از تلخی و شیرینی دنیای قضاوت/ از تلاش برای شنیدن صدای مردم تا پرهیز از پیشداوری در رسیدگیها/ وقتی کلام معصوم (ع) چراغ راه یک قاضی میشود
در میان پیچوخم زندگی اجتماعی، قاضی کسی است که بار سنگین داوری میان حق و ناحق را بر دوش دارد؛ انسانی که باید در اوج فشارها، دل از احساس بَرکند و تنها به عدالت بیندیشد. او نه فقط به قانون، که به وجدانش تکیه میکند تا صدای مظلوم خاموش نماند و حق پایمال نشود.
او کسی است که با هر پرونده، با درد و امید انسانها روبهرو میشود و میکوشد میان حقیقت و مهربانی تعادلی ظریف برقرار کند. او در هیاهوی کلمات و اسناد، به دنبال نوری از انصاف است تا دلِ شکستهای آرام گیرد و حقی به جای خود بازگردد.
این گفتوگو، روایتی است از دلِ دستگاه قضایی، از زبان کسی که عدالت را نه در کلام، که در عمل جاری میسازد.
محمد قدیمی یکی از قضات دادگستری استان قزوین، به تازگی به عنوان قاضی نمونه کشوری انتخاب شده است، این اتفاق بهانهای شد که با این قاضی خدوم و پرتلاش گفتوگویی داشته باشیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.

قاضی قدیمی: عشق به اجرای عدالت و رساندن حق به صاحب آن، قضات را استوار نگه داشته است
میزان: دشواریهای کار قضایی چیست و با وجود این چالشها، چه انگیزهای شما را در این مسیر استوار نگه داشته است؟
قدیمی: قضاوت به عنوان حرفهای خطیر و تأثیرگذار، دارای ابعاد پیچیده و چالشبرانگیز متعددی است که مهمترین آنها را میتوان در چند محور زیر خلاصه کرد:
تسلط بر انبوه قوانین، تفسیر دقیق و علمی قانون و تلفیق دقت و سرعت عمل: از مهمترین موضوعاتی است که با توجه به حجم بالای پروندهها در دستگاه قضایی یک ضرورت انکارناپذیر به نظر میرسد و یافتن این تعادل، هنر و مهارت بزرگی است که قاضی باید به آن مجهز باشد.
مهارت ارتباطی و مدیریت جلسات: مراجعان دادگاهها، غالباً افرادی با دغدغههای عمیق، زیاندیده یا در شرایط روانی خاص هستند. یک قاضی موفق باید توانایی درک روحیات این افراد، برقراری ارتباط مؤثر با آنان و در عین حال، کنترل و اداره مطلوب جلسه دادگاه را داشته باشد. این امر مستلزم هوش اجتماعی بالا و صبر و متانت فراوان است.
مسئولیت سنگین وجدانی: بیتردید، تصمیمگیری درباره جان، مال و آبروی مردم، بار سنگینی بر دوش قاضی میگذارد. این مسئولیت، همراه با پیچیدگی ذاتی پروندهها، فشار روحی و روانی قابل توجهی ایجاد میکند. مدیریت این فشار و حفظ سلامت روانی برای انجام وظیفهای بیطرفانه و دقیق، از ضروریات این حرفه است.
اما با وجود همه این دشواریها، آنچه چراغ این مسیر را برای یک قاضی روشن نگه میدارد، انگیزهای والا و تغییرناپذیر است؛ عشق به اجرای عدالت و رساندن حق به صاحب آن. این آرمان مقدس، بزرگترین پشتوانه برای استمرار در این راه پرچالش و پرمسئولیت است.
پایبندی به وجدان کاری، صداقت و دقت در مراحل کار الگوی کاری من است
میزان: چه شخصیتها یا الگوهایی روش قضاوت شما را شکل دادهاند؟ و مهمترین درسی که از این الگوها گرفتهاید چه بوده است؟
قدیمی: بدون شک، شکلگیری روش و منش هر شخصی، مرهون آموزههای افرادی است که در مسیر زندگی علمی و عملی او قرار گرفتهاند. در این میان، نخستین و برجستهترین الگوهای من، پدر و مادرم هستند. پرورش و تربیتی که از سوی این عزیزان صورت گرفت، اساس شخصیت و خمیرمایه اخلاقی من را تشکیل میدهد و همواره سپاسگزار و مدیون زحمات بیشائبه آنها هستم. مهمترین درسی که از ایشان آموختم و امروز آن را سنگ بنای کار قضایی خود قرار دادهام این بود که کار درست را باید به شیوهای درست و اصولی انجام داد. این کلام ساده، اما عمیق، برای من همواره یادآور پایبندی به وجدان کاری، صداقت و دقت در تمامی مراحل کار بوده است.
علاوه بر این، از تمامی اساتیدی که چه در کلاس درس و چه از طریق مطالعه آثار گرانقدرشان، راهنمای من بودهاند، به نیکی یاد میکنم. آموزههای علمی و اخلاقی این بزرگان، قطعا در تکمیل دانش حقوقی و تقویت بینش قضایی بنده نقش بسزایی داشته است.

مردم انتظار دارند صدایشان شنیده شود
میزان: عموم مردم، قوه قضاییه را «پناهگاه مظلومان» و «بازوی عدالت» میدانند. شما به عنوان یک قاضی، چگونه این مفهوم را در دادگاه و در مواجهه با اصحاب دعوا زنده میکنید؟
قدیمی: ایجاد این احساس که دادگاه، پناهگاه و مرجعی برای احقاق حق است، نیازمند اقدامات عملی و رفتاری است که در محیط دادگاه تجلی مییابد. باید توجه داشت که مهمترین دغدغه بسیاری از مراجعان، به ویژه کسانی که خود را در موقعیت «مظلوم» میبینند، این است که با تمام وجود احساس کنند صدایشان شنیده شده است. اگرچه تنظیم دقیق لوایح و دادخواستها از ارکان اصلی دادرسی است، اما اختصاص دادن فرصتی هرچند کوتاه برای شنیدن مستقیم دغدغهها و نگرانیهای اصحاب دعوا، اثرى التیامبخش و اعتمادآفرین دارد. این گوش دادن فعال، نشان میدهد که دستگاه قضایی فراتر از یک نهاد بوروکراتیک، به سرنوشت مردم اهمیت میدهد.
یک قاضی میکوشد تا با زبانى ساده، روال رسیدگی، ادله مورد نیاز و مبانی قانونی پرونده را برای طرفین توضیح دهد. این شفافیت، از بروز سوءتفاهمها میکاهد و به مردم کمک میکند تا دریابند که دادگاه، عرصه پیگیری منطقی و قانونی حقوق آنهاست.
با توجه به حجم بالای پروندهها و پیچیدگیهای روزافزون قوانین، گاهی ممکن است فرصت برای شنیدن تمامی جزئیات از زبان همه مراجعان به صورت مفصل فراهم نباشد؛ از این رو، تأکید و توصیه جدی بر تنظیم دقیق لوایح توسط افراد آگاه به حقوق و نیز حضور وکیل در جلسات دادرسی، یک ضرورت انکارناپذیر است. یک وکیل میتواند از حقوق موکل خود به شکلی مؤثرتر دفاع کند و از وقوع اشتباهات یا زیانهای جبرانناپذیر که ناشی از ناآگاهی حقوقی است، پیشگیری کند. این توصیه، نه یک کاستی، که نشان از دغدغه قاضی برای احقاق بهتر حق دارد.
قاضی باید از هرگونه پیشداوری پرهیز کند
میزان: به عنوان یک قاضی چگونه میان علم قاضی به عنوان ابزار کشف حقیقت و بیطرفی کامل تعادل برقرار میکنید تا دچار پیشداوری نشوید؟
قدیمی: برقراری این تعادل، از ظریفترین و مهمترین هنرهای قضاوت است. برای این کار در ابتدا باید از هرگونه پیشداوری پیش از رسیدگی پرهیز کرد. یک قاضی با تجربه به خوبی میداند که اگر به صورت جداگانه به سخنان هر یک از طرفین گوش دهد، ممکن است هر دو را قانعکننده بیابد. بنابراین، حکم نهایی تنها باید در کوره دادرسی منصفانه و با رعایت اصول بنیادینی مانند «اصل تناظر» (شنیدن دادخواهی هر دو طرف در مقابل یکدیگر) شکل گیرد.
در اینجا مفهوم علم قاضی به میان میآید که باید به درستی درک شود. علم قاضی یک امر فراطبیعی نیست، بلکه مجموعهای به همتنیده از آگاهی، دانش حقوقی، تجربه عملی و مهارت تحلیل است. این علم، بر پایهای به نام «امارات قضایی» استوار میشود.
امارات قضایی، همان نشانهها و مستنداتی هستند که به تنهایی شاید دلیل کامل نباشند، اما هنگامی که در کنار یکدیگر قرار میگیرند، مجموعهای از قرائن را تشکیل میدهند که برای ذهن آموزشدیده و مجرب قاضی، یقین یا اطمینان عقلایی ایجاد میکند. این موارد میتوانند شامل نظرات مطلعان، نوارهای صوتی و تصویری، اوضاع و احوال خاص پرونده یا مشاهدات مستقیم باشد.
بنابراین، یک قاضی متعهد، هرگز به صرف یک حس درونی حکم صادر نمیکند. او موظف است در رای خود، به آن «امارات و نشانههای عینی» که مبنای علم او شده است، استناد و استدلال کند. این فرآیند، هم از بیطرفی قاضی محافظت میکند و هم علم او را از یک امر شخصی به یک دستاورد مستدل و قابل بررسی تبدیل میکند.
وقتی کلام معصوم (ع) چراغ راه یک قاضی میشود
میزان: آیا هنگام صدور رای، خود را جای هر دو طرف پرونده قرار میدهید؟ این نگاه چطور بر کیفیت آرای شما تاثیر میگذارد؟
قدیمی: قطعاً این کار را میکنم. از دوران کودکی، حدیثی از امام علی (ع) بر دیوار مدرسه ما نقش بسته بود که همواره راهنمای زندگی من بوده است: «آنچه را که برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند، و آنچه را برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز مپسند».
این کلام حکیمانه، نه تنها در زندگی شخصی، که در مسند قضاوت نیز، اصلی تغییرناپذیر برای من است. وقتی که مراجعین دادگاه را همچون برادر و خواهر خود بدانیم، تمام تلاش خود را به کار میگیریم تا ابتدا زمینه سازش و صلح بین آنها را فراهم کنیم و در صورت عدم امکان، منصفانهترین رای را صادر کنیم تا حقی از کسی تضییع نشود.
تاثیرات شغل قضاوت بر روابط اجتماعی قضات
میزان: شغل قضاوت چه تاثیراتی بر روابط اجتماعی شما گذاشته است و این تاثیرات را چگونه مدیریت میکنید؟
قدیمی: شغل قضاوت، به دلیل مسئولیت خطیر و شأن خاص خود، سبک زندگی خاصی را نیز به همراه دارد. این حرفه بر زندگی شخصی من نیز تاثیر گذاشته و بایدها و نبایدهای زیادی ایجاد کرده است. به عنوان مثال، حضور در بسیاری از مکانهای عمومی برای ما محدودیت دارد و تفریحات و معاشرتهای اجتماعی عمدتاً به دایره نزدیکان و خانواده خلاصه میشود. همچنین، قضات بر اساس قانون از انجام برخی فعالیتهای اقتصادی نیز منع شدهاند. این محدودیتها، بخشی از هزینههای حفظ استقلال و بیطرفی قضاست که با آگاهی و مسئولیتپذیری کامل، آن را میپذیریم.
با خداوند پیمان بستهام که تنها به عدالت و قانون بیندیشم
میزان: در مواجهه با فشارها و توصیههای نابجا، چه سازوکاری دارید که مستقل و نفوذناپذیر بمانید؟
قدیمی: خوشبختانه تاکنون با چنین مواردی به شکل مستقیم مواجه نشدهام. با این حال، اگر روزی با چنین شرایطی روبهرو شوم، مسیرم را تغییر نخواهم داد. من با خداوند پیمان بستهام که تنها به عدالت و قانون بیندیشم و با تکیه بر این پشتوانه، هیچ هراسی از هیچ قدرتی ندارم. استقلال قاضی، یک شعار نیست؛ یک باور قلبی و شرط اساسی تحقق عدالت است.

هیچ دری برای جوینده حقیقت، بسته نمیماند
میزان: در لحظات صدور رای که سرنوشت افراد در دستان شماست، چه حسی دارید و برای تقویت روحیه به چه منابعی متوسل میشوید؟
قدیمی: در برخی پروندهها، حقانیت پس از بررسی ادله به وضوح آشکار میشود. اما در مواردی که پرونده بسیار پیچیده است و حتی پس از انجام تمام تحقیقات (مانند کارشناسی، معاینه محل و استعلام)، راه حل واضحی به دست نمیآید، چه باید کرد؟ در این مواقع، تجربه به من آموخته که گاهی فرصت دادن به ذهن بهترین راهکار است. من معمولا با کنار گذاشتن موقت پرونده برای ساعتی یا یک روز، اجازه میدهم مغز اطلاعات را به شیوهای بهتر سازماندهی کند. سپس با استعانت از خداوند متعال و مشورت با همکاران باتجربه راه صحیح هموار میشود.
همانطور که ابن سینا پس از چهل بار مطالعه، با توکل و جستجوی پیگیر، کلید فهم کتاب ارسطو را یافت، یک قاضی نیز با پشتکار و توکل، میتواند بر دشوارترین پیچیدگیهای قضایی غلبه کند. من باور دارم هیچ دری برای جوینده حقیقت، بسته نمیماند.
میزان: بزرگترین ایثاری که در راه اجرای عدالت و انجام صحیح وظایف قضایی انجام دادهاید چیست؟
قدیمی: پاسخ به این پرسش، در نگاه اول دشوار است، چرا که از نگاه من، ایثار دارای دو رکن اساسی است: عشق بیمنت و پنهان بودن. ایثار را نمیتوان فریاد زد؛ هنگامی که از آن سخن میگوییم، گویی از حال و هوای اصیل آن خارج شده است. ایثار یک عاشقانه پنهان است با چاشنی رنجی که عاشق به جان میخرد.
بنابراین، من پاسخ مستقیم و شخصی به این سوال ندارم. اما آنچه میتوانم با قاطعیت بگویم این است که اکثریت قریب به اتفاق قضات این سرزمین، در سکوت و بدون هیچ چشمداشت مادی، ایثار میکنند. بسیاری از همکاران، شبانهروز و حتی در ایام مرخصی استعلاجی، غرق در مطالعه پروندهها هستند تا مبادا حقی به تأخیر افتد. این فداکاری جمعی که برای حفظ کرامت نظام قضایی و امنیت حقوق مردم انجام میشود، به نظر من بزرگترین ایثار است.
تلاش برای تحقق عدالت
میزان: چگونه تضمین میکنید که رای شما واقعاً پناهگاه مظلومان و گریبانگیر متخلفان باشد؟
قدیمی: ما به عنوان قاضی، بر نتیجه نهایی که در گرو ادله و مدارک است، تسلط مطلق نداریم. اما بر فرآیند کشف حقیقت و کیفیت رسیدگی، مسلطیم. تنها تضمینی که میتوانم بکنم این است ما با تمام وجود و در ساعات کاری و فراغت، تمام توان فکری و علمی خود را به کار میگیریم تا حقیقت را بیابیم. در یک دادرسی منصفانه، برگ برنده با کسی است که ادله محکمتر و منطق حقوقی استوارتری داشته باشد. وظیفه ما ایجاد فضایی عادلانه است تا هر دو طرف بتوانند ادعاها و مدارک خود را به بهترین شکل ارائه دهند. در چنین فضایی است که هم مظلوم به حق خود میرسد و هم متخلف به سرانجام عمل خود دچار میشود.
عدالت واقعی در صلح متولد میشود
میزان: به عنوان پرسش آخر، آرزوی نهایی شما برای تحقق عدالت در سیستم قضایی کشور چیست؟
قدیمی: آرزوی نهایی من فراتر از کارآمدی سیستم قضایی است. به نظر من با بلند نظری مردم ایران عزیز و فرهنگسازی در جامعه، میزان ورودی پرونده به دستگاه قضایی، کاهش یابد و وقت و انرژی ارزشمندی که شهروندان و قضات در دادگاهها صرف میکنند، در مسیر پیشرفت و سربلندی ایران عزیز سرمایهگذاری شود.
به باور من، عدالت واقعی در صلح متولد میشود، نه در دادگاه. هنگامی که مردم در فضایی از تفاهم و احترام متقابل زندگی کنند، دادگاه تنها به عنوان یک پشتیبان همیشه حاضر، اما کمتر فراخوانده شده، عمل میکند. این همان جامعهای است که برایش آرزو دارم.
انتهای پیام/

