سینماگران جهان در برابر کودککشی/ وقتی هنر علیه جنگ قد علم میکند
جنگها همیشه بر خاک و خون نقش بستهاند، اما هنر همواره تلاشی بوده برای اینکه این تصویرها فراموش نشوند. در بحبوحه فجایعی که رژیم صهیونیستی در غزه و سرزمینهای اشغالی رقم زده، کودککشی و کشتار غیرنظامیان به نقطهای رسیده که حتی در قلب هالیوود و اروپا، سکوت دیگر ممکن نیست. این روزها، نامهای بزرگ دنیای سینما؛ از بازیگران برنده اسکار تا کارگردانان سرشناس و ستارههای فرش قرمز، یکی پس از دیگری به صف مخالفان رژیم صهیونیستی پیوستهاند. این اتفاق تنها یک کنش سیاسی نیست، بلکه نشانهای از آن است که هنر هنوز هم میتواند زبان وجدان جهانی باشد.
سینما؛ آینهای برای رسوایی قدرتها
در جهانی که رسانههای رسمی اغلب با روایتهای جانبدارانه، واقعیتها را وارونه نشان میدهند، سینماگران نقشی فراتر از قصهگویی به عهده گرفتهاند. آنها بهعنوان چهرههای فرهنگی، صدایی دارند که میلیونها نفر به آن گوش میسپارند. اگر یک سیاستمدار بیانیه بدهد، شاید فقط در رسانههای خبری بازتاب پیدا کند؛ اما وقتی یک ستاره سینما چفیه فلسطینی بر گردن میاندازد و روی فرش قرمز قدم میزند، آن تصویر بهسرعت در فضای مجازی و فرهنگ عمومی بازنشر میشود و به یک نماد اعتراضی بدل میشود. از همین رو، مواضع سینماگران علیه اسرائیل نه فقط بازتاب وجدان فردیشان، که بخشی از کارکرد فرهنگی هنر در زمانه بحران است.
خاویر باردم و پنهلوپه کروز؛ آغاز یک موج
یکی از نخستین و جنجالیترین واکنشها در سالهای اخیر، مربوط به زوج هنری خاویر باردم و پنهلوپه کروز بود. آنها در اوج حملات اسرائیل به غزه در سال ۲۰۱۴، نامهای سرگشاده امضا کردند و آشکارا اسرائیل را به «نسلکشی» متهم کردند. این موضعگیری موجی از حمایت و البته حملات رسانهای علیهشان به دنبال داشت. استودیوهای هالیوودی برای مدتی از همکاری با آنها فاصله گرفتند، اما آنچه اهمیت دارد این است که باردم و کروز تابوی سکوت را شکستند. سالها بعد، باردم با حضور دوباره و نمادین در جشنوارهها، این بار با چفیه فلسطینی نشان داد که عقبنشینی در کار نیست. او اعلام کرد حاضر نیست در پروژههایی که به اسرائیل گره خوردهاند، همکاری کند. چنین موضعگیریای، در صنعتی که همهچیز بر محور قرارداد و سرمایه میچرخد، معنایی فراتر از یک اعتراض شخصی دارد.
سوزان ساراندون؛ زنی که هالیوود را به چالش کشید
سوزان ساراندون، بازیگر کهنهکار و برنده اسکار، یکی از صریحترین صداهای حامی فلسطین در هالیوود است. او بارها با چفیه فلسطینی در مجامع عمومی ظاهر شده و سخنرانیهای تندی علیه جنگ بیان کرده است. تا جایی که بخشی از صنعت سینما علیه او موضع گرفت و حتی برخی نمایندگان آژانسهای هنری همکاریشان را قطع کردند. اما ساراندون ایستاد و نشان داد برای او ارزشهای انسانی مهمتر از موقعیت حرفهای است. تصویر او با چفیه، درست همان نقشی را ایفا میکند که یک پلان سینمایی میتواند داشته باشد یعنی ثبت در حافظه جمعی و تبدیلشدن به سندی ماندگار.
کن لوچ و سینمای مقاومت
کن لوچ، فیلمساز سرشناس بریتانیایی، سالهاست که در اروپا از جنبش تحریم فرهنگی اسرائیل (BDS) حمایت میکند. لوچ بارها از هنرمندان خواسته در جشنوارهها و رویدادهایی که به اسرائیل مرتبط هستند شرکت نکنند. او معتقد است همانطور که جنبش فرهنگی علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی تأثیرگذار بود، امروز هم بایکوت فرهنگی میتواند اسرائیل را زیر فشار قرار دهد. کن لوچ، با فیلمهای اجتماعیاش نشان داده که سینما فقط قصهگویی نیست، بلکه میتواند ابزار آگاهی و عدالتخواهی باشد.
از مارک رافالو تا بندیکت کامبربچ؛ صدای نسل جدید
در هالیوود نسل جوانتری از ستارهها هم علیه سیاستهای اسرائیل موضع گرفتهاند. مارک رافالو، بازیگر محبوب فیلمهای ابرقهرمانی، در شبکههای اجتماعی بارها از فلسطین حمایت کرده و حتی صریحاً خواستار تحریم اسرائیل شده است. بندیکت کامبربچ و تیلدا سوینتن نیز در نامههای جمعی که توسط هنرمندان امضا شد، بر پایاندادن به خشونت و کشتار غیرنظامیان تأکید کردند. حضور این نامها اهمیت زیادی دارد؛ چراکه آنها ستارههایی در اوج محبوبیتاند و طرفدارانشان در سراسر جهان، به مواضعشان حساسیت دارند. به بیان دیگر، هر کلمه این ستارهها میتواند میلیونها بار در شبکههای اجتماعی بازنشر شود و به آگاهی عمومی دامن بزند.
ویگو مورتنسن و حافظه اعتراضی
ویگو مورتنسن؛ بازیگر و شاعر، همواره به دلیل فعالیتهای فرهنگیاش شناخته میشود. او نیز در بیانیهها و کنشهای مختلف، همبستگیاش با فلسطین را نشان داده است. اهمیت مورتنسن در این است که او تنها به بیانیه بسنده نکرده، بلکه تلاش کرده این حمایت را به بخشی از پروژههای هنریاش پیوند بزند. وقتی یک هنرمند اعتراضش را وارد عرصه خلاقیت میکند، اثر آن ماندگارتر میشود و از سطح شعار فراتر میرود.
موسیقی و همبستگی فرهنگی
اعتراضها فقط محدود به سینماگران نیست. چهرههایی از دنیای موسیقی مانند راجر واترز، بنیانگذار گروه پینک فلوید، سالهاست که از جنبش BDS حمایت میکنند. کنسرتهای او بارها به دلیل مواضع ضداسرائیلیاش تحریم شده، اما واترز همچنان بیوقفه سخن میگوید. همین همصدایی میان سینما و موسیقی، نشان میدهد که مقاومت فرهنگی ابعادی فراتر از یک رشته هنری دارد. این یک جنبش گسترده است که از دل هنرهای مختلف سر برآورده و به وجدان عمومی گره خورده است.
وقتی وجدان روی فرش قرمز راه میرود
یکی از عرصههای مهم برای اعتراض هنری، فرش قرمز جشنوارههای بینالمللی است. سینماگران با استفاده از این صحنه پرزرقوبرق، توجه رسانهها را به موضوعی جلب میکنند که معمولاً در سایه قرار میگیرد. از پوشیدن چفیه فلسطینی گرفته تا حمل پلاکاردهای کوچک یا امتناع از شرکت در فستیوالهای حامی اسرائیل، همه اینها نشان میدهد که حتی در فضایی که برای تبلیغ فیلمها و مد طراحی شده، میتوان صدای مقاومت را بلند کرد. این همان نقطهای است که هنر و سیاست، نماد و واقعیت، در هم تنیده میشوند. باردم، کروز، لوچ، خواهران حدید و تمام هنرمندانی که از سالها پیش در این عرصه پا گذاشتند، خود را متعهد میدانند که مقابل جنایتهای بیوقفه یک رژیم جنایتکار بایستند و حتی اگر دستشان از توقف این کشتار جمعی کوتاه باشد اما نمادی از اعتراض همگانی باشند.
تغییر فضای فرهنگی غرب
اهمیت این اعتراضها در آن است که نشان میدهد اسرائیل حتی در قلب غرب، در میان هنرمندانی که زمانی بخشی از سرمایه فرهنگی نظام سلطه به شمار میآمدند، مشروعیت خود را از دست داده است. اگر دههها پیش هرگونه حمایت از فلسطین میتوانست به بهای پایان یک کارنامه هنری تمام شود، امروز ستارههایی در اوج شهرت حاضرند چنین ریسکی را بپذیرند. این تغییر، نتیجه کشتارهای بیپایان و کودککشیهای اسرائیل است که دیگر نمیتوان آن را پنهان یا توجیه کرد.
سینما بهعنوان حافظه تاریخی
در نهایت، باید پرسید این اعتراضها چه تأثیری دارد؟ شاید یک نامه یا یک تصویر نتواند جلوی بمباران را بگیرد، اما آنچه اهمیت دارد، حفظ حافظه تاریخی است. هنر میتواند مانع فراموشی شود. وقتی یک ستاره سینما، یک کارگردان یا یک موسیقیدان بزرگ، علیه جنگ سخن میگوید، در واقع به ما یادآوری میکند که وجدان بشری هنوز زنده است. نسلهای آینده در آرشیوهای تصویری و متون فرهنگی خواهند دید که هنرمندان سکوت نکردند. همین کافی است تا تاریخ، حقیقت را فراموش نکند.
سینما علیه سکوت
مواضع سینماگران بینالمللی علیه اسرائیل، بیش از آنکه صرفاً سیاسی باشد، فرهنگی و اخلاقی است. این مواضع نشان میدهد که هنر هنوز میتواند در برابر قدرت بایستد و صدای بیصدایان باشد. از خاویر باردم و پنهلوپه کروز گرفته تا سوزان ساراندون، کن لوچ، ویگو مورتنسن، مارک رافالو و دیگران، همگی با کنشهای کوچک و بزرگ خود تصویری از مقاومت ساختهاند که هیچ بمبی قادر به نابودیاش نیست.
سینما نمیتواند جلوی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی را بگیرد، اما میتواند وجدان جهانی را بیدار نگه دارد و همین کافی است تا کودکانی که امروز در آتش جنگدر غزه و دیگر مناطق میسوزند، در حافظه فرهنگی بشر جاودانه شوند.
انتهای پیام/

