اصفهان در قاب «ایران جان»؛ میان شکوه تاریخ و دغدغههای امروز
رویداد ملی «ایران جان» فرصتی بود تا اصفهان نه تنها به ایرانیها بلکه به چشم جهانیان، با رنگ و لعابی تازه معرفی شود. اما پرسشی که در دل این نمایش بزرگ نهفته است، ذهن بسیاری را درگیر کرده: آیا این اصفهانی که بر صفحه تلویزیون و قابهای رسانهای میبینیم همان اصفهان واقعی است، یا تصویری ساخته و پرداخته برای جذابیت بیشتر و جلب نگاهها؟ واقعیت این است که «ایران جان» با تمام تلاشهایش، تصویری درخشان، منظم و بسیار حسابشده از اصفهان ارائه میدهد؛ میدانی برای نمایش نقشجهان، سیوسه پل، پل خواجو، صنایع دستی ظریف، موسیقی دلنشین و چهرههای خندان مردمی که به گرمی از مهمانان استقبال میکنند.
این تصویر بیتردید زیباست، الهامبخش است و هویت ایرانی را زنده میکند؛ و همین هم نقطه قوت بزرگ این رویداد است. رسانه ملی در این برنامه توانسته است یکی از قدیمیترین و غنیترین استانهای کشور را بهگونهای معرفی کند که حتی بینندهای که تاکنون به اصفهان سفر نکرده، احساس کند در دل این شهر نفس میکشد. این همان جادوی رسانه است.
اما در کنار این تحسین، نقد منصفانه نیز لازم است. اصفهان فقط همین جلوههای کلاسیک و شناختهشده نیست؛ این شهر امروز با چالشهای بزرگ اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی نیز روبهروست. زایندهرودی که بخش مهمی از هویت اصفهان است سالهاست نفسش به شماره افتاده، بافتهای قدیمی شهر با موج ساختوسازهای بیرویه تهدید میشوند و حاشیهنشینی و مهاجرتهای اقتصادی سیمای تازهای به اطراف شهر داده است. اگر قرار باشد تصویر رسانهای اصفهان صرفاً در قاب «ایران جان» بماند، بخشی از حقیقت این شهر دیده نخواهد شد.
اصفهان همانقدر که شکوه معماری دارد، دغدغه معیشت مردمش را هم دارد؛ همانقدر که صنایع دستی میدرخشد، صنعت و کشاورزیاش با کمبود آب دستوپنجه نرم میکند. قدرت واقعی رسانه ملی در همین نقطه است که میتواند دو تصویر را با هم آشتی دهد: زیباییهای تاریخی و فرهنگی اصفهان را در کنار واقعیتهای امروز شهر به تصویر بکشد، نه برای تخریب، بلکه برای آگاهیبخشی و کمک به حل مسائل. وقتی مخاطب، چه در تهران و چه در کوچکترین روستا، بداند که این شکوه تاریخی هنوز به حمایت و مراقبت نیاز دارد، پیوند عمیقتری میان او و این شهر شکل میگیرد. این همان نقش فرهنگی و اجتماعی است که رسانه ملی میتواند ایفا کند.
از این منظر، «ایران جان» در گام اول کاری بزرگ انجام داده است: یادآوری هویت ایرانی و نشان دادن زیباییهای اصفهان با قدرت تصویر. اما گام دوم و تکمیلکننده، پرداختن به زندگی روزمره مردم این شهر، مشکلاتشان و تلاشهایشان برای حفظ میراث گذشتگان است. وقتی اصفهان نه فقط در قاب نقشجهان، که در قاب کوچهها و بازارهای حاشیهای، مدارس، کارگاههای صنایع دستی و مزارعش دیده شود، آنگاه تصویر کاملتر و انسانیتر خواهد بود.
نباید فراموش کرد که اصفهان همیشه «نصف جهان» بوده است، نه فقط در شکوه و زیبایی، بلکه در پیچیدگیها و واقعیتهایش. رسانه ملی اگر این دو وجه را در کنار هم قرار دهد، میتواند الگویی تازه برای روایت شهرهای ایران خلق کند؛ الگویی که هم به مردم افتخار میدهد، هم آنها را به مشارکت در حل مسائل دعوت میکند. این تلفیق، نه تنها اصفهان را بهشکلی واقعیتر نشان میدهد، بلکه اعتبار و اعتماد رسانه را هم افزایش میدهد.
در نهایت، اصفهان واقعی چیزی فراتر از تصویر است: شهری زنده، پویا و در حال تغییر که میراث گذشته و دغدغههای امروز را همزمان در خود دارد. اگر «ایران جان» در ادامه مسیرش به این سوی نگاه هم توجه کند، این رویداد نه تنها یک جشنواره زیبا خواهد بود، بلکه یک حرکت فرهنگی پایدار در جهت شناخت بهتر ایران و مردمش رقم میزند. این همان چیزی است که از رسانه ملی انتظار میرود: صداقت در روایت، عمق در نگاه و احترام به شعور مخاطب.
انتهای پیام/

