«از سرگذشت»؛ روایتی نو در تلویزیون ایران
در روزگاری که فرم بر محتوا غلبه یافته و گفتوگوها به نمایشهای نمایشی و تکراری بدل شدهاند، فصل جدید برنامه «از سرگذشت» موفق شده روایتی انسانی، صادقانه و چندلایه از زندگی افراد معمولی را با رویکردی تأثیرگذار به تصویر بکشد. این فصل، نه فقط ادامهای بر مسیر گذشته، که جهشی تازه در آفرینش یک ژانر خاص در تلویزیون ملی ایران است.
روایتهایی برای دیدن، نه داوری
مهمترین ویژگی فصل جدید «از سرگذشت»، تعهد کامل آن به راستی روایت و احترام به پیچیدگیهای زندگی است. برنامه در هر قسمت، بهجای تقلید از فرمولهای ثابت، تلاش میکند ماجرای زندگی مهمان را از زوایای مختلف بشنود، بازخوانی کند و آنطور که هست، نمایش دهد.
چیزی که این روایتها را متمایز میکند، نه صرفاً محتوا، بلکه زاویه دید است. زاویهای که نه در جایگاه قاضی مینشیند و نه قربانیِ اشک گرفتن و ترحمفروشی میشود. بلکه مانند یک دوربین انسانی، با فاصلهای درست، به انسان نگاه میکند؛ با همه فراز و فرودهایش.
صدا، تصویر، فرم؛ همه در خدمت محتوا
وجه فنی «از سرگذشت» در فصل جدید، ارتقاء یافته است. قاببندیها از کلیشههای رایج تلویزیون فاصله گرفتهاند، ایجاد دو دکور متفاوت با دو کانسپت مخصوص بیش از هر چیز دیگری به روانی روایت کمک میکند.
موسیقی برنامه هم با حداقلیترین حضور، بیشترین تأثیر را میگذارد. نه قصد تحریک دارد، نه درام میسازد، بلکه همچون همراهی آرام در پسزمینهی داستان، مخاطب را از قاب اول تا پایان مسیر همراهی میکند.
یک گفتمان فرهنگی، نه صرفاً یک برنامه
«از سرگذشت»، در حال ساختن یک شیوه جدید روایت گفتوگو محور در تلویزیون است؛ بازگشت به انسان. در فضایی که بسیاری از برنامههای چهرهمحور درگیر سطحینگری، مصرف سریع و هیاهوی فرمی شدهاند، این برنامه به مخاطب یادآوری میکند که هنوز هم میتوان پای قصههایی نشست که واقعاً اتفاق افتادهاند و واقعاً اسنان را از نظر روحی و عاطفی تکان میدهد.
تلویزیون وقتی انسان را جدی میگیرد
فصل جدید «از سرگذشت» به شکل بیسروصدا اما مؤثری ثابت کرده که تلویزیون هنوز هم میتواند راوی خوبی باشد؛ به شرطی که انسان، تجربه زیسته، و پیچیدگی زندگی را جدی بگیرد. این برنامه نهتنها به یکی از نمونههای روایتمحور تلویزیون ایران در سالهای اخیر تبدیل شده، بلکه به نوعی معیار تازه در مستندهای گفتوگومحور است.
مجریای که تسهیلگر روایت شد
در اجرای این فصل، علیاکبر قلیچ نهتنها وظیفهی مجریگری، بلکه نقش تسهیلگر روایت را ایفا میکند. او گاه شنونده است، گاه همدل، گاه پرسشگر.
در این برنامه مجری به جای آنکه قصه را مصادره کند، آن را هدایت میکند. گهگاهی عقب میایستد، در لحظههای همدلی نزدیک میشود و به مخاطب فرصت میدهد تا خودش احساس کند و خودش تصمیم بگیرد.
انتهای پیام/

