انتقال آب از دریای عمان به اصفهان؛ مزایا و چالشها
طرح انتقال آب از دریای عمان به استان اصفهان با هدف تأمین نیازهای صنعتی این منطقه در حالی مطرح شده که در کنار مزایای آن نگرانیهایی درباره پیامدهای زیستمحیطی و هزینههای اقتصادی آن نیز وجود دارد.
مجید عباسپور، کارشناس انرژی و عضو هیئت امنای پژوهشکده انرژی، آب و محیطزیست دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با میزان به بررسی ابعاد مختلف این پروژه پرداخت و گفت: در منطقه خلیجفارس، کشورهایی مانند امارات، عربستان و عمان روزانه بین ۱۵ تا ۱۶ میلیون مترمکعب آب دریا را شیرین میکنند. در حالی که ایران حدود ۶۰۰ هزار مترمکعب در روز ظرفیت شیرینسازی دارد که قرار است این میزان به یک میلیون مترمکعب افزایش یابد.
وی افزود: آنچه برای اصفهان پیشنهاد شده، انتقال سالانه ۷۰ میلیون مترمکعب آب است که معادل حدود ۲ میلیون مترمکعب در روز خواهد بود.
به گفته این کارشناس انرژی اگر طراحیها بهدرستی انجام شود و آب صرفاً برای مصارف صنعتی و انرژی، شیرینسازی شود این طرح میتواند در کاهش فشار بر منابع آب داخلی مؤثر باشد.
امکان آسیب به سواحل جنوبی در پی انتقال آب
عباسپور با ابراز نگرانی نسبت به پیامدهای زیستمحیطی طرح، گفت: اکوسیستمهای منحصربهفردی در سواحل جنوبی کشور وجود دارد؛ از جمله جنگلهای حرا، زیستگاه لاکپشتهای سبز، تپههای مرجانی و بسترهای علفدریایی که بسیار حساس هستند. برداشت و تخلیه نامناسب آب میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به این مناطق وارد کند.
وی با تاکید بر اینکه تخلیه پسابهای نمکی باید با دقت فراوان انجام گیرد، گفت: توصیه میشود که بهجای تخلیه مستقیم، لولهگذاری در فواصل مشخص زیر دریا انجام شود تا غلظت نمک در مسیر پخش شده و به مناطق حساس نرسد.
انتقال آب به اصفهان توجیه اقتصادی دارد؟
این کارشناس انرژی درباره توجیه اقتصادی پروژه نیز توضیح داد: در مباحث اقتصاد مهندسی، مفهومی به نام هزینههای خارجی مطرح میشود؛ مانند هزینههای سیاسی یا زیستمحیطی که ممکن است مستقیماً در بودجه طرح دیده نشود، اما اثرگذار هستند. اگر این هزینهها به همراه ارزیابی اثرات زیستمحیطی لحاظ شود، طرح میتواند از نظر اقتصادی توجیهپذیر باشد.
عباسپور تاکید کرد: در مجموع، اگر مطالعات دقیق فنی، زیستمحیطی و اقتصادی انجام شود، این طرح میتواند پاسخی به نیاز آبی صنایع باشد. اما باید اطمینان حاصل کرد که اجرای آن به قیمت تخریب منابع طبیعی منحصربهفرد دریای عمان تمام نشود. در غیر این صورت، تبعات آن ممکن است از فوایدش پیشی بگیرد.
انتقال آب؛ تجربههای گذشته و چالشهای جدید
وی در ادامه به کاهش منابع آبی کشور اشاره کرد و گفت: ۹۰ درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی استفاده میشود، مدیریت صحیح منابع آبی، بهویژه در کشاورزی، اهمیت حیاتی دارد. از جمله اصلاح الگوی کشت و بهرهگیری از محصولات کممصرف باید بهطور جدی در دستور کار قرار گیرد.
عباسپور با یادآوری تجربیات مشابه در سالهای گذشته اظهار کرد: در دهه ۶۰ نیز طرحهایی همچون انتقال آب از خزر به مناطق مرکزی کشور مطرح شد، اما اغلب بهدلیل هزینههای بالا و چالشهای فنی و زیستمحیطی، به مرحله اجرا نرسیدند یا متوقف شدند.
انتقال آب از دریای عمان به اصفهان در شرایط فعلی یک ضرورت است
در ادامه محمود یزدانی، کارشناس حوزه آب، در گفتوگو با میزان، انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی ایران را یک ابرپروژه ملی خواند و تأکید کرد: در وضعیت کنونی منابع آبی کشور، این پروژه راهکاری اجتنابناپذیر برای مقابله با بحران آب بهویژه در استان اصفهان است.
وی با اشاره به جزئیات پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، گفت: این پروژه که از مهر ۱۴۰۱ آغاز شد یک ابرپروژه ملی به شمار میرود که با طول شبکه انتقال حدود ۸۰۰ کیلومتر اجرا شد. در فاز نخست، ۷۰ میلیون متر مکعب آب از دریای عمان وارد شبکه شد و در فاز دوم، به ۴۰۰ میلیون متر مکعب خواهد رسید.
این کارشناس حوزه آب معتقد است این پروژه با هدف کاهش برداشت آب صنایع از زایندهرود آغاز شد. با اجرای آن، همان میزان آبی که از دریا تأمین میشود، به همان میزان برداشت از سفرههای زیرزمینی کاهش مییابد.
ابعاد فنی پروژه انتقال آب به اصفهان
یزدانی درباره ابعاد فنی پروژه نیز اظهار کرد: کل عملیات اجرایی با توان فنی مهندسان و پیمانکاران ایرانی انجام میشود؛ از سامانههای مقابله با خوردگی تا دستگاههای آبشیرینکن، خطوط پمپاژ، مخازن و لولهگذاری.
در فاز نخست، صنایع شمال اصفهان مانند پالایشگاه اصفهان از این منابع بهرهمند شده و در فاز دوم، صنایع جنوب نظیر فولاد مبارکه نیز در مدار مصرف قرار میگیرند.
وی تصریح کرد: مدیریت مصرف آب ضرورتی اجتنابناپذیر است، اما برای پایداری صنایع بزرگ نمیتوان صرفاً بر صرفهجویی تکیه کرد. اگرچه جانمایی صنایع آببر در مناطق ساحلی راهحل بلندمدت است، اما اکنون امکان جابهجایی آنها وجود ندارد.
این کارشناس حوزه آب با بیان اینکه اجرای این پروژه در برنامه توسعه کشور نیز پیشبینی شده است، افزود: تأمین هزینه پروژه بر عهده مصرفکنندگان صنعتی است و این انتقال، از محل منابع عمومی تأمین نمیشود؛ بنابراین گردش مالی آن نیز در داخل کشور حفظ میشود.
یزدانی با اشاره به شرایط اقلیمی ایران، اظهار کرد: ۷۲ درصد سطح کره زمین را آب فرا گرفته که ۹۷ درصد آن شور و برای کشاورزی و تأمین غذا قابل استفاده نیست. ایران با میانگین بارندگی سالانه حدود ۱۴۰ میلیمتر در سالهای اخیر، بهمراتب کمتر از میانگین جهانی (۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیمتر) و حتی قاره آسیا (۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیمتر) است.
وی با بیان اینکه کشور در ششمین سال خشکسالی متوالی قرار دارد، افزود: افزایش دمای جهانی، تبخیر بالا، کاهش برف و بارندگی و مصرف ناپایدار منابع آب، مجموعهای از عوامل را تشکیل میدهند که ما را در معرض بحران کمآبی جدی قرار دادهاند. مدیریت ناپایدار منابع آبی و رشد جمعیت، فشار بر منابع را دوچندان کرده است.
این کارشناس حوزه آب تأکید کرد: ما همزمان با کاهش بارندگی، شاهد افزایش مصرف هستیم. بیش از ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود و اصلاح الگوی کشت هنوز بهصورت مؤثر اجرا نشده است. بخش صنعت نیز به منابع آبی نیاز دارد، اما باید توازن میان نیاز و پایداری محیط زیست برقرار باشد.
یزدانی در پاسخ به پرسشی درباره آثار زیستمحیطی پروژه، گفت: تعیین آثار محیطزیستی بهعهده سازمانهای تخصصی مانند سازمان حفاظت محیطزیست است. اما از منظر فنی، در شرایط بحرانی فعلی، چارهای جز اجرای چنین پروژههایی وجود ندارد.
وی تاکید کرد: سفرههای آب زیرزمینی باید حفظ شوند تا آیندگان نیز از منابع بهرهمند شوند. برداشت بیش از حد، به فروچاله و فرونشست منجر خواهد شد. هرگونه کاهش فشار بر منابع زیرزمینی، اقدامی اساسی در جهت پایداری زیستمحیطی و ملی است.
انتهای پیام/

