رژیم صهیونیستی باری بر دوش متحدان؛ طوفانالاقصی مفاهیم بازدارندگی را تغییر داد
دو سال پس از آغاز انتفاضه الاقصی، اشغالگران صهیونیست وارد مرحلهای از انزوای بینالمللی فزاینده شدهاند و با انتقاد گسترده کشورهای اروپایی، که برخی از آنها از حامیان اصلی بودند، مواجه هستند.
در مواضع سیاسی برخی از کشورهای غربی تحول قابلتوجهی رخ داده است، هرچند این مواضع هنوز از سطح لازم برای اقدامهای مؤثر و عملی برای جلوگیری از ادامه نسلکشی مردم فلسطین از طرف اشغالگران، فاصله دارند.
بیشتر مواضع اروپایی منتقد اشغالگری و جنایات آن، هنوز در فضایی راحت، از نظر به رسمیت شناختن صِرف کشور فلسطین یا حمایت از راهحل دو دولتی، بدون اعمال اقدامهای واقعی و فوری، عمل میکنند.
اشغالگران همچنان از امتیازهای گستردهای با کشورهای غربی، از جمله توافقنامه انجمن اروپا و رژیم صهیونیستی، علاوه بر تأمین تدارکات، مهمات و سلاح، برخوردار هستند.
این امر تأیید میکند که به مواضع سیاسی عملیتر و تأثیرگذارتری نیاز است؛ رژیم صهیونیستی به سیاستهای خود ادامه میدهد و آماده است تا زمانی که مواضع اروپایی با اقدامهای فشار مؤثری که قادر به تحمیل خسارات قابلتوجه به منافع اقتصادی، سیاسی و نظامی آن باشد، همراه نشود.
رژیم صهیونیستی به دلیل تداوم ارتکاب جنایات علیه مردم بیدفاع، به باری بر دوش متحدان و حامیان خود تبدیل شده است؛ این امر تنها مواضع و اقدامهای سیاسی انتقادیتری را تحریک میکند که به نفع آن نخواهد بود.
این رژیم به سمت انزوای بینالمللی فزایندهای پیش میرود؛ در اکثر کشورهای اروپایی، حتی در مناطق نفوذ سنتی خود، محاصره شده است و با فشار عظیم مردمی و تجمع مداوم در انتقاد از تجاوزهای آن روبهرو است.
اکنون رژیم صهیونیستی از انزوای سیاسی آشکار و افزایش قطببندی علیه خود رنج میبرد و راه را برای انزوای جامع و اقدامهای تنبیهی مشابه آنچه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی با آن روبهرو بود، هموار میکند.
از طرفی دیگر به رسمیت شناختن کشور فلسطین بهعنوان پیامی برای اعمال فشار بر اشغالگران بهمنظور احترام به قوانین بینالمللی و همچنین در پاسخ به فشار مردمی بر دولتهای غربی در راستای اتخاذ مواضع واضحتر در قبال اشغالگران مطرح شده است.
رویکرد اروپایی بر این باور است که عدم تشکیل کشور فلسطین، زمینه را برای خشونت و تنش، بهویژه با کاهش نفوذ آمریکا در منطقه پس از جنگهای عراق و افغانستان، فراهم میکند.
ناتوانی اشغالگران در دستیابی به امنیت و ثبات خود و وابستگی فزاینده آنها به حمایت غرب، علاوه بر ضرر اخلاقی فزاینده، نشاندهنده شکست آنها در ایفای نقش خود بهعنوان حافظ منافع غرب در منطقه است.
- بیشتر بخوانید:
- نماینده حماس در تهران: طوفانالاقصی نقابها را از چهره واقعی رژیم صهیونیستی کنار زد
- ابوشریف: اسرائیل در برچیدن مقاومت فلسطین ناکام ماند
علاوه بر این پایداری مقاومت و پایداری مردم فلسطین در غزه طی دو سال گذشته، تأثیرگذارترین عامل در این تحولات و مواضع بینالمللی بوده است.
به رسمیت شناختن روزافزون فلسطین نشان دهنده تغییر در هنجارهای سیاسی و دیپلماتیک است، اما تفسیر قانونی این تغییر نیازمند تصمیمها و اقدامهای مؤثر برای جلوگیری از اشغالگری است.
با وجود همه رنجها، مقاومت فلسطین پرچم تسلیم را بالا نبرده است؛ در عوض، به عملیات نظامی خود ادامه میدهد و در هر رویارویی، اشغالگران را به وحشت میاندازد و آنها را غافلگیر میکند، گویی برای اولین بار با آنها میجنگد.
در دومین سالگرد عملیات طوفانالاقصی، تفسیرهای سیاسی و نظامی در مورد تغییرهای عمیقی که در موازنه درگیری با اشغالگران صهیونیست ایجاد کرد، ادامه دارد.
دو سال پس از آغاز، این عملیات دیگر یک رویداد گذرا در چارچوب رویارویی فلسطین و رژیم صهیونیستی نیست؛ بلکه به یک نقطه عطف تاریخی تبدیل شده است که مفاهیم بازدارندگی و زور را دوباره تعریف کرده و بحث گستردهای را در مورد آینده درگیری و جهتگیریهای آن آغاز کرده است.
اکنون تصویر بینالمللی رژیم صهیونیستی در نتیجه این رویدادها تغییر کرده است؛ حمایتی که زمانی در محافل اروپایی و آمریکایی از آن برخوردار بود، از بین رفته است.
دومین سالگرد عملیات طوفانالاقصی، لحظهای سرنوشتساز در تاریخ درگیری با رژیم صهیونیستی بود؛ این عملیات پیامدهای عمیقی داشته است که برای مدت طولانی در آگاهی سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند، زیرا بر نحوه مدیریت درگیری و سازوکارهای تصمیمگیری نیروهای مختلف درگیر تأثیر گذاشت.
انتهای پیام/

